یادداشتهای ایمان نریمانی (94) ایمان نریمانی 1403/10/3 کتابخانه سیار شبانه آدری نیفنگر 3.3 5 همه چیز تمیز و نم دار بود؛ چون حدود ساعت سه، وقتی من و ریچارد داشتیم دعوا می کردیم، باران باریده بود و کماکان می بارید. من برای همین داشتم توی خنکی شب قدم میزدم که کتابخانه سیار شبانه را دیدم... وقتی داشتم از کنارش رد می شدم در باز شد و داخل ماشین را دیدم. پشت فرمان ماشین یک پیرمرد سفیدپوست نشسته بود که چای می نوشید و روزنامه می خواند. لابد به پیرمرد زل زده بودم، چون از بالای عینک ذره بینی اش نگاهم کرد و گفت: می خواهی مجموعه را ببینی؟ پرسیدم: چه مجموعه ای؟ جواب داد: کتاب. و کارتی دستم داد. نوشته بود #کتابخانه_سیار_شبانه، کتابدار: روبرت اپن شاو، ساعت کار از غروب تا سپیده. پرسیدم کتابخانه سیار شبانه؟ جواب داد: درخدمتم. روی جلد بعضی از کتاب ها شماره خورده بود ولی روی بعضی هایشان شماره ای نداشت. کتابها براساس فهرست موضوعی مرتب نشده بودند و به نظر می رسید سیستم شماره گذاری بعضی هایشان فرق داشته باشد؛ در واقع انگار کتاب ها از کتابخانه های مختلفی آمده باشند. مشکوک شدم که نکند آقای اپن شاو راه می افتد و کتاب ها را از کتابخانه ها می دزدد تا اینجا توی کاروانش جمعشان کند. کمی که جلوتر رفتم متوجه چیز عجیبی شدم. همه کتاب های اینجا به نظرم آشنا می آمدند. در واقع من تمام آن کتاب ها را خوانده بودم. منظورم این است که من با اینکه خوره کتاب خواندنم، هرگز جایی نبوده ام که همه کتاب هایش را خوانده باشم حتی توی خانه خودم! اما اینجا همه چیز را خوانده بودم. بعد دفتر خاطراتم را دیدم. دفتر را برداشتم و باز کردم... روی دستخط تمیز و مرتب من با روان نویس بنفشم، مهر کتابخانه خورده بود! رفتم پیش آقای اپن شاو. این مال من است، دفتر خاطراتم را نشان آقای اپن شاو دادم. لبخند ملایمی زد و گفت: همه شان مال تو هستند. اینها همه کتاب هاییست که تا حالا خوانده ای... آنچه خواندید بخش ابتدایی داستان کوتاه کتابخانه سیار شبانه بود. مدتی پیش در سایت کتابخانه ملی جستجو می کردم تا کتاب های با موضوع کتابخانه یا کتابفروشی را پیدا کنم که این کتاب را با ترجمه خانم #لیلا_کرد دیدم. برایم عجیب بود که خانم کرد در صفحه شخصیشان هیچ وقت از این کتاب عکسی منتشر نکرده و حرفی نزده بودند. وقتی از خودشان سوال کردم متوجه شدم که ترجمه ایشان توسط ارشاد با اصلاحات زیادی مواجه شده و ایشان هم قید ترجمه آن را زده بودند. با این حال گفتند که این داستان با ترجمه خانم #بهناز_شیر_محمدی و با صدای #فاطمه_معتمد_آریا در مجموعه #داستان_همراه به صورت صوتی موجود است. این مجموعه را می توانید از #طاقچه بشنوید. 0 1 ایمان نریمانی 1403/1/8 من ریاضیدانم: سرگذشت سیبرنتیک نوربرت وینر 3.0 1 کتاب سرگذشت نامه خودنوشت نوربرت وینر، واعظ نظریه سیبرنتیک که به خصوص در دو فصل آخر نکات مهمی را پیرامون علم و آینده آن بیان می کند که بسیاری از پیش بینی هایش به واقعیت پیوسته است. 1 3 ایمان نریمانی 1402/12/8 The Man's Guide to Women: Scientifically Proven Secrets from the Love Lab About What Women Really Want داگلاس آبرامز 4.0 1 یکی از بهترین کتابها در رابطه با مشاوره و روانشناسی ازدواج که با استفاده از پژوهش های علمی و به زبان ساده همه آنچه را که لازم است گفته بود. جامع بودن کتاب شما را از خواندن کتاب های متعدد بی نیاز می کند. 0 1 ایمان نریمانی 1402/8/14 پژوهش مولد و ماندگار مریم نظری 3.5 2 خوندن این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران شدیدا توصیه میشه 0 0 ایمان نریمانی 1402/8/14 Happy People Read and Drink Coffee آنیس مارتن-لوگان 3.0 1 معمولا کتاب هایم را بر اساس معرفی دیگران انتخاب می کنم. حالا هم که مدتیست در کتابخانه عمومی کار می کنم این فرصت را پیدا کردم که وقتی کاربران کتابی را برای برگشت به کتابخانه می آورند نظرشان را در مورد کتاب می پرسم! (این هم از مزایای کتابدار بودنه دیگه) وقتی کتاب آدم های خوشبخت کتاب میخوانند و قهوه می نوشند را دیدم ناخودآگاه عنوانش جذبم کرد؛ از کاربری که کتاب را برگردانده بود نظرش را پرسیدم گفت کتاب خوبی بود و همین تایید کافی بود تا کتاب را بخوانم. کتاب روایت زنی پاریسی است که در غم از دست دادن شوهر و فرزندش گوشه نشین و بدخلق شده و سرانجام برای فرار از سرزنش اطرافیانش تصمیم می گیرد تا مدتی را در ایرلند زندگی کند. او در ایرلند با همسایه اش که پسری بدخلق و تنهاست ابتدا مشکل پیدا می کند اما به تدریج روابطشان خوب می شود تا جایی که یک دل نه صد دل عاشق می شوند و... داستان کتاب یک روایت عامه پسند است و حداقل تا صفحه 150 کتاب جذابیت خاصی ندارد. با این حال پایان نسبتا خوب کتاب باعث شده تا در مجموع بتوان به آن نمره قبولی داد. به نظر من این کتاب برای افرادی که در غم سوگ از دست دادن عزیزانشان هستند کتاب مفیدی است و در بحث کتابدرمانی می تواند کاربردی باشد. به نظر می رسد نویسنده هم با توجه به تحصیلاتش در رشته روانشناسی سعی کرده است تا با روایتی عامه پسند افرادی با شرایط مشابه شخصیت اول کتاب را در جهت بازگشت به روند عادی زندگی همراهی کند. مهم ترین نکته کتاب هم از نظر من این موضوع است که بسیاری از اوقات دیده می شود افرادی که هنوز از یک رابطه رهایی پیدا نکرده اند با این تصور که از رابطه قبلی فرار کنند، وارد رابطه ای جدید می شوند؛ اما این کتاب به نوعی قصد دارد این نکته را یادآوری کند که چنین افرادی ابتدا باید خودشان را پیدا کنند و سپس وارد رابطه دیگری شوند. بخشی از کتاب: تو وارد زندگی من شدی و من دوباره تصمیم گرفتم بجنگم، بخندم و زندگی کنم... راستش خودم رو با این توهم گول زده بودم که تو همه کمبود های درونی من رو پر می کنی و... و میتونم دوباره عاشق بشم...ولی هنوز آمادگی اش رو ندارم... من گذشته سختی داشتم. نمی تونم کالین رو از زندگی ام حذف کنم. اگه با تو داستانی رو شروع کنم بالاخره روزی سرزنشت می کنم که چرا مثل کالین نیستی... من این رو نمیخوام. تو داروی مسکن من نیستی. باید اول به خودم برسم تا قوی باشم، حالم خوب بشه و دیگه به کمک کسی نیاز نداشته باشم. بعد از این مرحله است که می تونم عاشق بشم. 0 1 ایمان نریمانی 1402/6/5 مدیریت حضور کتابخانه ها در رسانه های اجتماعی دیویدلی. کینگ 5.0 1 از تابستان سال 1397 که به این نتیجه رسیدم که قصد دارم پایاننامه کارشناسی ارشدم را در حوزه بازاریابی در شبکههای اجتماعی بنویسم، تقریباً همه کتابهای فارسی چاپ شده در این حوزه را خواندم؛ با این حال به جز کتاب «شبکههای اجتماعی، تاملی بر نقش آنها در کتابخانهها» که بیشتر بر جنبه نظری شبکههای اجتماعی تاکید داشت منبع مفید دیگری در این زمینه وجود نداشت. چند ماه بعد که پروپوزالم را با عنوان «تحلیل محتوای ارائهشده در صفحات اینستاگرام کتابخانههای عمومی ایران و نحوه مشارکت کاربران آنها» در دانشگاه خوارزمی دفاع کردم، احساس نیاز بیشتری به آموختن درباره شبکههای اجتماعی و به خصوص اینستاگرام کردم. بنابراین شروع به مطالعه کتابهای بازاریابی اینستاگرام که عموما هم برای کسب و کارهای اینترنتی نوشته شده بودند کردم. همزمان با پایاننامه، در کتابخانه عمومی مرکزی قم استخدام شدم و مسئولیت اینستاگرام کتابخانه را نیز به عهده گرفتم. در واقع شانس با من یار بود تا بتوانم هرآنچه را که میآموزم همزمان در صفحه اینستاگرام یک کتابخانه بزرگ و پرمخاطب پیادهسازی و تجربه کنم. بعد از بهمن 1398 و دفاع از پایان نامهام، تصمیم گرفتم کتابی در حوزه بازاریابی اینستاگرام برای کتابخانهها بنویسم. بنابراین لازم بود تا ابتدا چند کتاب در این حوزه بخوانم. شروع مطالعاتم با کتاب حاضر بود؛ هم از آن جهت که در انجمن کتابداران آمریکا منتشر شده بود و هم به جهت کم حجم بودن و کاربردی بودن مطالب آن. سه فصل اول کتاب آنقدر کاربردی و روان بودند که احساس کردم همه آنچه که قصد دارم در کتاب خودم بنویسم اینجا نوشته شده؛ یعنی اگر قرار بود کتاب خودم را بنویسم باید نصف آن را به این کتاب ارجاع میدادم! بنابراین تصمیم گرفتم تا با همکاری دوست عزیزم اسماعیل بیگدلو، ترجمه آن را شروع کنم. در نهایت با قبول زحمت ویرستاری توسط سرکار خانم دکتر مریم صرافزاده، کتاب اواخر سال گذشته منتشر شد. 📙 مدیریت حضور کتابخانهها در رسانههای اجتماعی/ دیویدلی کینگ ترجمه ایمان نریمانی، اسماعیل بیگدلو ویراستار مریم صرافزاده انتشارات چاپار: اساطیر پارسی 0 11 ایمان نریمانی 1402/6/5 گزیده تذکره الاولیاء محمد استعلامی 3.5 2 نقل است که در زمستانی سرد در بازارِ نیشابور میرفت، غلامی دید با پیراهن تنها، که از سرما میلرزید، گفت: «چرا با خواجه نگویی که از برای تو جُبّهای سازد؟» گفت: «چه گویم؟ او خود میداند و میبیند.» عبدالله را وقت خوش شد، نعره ای بزد و بیهوش بیفتاد. پس گفت: «طریقت را از این غلام آموزید.» ... و گفت: « وقتی، غلامی خریدم.» گفتم: «چهنامی؟» گفت: «تا چه خوانی.» گفتم:« چه خوری؟» گفت: «تا چه دهی.» گفتم: «چه پوشی؟» گفت:« تا چه پوشانی.» گفتم:« چه کنی؟» گفت:« تا چه فرمایی.» گفتم: «چه خواهی؟» گفت:« بنده را با خواست چه کار؟» پس با خود گفتم:« ای مسکین! تو در همه عمر، خدای را همچنین بنده بودهای؟ 0 1 ایمان نریمانی 1402/6/5 من فقط یک داستان کوتاه نوشته بودم قدسی خان بابایی 3.0 1 قدسی خانبابایی، نویسنده کتاب «من فقط یک داستان کوتاه نوشته بودم» را چند باری در جلسات نقد کتابخانه دیده بودم. نقدهایش معمولا دقیق، موشکافانه و منصفانه بود به طوری که نویسندهها را هم سر ذوق میآورد و جلساتمان را طولانی و جذاب میکرد. اولین بار و در وضعیت واتساپش خبر انتشار کتاب را دیدم و چند وقت بعد در جشن امضای کتاب که در کتابخانهمان برگزار شد، یک نسخه از کتاب را خریدم. طرح این رمان از میان ۹۰۰ طرح ارسالی برای جشنواره خودنویس برگزیده شده و مقام سوم را کسب کرده است و زیر نظر استاد خسرو باباخانی به داستان تبدیل شده است. کتاب ماجرای زندگی زنی به نام فرزانه است که چند باری کارهای مختلفی مثل خیاطی، آرایشگری و آموزش کامپیوتر را نیمه کاره رها کرده و حالا قصد دارد وارد دنیای نویسندگی شود و در این راه با شوهرش علی که مردی سنتی است با چالش مواجه میشود... نقطه قوت کتاب که میتواند کشش لازم برای خواندن آن را در خواننده ایجاد کند، نثر قوی و زبان طنزگونه آن است. همچنین نویسنده در میان تعریف کردن ماجرا.های زندگیاش، آموزههایی از داستاننویسی را نیز با زبان ساده بیان میکند؛ بنابراین خواندن آن برای کسانی که به داستان نویسی و جزئیات آن علاقهمند هستند جذاب خواهد بود. نکته تاریک کتاب برای من، روح مردستیزی غلیظ حاکم بر داستان است؛ به خصوص اینکه جایی احساس میکنید به جای اینکه داستان روایت شود و شما قضاوت کنید که از کدام شخصیت خوشتان بیاید یا نیاید، نویسنده این کار را انجام داده است و نتیجهگیری میکند. بخشی از کتاب از همان جلسات اول کلاسهای داستاننویسی تا همین حالا هر جا از من پرسیدهاند《تولستوی را میشناسی؟》 با افتخار گفتهام:《بله آقا! بعد از کلی جنگ و دعوا، تازه با هم آشتی کردهایم.》 همینگوی را چطور؟ اصلا ما هر شب تا با اسلحه وداع نکنیم خواب به چشم بیصاحبمان نمیآید. جلال؟ نگفته بودم؟ من فرزند خواندهی زن زیادیاش هستم دیگر! هدایت؟ از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، من هر سال در سالمرگ هدایت خودکشی میکنم؛ ایناها اینم جاش! 0 2 ایمان نریمانی 1402/6/5 دوئل آنتون چخوف 3.4 10 «دوئل» اثر آنتون چخوف، فراتر از یک داستان کوتاه، اثری است که به واکاوی مفاهیمی عمیق همچون حقیقت، قضاوت، نفرت، شرافت و غرور میپردازد. چخوف با مهارت تمام، جامعه روسیه را با تمام تناقضات و ضعفهایش به تصویر میکشد و از زبان شخصیتهای داستان، تعاریف و دیدگاههای خود را در مورد این مفاهیم بیان میکند. داستان حول محور لائوسکی، مردی جوان و عیاش، و فون کارن، جانورشناسی آلمانی و منتقد سرسخت او، میچرخد. لائوسکی که از زندگی خود با معشوقهاش در قفقاز خسته شده، به دنبال فرار از مسئولیتهایش است. این موضوع خشم فون کارن را برمیانگیزد و او را به چالش میکشد. چخوف با دقت و ظرافت، شخصیتهای داستان را پردازش میکند و هر کدام را نمادی از یک قشر یا تفکر در جامعه روسیه قرار میدهد. بحثها و مناظرات بین این شخصیتها، به ویژه در مورد ماهیت انسان و ارزشهای اخلاقی، خواننده را به تفکر و تأمل وا میدارد. یکی از نکات برجسته داستان، نگاه چخوف به ضعفهای انسانی است. او با همدلی و درک، به شخصیتهایی میپردازد که دچار اشتباه و خطا شدهاند و در عین حال، به نقد جامعهای میپردازد که این ضعفها را تشدید میکند. در پایان داستان، شمّاس، خادم کلیسا، با نگاهی عمیق به دوئل بین لائوسکی و فون کارن، به داوری در مورد جامعه و انسانها میپردازد. او معتقد است که اگر انسانها از رنجها و سختیهای یکدیگر آگاه بودند، کمتر به قضاوت و نفرت نسبت به هم میپرداختند. 0 0 ایمان نریمانی 1402/6/5 اعترافات یک کتاب خوان معمولی آن فدیمن 3.3 30 اعترافات یک کتابخوان معمولی، مجموعه یادداشتهای آنه فدیمن، روزنامهنگار، نویسنده و ویراستار مجله کتابخانه کنگره ملی آمریکا با موضوع کتاب و کتابخوانی است. فیدمن در مقدمه این کتاب نقل قولی از ویرجینیا وولف را بیان می کند که میگوید «کتابخوان معمولی با منتقد و پژوهشگر فرق دارد. او برای لذت خود میخواند، نه برای کسب معرفت یا تصحیح نظرات دیگران.» و با این تعریف روایتهای جذابی از عشق خود و خانوادهاش به کتاب و خواندن را بیان کرده است؛ روایتهایی که خواندنی برای علاقه مندان به کتاب. کتاب نه در مورد فدیمن که در مورد خانواده او نیز هست و بسیاری از داستانها به پدر، مادر و نیز همسرش پیوند می خورد که آنها نیز کتابخوان های حرفهای هستند. اعترافات یک کتابخوان معمولی از ماجرای «وصلت کتابخوانه ها» شروع و در ادامه خاطراتی از دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، زندگی مشترک، دوران بارداری و فرزندان ادامه پیدا میکند که «کتاب» محور اساسی همه این خاطرات است. 0 11 ایمان نریمانی 1402/6/5 دفترچه یادداشت قرمز آنتوان لورن 3.5 7 تصور من این بود که دفترچه یادداشت قرمز رمانی «در مورد کتاب» است که کاملا اینطور نبود. با وجود یک کتابفروش به عنوان شخصیت اصلی و حضور کمرنگ یک نویسنده یعنی پاتریک مودیانو و صحبت در مورد نویسندگان مختلف، کتاب اما بیشتر رمانی همه پسند بود با داستانی گیرا، با توصیفاتی به اندازه، که سخت میشد آن را زمین گذاشت. با این حال، بیشتر در ستایش نوشتنهای روزمره، یادداشت برداریهای گاه به گاهی و داشتن دفترچه یادداشت است. کتاب داستان مردی کتاب فروش است که به طور تصادفی در خیابان نزدیک خانهاش کیف زنانه ارغوانی را پیدا میکند که به نظر میرسد پس از دزدی از یک زن، سارق وسایل باارزش آن را برداشته و آن را در خیابان رها کرده است. او کیف را به خانه می آورد و دفترچه یادداشت قرمزی را در آن پیدا میکند که زن صاحب این کیف، در آن روزمرگیهایش را مینوشته است. مرد کتاب فروش شروع به خواندن آن می کند و به تدریج با زن صاحب کیف انس می گیرد و تلاش می کند از روی نشانه ها پیدایش کند.... 0 18 ایمان نریمانی 1402/6/5 با سرودخوان جنگ در خطه ی نام و ننگ نادر ابراهیمی 4.1 25 «با سرودخوان جنگ در خطه نام و ننگ» ادای دین نادر ابراهیمی به رزمندگان دفاع مقدسی است که به تعبیر او مومنانهترین، دلاورانهترین، ایرانیترین و سالمترین جنگ تاریخ ایران ماست. کتاب مجموعه ۲۱ یادداشت از سفر نادر ابراهیمی همراه با ابراهیم حاتمی کیا، کمال تبریزی به جبهه های جنوب است. ابراهیمی در این کتاب علاوه بر روایت رشادت و خلوص رزمندگان و دیده ها و شنیده هایش از جنگ، در بخش هایی از کتاب به نقد جدی و بدون تعارف جریان شبه روشنفکری دهه شست پرداخته است. بخش هایی از کتاب: پدر، امروز میگوید: خودتان را به آب و آتش بزنید. غصهی لانه و باغ و بهار را نخورید. لانه باز ساخته خواهد شد، درخت باز کاشته خواهد شد؛ شرف، اما، اگر برود، در تاریخ ها مینویسند و وقتی نوشتند، با مرکبی مینویسند که خیلی سخت پاک میشود؛ با مرکب تجزیه، با مرکب معاهده گلستان و ترکمن چای... با مرکبی از خون سرداران و سربه داران... (از صفحه ۴۷ و ۴۸) در فکرم که چرا نزد ایشان، هیچکس به قدر حسین (علیه السلام) عزیز نیست، و چرا خاطرهی شهادت حسین آن قدر زنده است که گویی هم امروز، صلات ظهر، تشنهی تشنه، در همین جبهه یا آن جبهه، شهید شده است، و چرا تن برهنه اش را آن طور به چشم می بینند که گویی هم اینک، اینجا، بر خاک برهنه ی داغ افتاده است، و چرا هیچ کس هنوز هم، نیروی حسین را ندارد؛ نیروی پیش برنده، تغییر دهنده، اصلاح کننده، سازنده، به نبرد وادارنده، عاشق کننده و به نهایت افتخار رساننده اش را... باز شبی را در خیمه ی حسینیان زمان میگذرانیم چه گریهیی میکنند این جوانهای نورسیده چه گریهیی میکنند... خدای من! اینها از آقایشان حسین چه میخواهند؟ (از صفحع ۸۷.۸۸) 0 4 ایمان نریمانی 1402/6/5 عطارد کاظم بهمنی 4.0 8 تماشایش رقــم میزد خروج از دامن دیـن را بنا کرده است در چشماش فلک قصر شیاطین را اگــــر دور تو میگردد نظـر بر ظاهرت دارد که پیچک خشک میخواهد تن گلهای غمگین را به عشق اولت شک کن ،که در این شهر و این دودش درختــــان شــوم میدانند باران نخستیـن را مگو این شاخهی تنها کــه تنها یک ثمر دارد چطور از خود جدا سازد اناری سرخ و شیرین را به این سو هم نگاهی کن،نگاهی درخورم؛یعنی تفنگ ِ میــرزا مشکن غـــرور ِ ناصرالدیـــن را چرا جامِ بلورینـی بلغزد بر لبِ سینی؟! چرا باید بترسانی خمارِ دور پیشین را؟! تو مثل قوم صهیونی که با آن چشم زیتونی به اشغالت درآوردی دلِ من، این فلسطین را کمی آن سوی دیدارت چنان شعری نصیبم شد که درحد کسی چون خود ندیدم آن مضامین را تو ای شاعرتر از «سیمین!» به «رستاخیز» اگر آیی بپوشد سایـــهی شعــرت فروغ هـر چــــه پروین را غزلهایــی کــه بر رویت اثر گفتی ندارد را برای ماه میخواندم نظر میکرد پایین را سر از سنگینــی فکـــر وصالت درد میگیرد به بستر میبرم اما همین سردرد سنگین را به خوابــم آمدی حالا، نفس بالا نمیآید بگویم یا نگویم «یا غیاث المستغیثین» را باران نخستین از مجموعه شعر «عطارد»/ #کاظم_بهمنی 0 1 ایمان نریمانی 1402/6/5 قول فریدریش دورنمات 3.8 25 کتاب قول با عنوان فرعی «فاتحهای بر رمان پلیسی»، با ملاقات یک نویسنده رمانهای پلیسی و رئیس پلیس سابق ایالت زوریخ و همسفر شدن آنها آغاز می شود و رئیس پلیس در طول این همراهی، ضمن انتقاد از شیوه نوشتن داستانهای پلیسی، ماجرای یکی از بهترین مامورانش را تعریف میکند. به عبارت دیگر داستان کتاب، از زبان رییس پلیس و درباره بازرس کاربلد، ماتئی است که در آستانه رفتن به ماموریتی کاری، با یک پرونده قتل روبرو میشود. در جریان تحقیقات این قتل و ملاقات او با مادر دختربچه، ماتئی قول پیدا کردن قاتل را می دهد و این قول مسیر زندگی او را تغییر میدهد... این کتاب، آخرین رمان پلیسی فریدریش دورنمات، نمایشنامه و رماننویس مشهور سوئیسی است که در سال ۱۹۵۷، ابتدا به صورت فیلمنامه و سپس کتاب منتشر شده است. در سال ۲۰۰۱ فیلم قول نیز براساس همین کتاب به کارگردانی شون پن و با بازی جک نیکلسون در نقش ماتئی ساخته شد. 0 3 ایمان نریمانی 1402/6/5 آنجا که باد کوبد: سفرنامه و عکس های باکو به همراه سفرنامه الکساندر دوما در محرم قفقاز معصومه صفایی راد 3.7 27 «آنجا که بادکوبد» روایت سفر معصومه صفایی راد، سفرنامه نویس و مترجم قمی به باکو است. ماجرای کتاب از آنجا آغاز می شود که نویسنده وصف عزاداری های شیعیان جمهوری آذربایجان را از دو دوست اهل باکو می شنود و این کنجکاوی، سرآغازی می شود بر سفر ده روزه به باکو که از روز اول محرم آغاز می شود. کتاب از نظر سبک، به سفرنامه های منصور ضابطیان نزدیک است و نویسنده تلاش کرده است تا در این سفر، با طراحی از پیش تعیین شده و با ارتباط با افراد مختلف، نگاهی جامعه شناسانه به تفکرات و انسان ها داشته باشد و از سویی با اضافه کردن چاشنی طنز، به جذابیت متن افزوده است. این همت نویسنده در شناخت و صحبت با آدم های مختلف در سفر و انعکاس نوع نگاه آنها به ایران و ایرانیان، گفتگو ها و اطلاعات خواندنی به مخاطب ایرانی ارائه می کند و حتی شاید در فرهنگ سازی و تغییر رفتار نیز موثر باشد. علاوه بر این، نویسنده اطلاعات تاریخی، سیاسی، فرهنگی و... پیرامون مکان های تاریخی، تاریخ آذربایجان، روابط سیاسی ایران و آذربایجان را به صورت مختصر و به گونه ای که ازحوصله خواننده خارج نباشد ارائه کرده است. همچنین نوگرایی نویسنده در استفاده از جملات مرتبط از سفرنامه های قاجاری که به گذر ایرانیان در دوران قاجار از باکو با هدف عزیمت به حج برمی گردد، متن را غنی تر و دلپذیرتر کرده است. ترجمه کتاب «تاثرات سفر» از الکساندر دوما و مشاهدات او از سفرش به قفقاز و شرکت در مراسمات آیینی شیعیان باکو، از دیگر ارزش افزوده های این کتاب برای خواننده است که وسعت دید خواننده را از محرمِ باکو غنا می بخشد. در مواجهه ابتدایی با کتاب و مطالعه مقدمه، برداشت خواننده اینگونه است که با کتابی صرفا پیرامون آیین ها و عزاداری های شیعیان باکو مواجه است؛ با این وجود، با نگاه خوشبینانه شاید بتوان نیمی از کتاب را حاصل مشاهدات نویسنده از شرکت در مراسم های آیینی دانست و بخش مهمی از کتاب نیز مانند هر سفرنامه دیگری از این دست، به دیدن زیبایی ها، آداب و رسوم، فرهنگ و روایت های انسانی از باکو تعلق دارد. «آنجا که باد کوبد» می تواند کتاب مورد علاقه همه کسانی باشد که به مطالعه سفرنامه و دانستن پیرامون فرهنگ، آداب و رسوم و انسان ها علاقه دارند باشد. کتاب همچنین برای همه کسانی که قصد سفری مشابه و یا سفر به باکو را دارند، حاوی اطلاعات مفیدی باشد. درباره نویسنده معصومه صفایی راد نویسنده و مترجم متولد ۱۳۷۲ و اهل قم است. از ترجمه های او می توان به مادام مینگ و ده بچهی نداشتهاش نوشته اریکامانوئل اشمیت؛ شازده کوچولو نوشته اگزوپری و اسکار و خانم صورتی از امانوئل اشمیت که نویسنده مورد علاقه خانم صفایی راد است اشاره کرد. از این نویسنده جوان همچنین در سال های اخیر سه سفرنامه با عناوین «استانبولچی» روایت سفر به استامبول و «به صرف قهوه و پیتا» سفرنامه و عکسهای سفر به بوسنی و هرزگوین از انتشارات سوره مهر و آن جا که باد کوبد از کتابستان معرفت را منتشر کرده است. 0 1 ایمان نریمانی 1401/11/1 راهنمای جامع پرسوناها در بازاریابی درون گرا یوسف اسدی 4.0 1 یکی از معدود کتاب های موجود درمورد طراحی پرسونا که هم خیلی کوتاه بود و هم خیلی مفید. البته بعید میدونم جامع بودن عبارت خوبی باشه براش چون میشد از این جامع تر و بهتر هم باشه 0 5 ایمان نریمانی 1401/11/1 کافه ای به نام چرا (مکانی برای یافتن چراهای زندگی) جان پی. استرلکی 3.6 6 "کسی که چرایی زندگی را یافته، با هر چگونه ای نیز خواهد ساخت." نیچه کتاب کافه ای به نام چرا با عنوان فرعی مکانی برای یافتن چراهای زندگی، کتابی فلسفی است که با استفاده از داستان سرایی سعی دارد تا شما را به تفکر در مسیر زندگی، یافتن هدف و رسالت خود ترغیب کند. جان شخصیت اصلی داستان کتاب که برای تعطیلات به خارج از شهر سفر کرده، ناگهان از مسیر اصلی خارج شده و به کافه چرا می رود. در منو کافه چرا سه سوال طرح شده که جان به آن می اندیشد و سپس گفتگوی جالبی بین او و صاحبان کافه شکل می گیرد. چرا اینجا هستید؟ آیا از مرگ می ترسید؟ آیا راضی هستید؟ در واقع ایده اصلی کتاب این است که هر کسی باید به این فکر کند که از چه کاری لذت می برد و آن کار را انجام دهد. همه ما در زندگی از کاری لذت میبریم که زمانی که آن را انجام می دهیم دیگر زمان برایمان مفهومی ندارد؛ با این حال بسیاری از افراد به دلایل مختلف، کار مورد علاقه شان را انجام نمی دهند یا آن را به بعد از بازنشستگی موکول می کنند. نویسنده معتقد است که زمانی که ما کار مورد علاقه مان را انجام دهیم، انرژی و علاقه ما به آن کار باعث می شود که دیگران نیز ما را در مسیر رسیدن به اهداف کمک کنند. میزان لذت شما از این کتاب به این بستگی دارد که تاکنون چه تعداد کتاب در این زمینه خوانده اید و تا چه میزان به آنچه که کتاب گفته فکر کرده اید؟ به نظر من این کتاب می تواند برای شروع مطالعه در زمینه فلسفه مناسب باشد اما برای کسانی که مطالعات زیادی در این زمینه داشته اند ممکن است چندان عمیق نباشد. بخشی از کتاب هر روز آدم های زیادی هستند که سعی دارند وسوسه ات کنند وقت و انرژی ات را صرفشان کنی. برای مثال، ایمیل هایت را در نظر بگیر. اگر قرار باشد در هر فعالیت، خرید، یا خدماتی که از طریق ایمیل ها به تو پیشنهاد می شود شرکت کنی، هیچ وقتِ آزادی برایت باقی نمی ماند. تازه این فقط مربوط به ایمیل هایت می شود. علاوه بر این، آدم هایی را در نظر بگیر که تشویقت می کنند پای کدام برنامه تلویزیون بشینی، کجاها غذا بخوری، کجاها بگردی… و یک وقت به خودت می آیی و می بینی ای دلِ غاقل! داری همان کارهایی را می کنی که همه می کنند، یا می خواهند بکنی. 0 2 ایمان نریمانی 1401/11/1 کتابخانه، مرکزی برای یادگیری: هفت گام آسان برای تحول در کتابخانه شما پاملاکولبرن هارلند 4.0 1 کتاب «کتابخانه، مرکزی برای یادگیری» با عنوان فرعی هفت گام آسان برای تحول در کتابخانه شما شامل مجموعه تجربیات پاملا کولبرن هرلاند، کتابدار کتابخانه دبیرستان منطقه ای پلیموث از تحول در این کتابخانه آموزشگاهی است. "ایده مرکز یادگیری، پاسخ جهان کتابخانه به نیاز های اطلاعاتی و فنی در حال تغییر یادگیرندگان امروز و همچنین تغییر در مدل های آموزشی است." کتاب شامل هفت گام یعنی کاربرمحوری، انعطاف پذیری، سوال های تکراری، ارتباط منابع، حذف موانع، اعتماد به کاربران و تبلیغات است که نویسنده با مثال های عملی و شرح تجربه خود هر کدام از این گام ها را شرح داده است. بنابراین کتاب از جنس کتاب های نظری نیست بلکه از آن دسته کتاب هایی است که کاملا کاربردی هستند و مطالعه کتاب ایده های زیادی برای کتابخانه شما خواهد داشت. ضمن اینکه بسیاری از ایده های کتاب نه تنها برای کتابخانه آموزشگاهی که برای بسیاری از انواع کتابخانه ها می تواند کاربردی باشد. علاوه بر کاربردی بودن کتاب، اهمیت کتاب از نظر من در نوع تفکر و نگاه نویسنده کتاب به کتابخانه و کاربران است. نویسنده معتقد است که کتابداران برای حفظ کتابخانه و افزایش استفاده از آن باید ابتدا برخی تفکرات سنتی خود را کنار بگذارند. مسیر فکری کتابداران باید از «محافظ اطلاعات و منابع» به «مدافع دسترسی آزاد و بدون محدودیت به منابع و اطلاعات» تغییر کند. نیاز های کاربران باید به تمام گزینه های دیگر ارجحیت داشته باشد و هر تغییری در کتابخانه به جای اینکه فناوری محور، قانون محور و منبع محور باشد، باید «کاربرمحور» باشد. این کتاب توسط دکتر #معصومه_تجعفری ترجمه و #انتشارات_چاپار در سال 1394 آن را منتشر کرده است. ترجمه کتاب نسبتا خوب است اما احتمالا وجود ویراستار می توانست به روان تر شدن متن کتاب کمک کند. 0 0 ایمان نریمانی 1401/11/1 وقایع نگاری یک جنایت ازپیش اعلام شده گابریل گارسیا مارکز 3.6 28 اولین کتابی بود که از مارکز میخوندم و خیلی مشتاق شدم که باز هم بخونم. کتاب گزارش یک قتل است. قتلی که از ابتدا مقتول و قاتل آن مشخص است اما این گزارش و پرداخت آن با جزئیات فراوان آنقدر جذاب است که تا پایان شمارا میخکوب می کند. 0 1 ایمان نریمانی 1401/10/14 شیب: کتاب کوچکی که به شما آموزش می دهد چه زمانی کار را رها کنید یا به آن بچسبید ست گودین 3.5 9 کتاب شیب را بیشتر بخاطر اسم ست گادین انتخاب کردم که پیش تر در حوزه بازاریابی مطالبی از او خوانده بودم. البته به نظرم ست گادین در کتاب شیب به خوبی ست گادین کتاب هایی مثل گاو بنفش نبود. اصل ایده کتاب را پسندیدم اما هم بسیار تکرار شده بود و به نظرم کل کتاب می توانست در 20 صفحه حرفش را بزند و هم ترجمه بسیار بدی داشت. کتاب به زبان ساده می خواهد بگوید که در هر کاری می کنید سعی کنید متخصص و بهترین باشید و دلایلی هم برای اینکه باید بهترین بود ارائه می کند. برای اینکه بخواهید بهترین باشید باید از شیب به سلامت عبور کنید. یعنی اگر می بینید می توانید در آن کار عالی باشید سختی ها و مشکلات شیب را تحمل کنید و ادامه دهید. اما اگر نمی توانید در آن کار بهترین باشید نمانید، رها کنید و کار دیگری را شروع کنید که در آن بهترین خواهید شد. با این حال نباید اسیر از این شاخه به آن شاخه پریدن شوید و باید راهتان را از ابتدا درست انتخاب کنید و در آن مسیر پایداری کنید و وقت و منابعتان را برای کاری که نمی توانید از شیب آن عبور کنید و بهترین باشید هدر ندهید. شیب چیست؟ هر کاری یک شیب دارد یعنی فاصله بین آموزش و مهارت. اگر از آن شیب عبور کنید متخصص خواهید بود. عبور کردن از شیب سخت است اما ارزشش را دارد. کسانی که دائما صف عوض می کنند شکست می خورند چون باید هر بار از اول شروع کنند. شیب تأملی دربارهی هنر ادامه دادن و نیز تشخیص مناسب نقطهی رها کردن است. اگر در ادامهی یک مسیر در زندگی شخصی یا شغلی خود مردد هستید و ماندهاید که کدام گزینه مناسبتر است، شاید مطالعهی این کتاب بتواند همراهِ خوبی برای فکر کردن به این چالش باشد(وبسایت متمم). 0 10