یادداشتهای نرگس محمدی🌱 (16)
1403/1/13
موضوع داستان خوب و پرکشش بود اما تقریبا تا دو سوم کتاب، به بعد از نظر من افت شدیدی کرد. میشد اینقدر کتاب رو کش نداد و تو همون اوج داستان به پایان رسوند ولی یه سری چیزا اضافی و البته سطحی بود. مخصوصا بعد از اومدن دانیال. یکم شبیه رمانهای اینرنتی شد. دیالوگهاهم به فرهنگ یه خانواده آلمانی نمیخورد. منظور بهتر یا بدتر بودن فرهنگ مکالمههای ایرانی یا خارجی نیست بلکه نوع دیالوگها مدنظرمه. سارا خیلی پرخاشگر بود و حسام خیلی ماورایی خوب و صبور. نمیتونستم درک کنم حسام به چه علت جذب سارا شده بود. اما در بیان گوشهای جنایات و لجن زار داعش و سازمان مجاهدین خوب پیش رفت. اقتدار ایران رو به نحو خوبی به تصویر کشیده بود. این پررنگترین نکتهی مثبت کتاب بود و با توجه به داستان که درباره این موضوع بود، خیلی خوب روی این قضیه مانور داده بود. ولی درکل تا همون دو سوم کتاب برام جالب بود و باعث شد دو روزه کتاب رو تموم کنم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1