یادداشتهای عینکی خوشقلب (245) عینکی خوشقلب 1403/12/22 بادکنک نقره ای جسی اولیوروس 4.3 8 لطیف و خوندنیه. شاید برای بچههایی که پدربزرگ یا مادربزرگ مبتلا به فراموشی دارن دردناک باشه. 0 11 عینکی خوشقلب 1403/12/17 آرتمیس فاول: آخرین نگهبان جلد 8 اوئن کالفر 4.0 6 توضیحات مجموعه را برای جلد اول آن "آرتمیس فاول و گروگانگیری" نوشتهام. وقتی این جلد آخر منتشر شد، عملاً از دانشگاه هم فارغالتحصیل شده بودم! یعنی تصور کنید چاپ یکمجموعه از اول راهنمایی تا سال آخر دانشگاه طول کشید 😅 وضعیت کتاب نوجوان در دهه هشتاد. جلد هشتم جزو ضعیفترین جلدهای آرتمیس بود، نویسنده عملاً کمآورده و دوباره اپال کوبویی را وارد قصه میکند و من از این شخصیت واقعا بیزار بودم و از دور خوردن داستان خسته شدم. جزییات دیگری یادم نیست. فقط احساس میکردم آرتمیس خیلی دیر رسیده و من دیگر خیلی زیادی بزرگ شدهام. 0 11 عینکی خوشقلب 1403/12/17 آرتمیس فاول و عقده ی آتلانتیس اوئن کالفر 4.0 5 توضیحات مجموعه را برای جلد اول آن "آرتمیس فاول و گروگانگیری" نوشتهام. از آن جلدهایی که بعد از بزرگ شدنم منتشر شد. تقریباً هیچ چیز از آن یادم نیست. 0 6 عینکی خوشقلب 1403/12/17 آرتمیس فاول و معمای زمان اوئن کالفر 4.2 3 توضیحات مجموعه را برای جلد اول آن "آرتمیس فاول و گروگانگیری" نوشتهام. زمان نوجوانی من آرتمیس فاول تا جلد ۵ منتشر شده بود وقتی جلد ششم آمد دیگر بزرگ شده بودم. طراحی جلدها هم عوض شد و نصفه مجموعه را با یک مدل طراحی جلد دارم و نصف دیگر را با مدلی دیگر! 0 5 عینکی خوشقلب 1403/12/17 آرتمیس فاول و مهاجران گمشده اوئن کالفر 4.4 3 توضیحات مجموعه را برای جلد اول آن "آرتمیس فاول و گروگانگیری" نوشتهام. بین همهی جلدهای آرتمیس فاول این جلد را از همه بیشتر دوست دارم. به خاطر حضور شخصیتی به نام "شماره یک" که یک غول است و بازی با زمان در طول داستان که روند قصه را جدید و غافلگیر کننده میکند. از طرف شخصیتها در این جلد دیگر کاملاً جاافتادهاند و آرتمیس بزرگ شده و همراهی با آنها لذتبخش است. 0 2 عینکی خوشقلب 1403/12/17 آرتمیس فاول و انتقام اپال اوئن کالفر 4.1 5 توضیحات مجموعه را برای جلد اول آن "آرتمیس فاول و گروگانگیری" نوشتهام. اپال کوبویی که شخصیت منفی داستانهای آرتمیس فاول است واقعا نفرتانگیز و حالبهمزن است. آنقدر که گاهی دلم میخواست به خاطر وجود او از خواندن کتاب دست بکشم. چون هر قدر هم شکست میخورد از رو نمیرود و این بیشتر اعصابم را خرد میکرد. به هر صورت به خاطر حضور باقی شخصیتها، تحملش کردم. 0 5 عینکی خوشقلب 1403/12/17 آرتمیس فاول و رمز ابدی اوئن کالفر 4.2 5 توضیحات مجموعه را برای جلد اول آن "آرتمیس فاول و گروگانگیری" نوشتهام. 0 3 عینکی خوشقلب 1403/12/17 آرتمیس فاول و ماجرای شمال اوئن کالفر 4.0 8 توضیحات مجموعه را برای جلد اول آن "آرتمیس فاول و گروگانگیری" نوشتهام. تا جایی که یادم هست این جلد را کمتر از همه دوست داشتم و کمتر از همه خواندمش. (باقی جلدها را چندبار بازخوانی کردم) شاید چون کلاً از کتابهای برفی خوشم نمیآید. 0 4 عینکی خوشقلب 1403/12/17 آتش دزد تسلیم نمی شود جلد 3 تری دیری 3.9 6 توضیحات این مجموعه را برای جلد اول آن نوشتهام. 0 4 عینکی خوشقلب 1403/12/17 پرواز آتش دزد جلد 2 تری دیری 3.7 5 توضیحات این مجموعه را برای جلد اول آن نوشتهام. 0 4 عینکی خوشقلب 1403/12/17 هاکلبری فین مارک تواین 4.0 11 مارک تواین واقعا نویسندهی فوقالعادهای است که توانسته شخصیتی مثل هاک را خلق کند. من هم معلمی معمولی بودم که بعد از اینکه به بچهها تکلیف دادم این کتاب را بخوانند سراغش رفتم و از ته دل به دیوانگیهای هاک خندیدم. اولین بار که کتاب را خواندم، بیش از زمینه قصه، توجهم به روند داستان بود (اینکه هاک و تام میخواهند چه افتضاح جدیدی به بار بیاورند.) ولی حس میکنم باید یک بار دیگر داستان را بخوانم و این بار بیشتر به زمینهی آن، به سیاهپوستها، به رودخانه میسیسیپی و ... توجه کنم. به هر صورت هاکلبری فین پسر دیوانهای است که همیشه در قلب من میماند. 0 6 عینکی خوشقلب 1403/12/17 آرتمیس فاول و گروگان گیری اوئن کالفر 3.9 14 مخزن کتابخانهی مدرسهی ما بسته بود. اگر کتابی را میخواستیم باید نشانی آن را به کتابدار میدادیم تا برایمان بیاورد و همیشه اعتراضم این بود که "وقتی نمیدانم چه کتابی میخواهم، چطور باید پیدایش کنم؟" برای همین هرازچندگاهی وقتی چشم کتابدار را دور میدیدم بیاجازه وارد مخزن میشدم و چند کتاب برمیداشتم. آرتمیسفاول را هم همینطور پیدا کردم. کتاب نو بود و فکر کنم من اولین کسی در مدرسه بودم که پیدایش کرد و خواند. داستان در مورد پسرکی تبهکار است که تصمیم میگیرد یک جن را بدزد تا بتواند گنجینهی طلای او را تصاحب کند اما ماجرا به همین راحتی نیست. جن و پریها سالها قبل برای رهایی از دست انسانها زندگیشان را به زیر زمین بردند و همانجا حسابی پیشرفت کردند و حالا علاوه بر جادو، تکنولوژیهای بسیار پیشرفتهتری از انسانها دارند و همین باعث میشود مجموعهی آرتمیس فاول علاوه بر تخیلی، علمی-تخیلی هم باشد. چون به تکنولوژیهایی اشاره میکند که شاید تا سالها بعد به دست انسانها ساخته نشود. در جلد اول، آرتمیس یک پسر تبهکار، خودشیفته و تاحدی دیوانه است به همین خاطر شاید از مصاحبت او خوشحال نشوید، اما نکتهی مثبت اینجاست که او در طول مجموعه به تدریج تغییر میکند و چرخش شخصیت او باعث جذابیت بیشتر قصه میشود. از طرفی شخصیتهای فرعی، مثل باتلر، محافظ آرتمیس. هالی، جنی که آرتمیس میدزد، فُلی، سانتوری که مسئول بخش کامپیوتر فرماندهی پلیس جن و پری هاست، فرمانده روت، مالچ دیگامز و .... اینقدر خوب شخصیتپردازی شدهاند که تا مدتها دلتان برایشان تنگ میشود. بعضی از بخشهایی که توضیحاتی در مورد تکنولوژیهای جدید میدهد ممکن است گیجکننده باشد یا حداقل برای منِ نوجوان گیجکننده بود و به همین خاطر خیلی وقتها آن قسمتها را رد میکردم. نویسنده خیلی خوب از پس توصیف همهی صحنهها برنیامده، یعنی شما تا پایان مجموعه هم نمیتوانید خیلی خوب سرزمین جنوپریها زیر زمین را تصور کنید یا نحوهی بالا و پایین رفتن آنها را از زیر زمین به روی زمین را درک کنید اما میتوان این نقصها را به خوبیهای دیگر کتاب بخشید. آرتمیس فاول یکی از بهترین مجموعههای تخیلی است که خواندهام. مجموعهای که بعد از هری پاتر در صدر لیست تخیلیهای موردعلاقهام قرار دارد. 0 10 عینکی خوشقلب 1403/12/17 دیوید کاپرفیلد چارلز دیکنز 4.0 22 یکی از آن کتابهایی است که بعد از اینکه به بچهها تکلیف دادم، خواندمش. آن هم وقتی یکی از کلاس هشتمیهای روزگار کرونا گفت "این واقعا فوقالعاده است." باورم نمیشد یک کلاس هشتمی به یک کتاب کلاسیک لقب فوقالعاده بدهد. دیکنز علیرغم ظاهر قدیمیاش داستانهای کسلکنندهای ندارد. این قصه هم سریع شروع میشود با شتاب پیش میرود و به همین خاطر دوستش داشتم. (البتهاین نسخه، خلاصه شده، احتمالاً نسخهی اصلی بسیار طولانیتر است.) خیلیها میگویند داستان دیوید کاپرفیلد شبیه به زندگی خود دیکنز است و تا حدی واقعا هم همینطور است. با بعضی بخشهای طنز کتاب خوشگذراندم و خندیدم. مثل وقتی که دیوید مدتی در کنار خانوادهای در زندان زندگی میکرد. بعد از توفیق اجباری خواندن کتابهای کلاسیک همراه با بچهها، فهمیدم این کتابها میتوانند بعد از سالها همچنان جالب باشند. 2 30 عینکی خوشقلب 1403/12/17 آتش دزد جلد 1 تری دیری 3.8 15 این مجموعه را وقتی راهنمایی بودم خواندم، صرفاً چون نویسندهاش "تری دیری" را به خاطر مجموعهی تاریخ ترسناک میشناختم و دوست داشتم. اما آتش دزد خیلی بابطبع من نبود، کلاً داستانهای خدایان یونان را خیلی دوست ندارم. همانطور که بعدتر پرسی جکسون را دوست نداشتم. 0 3 عینکی خوشقلب 1403/12/17 هویج بستنی فرهاد حسن زاده 3.8 38 هویج بستنی، داستانهای کوتاه و بامزهای دارد. احتمالاً بچههای دوره دوم دبستان و دوره اول راهنمایی از خواندنش لذت میبرند. 0 11 عینکی خوشقلب 1403/12/17 نفحات نفت: جستاری در فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی رضا امیرخانی 3.9 28 خیلی وقت پیش، وقتی دبیرستانی بودم نصفه خواندمش. در تمام سالهای پس از آن فکر کردم چرا یک نویسنده که مهندسی مکانیک خوانده و مسلماً تخصص خیلی زیادی در چیزهای دیگر ندارد، باید در مورد همه چیز نظر بدهد؟ گرچه قلم او باعث شد بخشهایی از کتاب در ذهنم حک شود و بعضی حقایق اقتصاد ایران را (مثل وابستگی به نفت) برای اولین بار در همین کتاب خواندم و فهمیدم. شاید چون یک دانشآموز بینوای دوم ریاضی بودم که هیچکس به او اطلاعاتی از بدیهیات جهان نداده بود. به هر روی نفحات نفت برای منِ دوم دبیرستانی که به زور ریاضی خوانده بودم چیز شگفتانگیزی بود اما برای منِ ۲۸ ساله بعد از مواجهه با علوم انسانی عجیب است. گرچه همین نشان میدهد که به کتابهایی نیاز داریم که مفاهیم کلان علوم انسانی را با زبان روان و ساده و شیرین به مخاطب معمولی منتقل کند. 0 3 عینکی خوشقلب 1403/12/17 ربکا دفنی دوموریه 4.1 44 ربکا یکی از بامزهترین کتابهای کلاسیک است. چون داستان در مورد ربکا است ولی خبری از خود او نیست! و همین بعد از خواندن کتابهایی مثل بلندیهای بادگیر و غرور و تعصب خیلی متفاوت بود، داستان سر راست نبود و رازهایی داشت که به تدریج و در طول داستان فاش میشد و برای منی که انتظار نداشتم با خواندن یک کتاب کلاسیک غافلگیر شوم، شگفتانگیز بود. 0 5 عینکی خوشقلب 1403/12/17 دزیره آن ماری سلینکو 4.7 4 یکی از دوستانم در دبستان، این نسخه از دزیره را در خانهشان داشت و بارها خوانده و برای من تعریف کردهبود. هنوز برایم سؤال است که چرا یک کودک ۱۰-۱۱ ساله باید چنین کتابی را بخواند؟ ولی هر چه هست آرزوی خواندن دزیره همیشه پس ذهن من بود و روز تولد ۱۹ سالگیام همین نسخه را از دوستانم هدیه گرفتم و همان شب شروع به خواندن کردم. (بعدتر کتاب را به کسی قرض دادم و هیچوقت پس نداد! انگار این نسخه آمدهبود تا آرزوی کودکیام را برآورده کند و برود!) دزیره را دوست داشتم. ملاقات او با ناپلئون، ناکامی شدید در جوانی، جنگ و انقلاب و درگیری و بعد از آن تغییر مسیر زندگیاش برایم جالب و جذاب بود. برخلاف بسیاری از کتابهای که فراموششان کردم. جزییات این قصه در خاطرم مانده است. احتمالاً یک روز دیگر دوباره به سراغش میروم. 2 10 عینکی خوشقلب 1403/12/17 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.7 127 اول از همه بگویم که من بلندیهای بادگیر را اصلاً دوست ندارم. فضای داستان بیش از حد تیره و تار است. شخصیتها هم به نظرم کاملاً بیمارند. اولین بار یک نسخه خیلی خلاصه شده از نشر افق را خواندم. (که الان دیگر منتشر نمیشود) وقتی کتاب تمام شد تازه فهمیدم نسخهی خلاصهشده را خواندم! و به سختی نسخهی کامل را پیدا کردم و این کتاب عجیب را با فاصله کم دوباره از اول خواندم و شاید همین دو بار خواندن باعث شد، رنج بیشتری ببرم. شخصیتها و فضای بلندیهای بادگیر خیلی شبیه به باقی داستانهای کلاسیک نیست یا شاید من اینطور فکر میکنم. اما هر چه هست شما نمیتوانید شخصیتی مثل هیتکلیف را پیدا کنید. حاضر نیستم دوباره بخوانمش. ترجیح میدهم به آن یکی خواهرهای برونته اعتماد کنم. 6 3 عینکی خوشقلب 1403/12/17 قیدار رضا امیرخانی 4.0 128 قیدار را دوم دبیرستان از یکی از دوستانم قرض گرفتم و همزمان با چاپ خواندم. همیشه فکر میکنم چون من کم سنوسال بودم فهم روایت داستان برایم دشوار بود؟ یا واقعاً روایت کتاب از نظر زمان و مکان بیش از حد جابهجا میشد و من به سختی خط داستان را پیدا میکردم؟ شاید یک روز دیگر باید دوباره بخوانم و پاسخ این سوال را پیدا کنم. اما شخصیت قیدار بعد از ارمیایِ کتاب ارمیا یکی از بهترین شخصیتهای کتابهای امیرخانی است. قلم او هم جذاب و خواندنی است گرچه من امیرخانیِ سفرنامهنویس را بیش از امیرخانیِ رماننویس دوست دارم. 0 1