سلام 
🔴نقد کتاب تولد در لس آنجلس
خلاصه:این کتاب خاطرات محمد عرب هست.کسی که اوج لذت را چشیده و با یک تلنگر زندگی اش تغییر میکند.
🟡نکات خیلی خوب: 
🟡بیان داستان از دوتا راوی زیبا بود
🟡متن نویسنده روان و لحن نویسنده خودمانی و خیلی خوب هست.
🟡داستان زندگی اش تلنگر آمیز و آموزنده هست کسی که تا اوج لذت میره و میرسه به دین و خدا
🟡توصیفات و بیان احساسات زیبا و قابل درکه
🟡آوردن آیات قرآن در کتاب زیباست.
🟡توصیفات مکان هایی که بوده و اتفاقات خیلی عالی بود
🟢نکات قابل توجه:
🟢شروع خاطره تعلیق نداره ولی خب میبرد تو دل داستان
🟢به نظرم برای قابل درک شدن داستان می‌تونستن بارکد حضور در برنامه ماه عسل رو بزارن
🟢دوست داشتم تاریخ وقایع هارو بدونم مثلا این خاطره در فلان روز و فلان سال اتفاق افتاده
🔵این کتاب واقعیه و خیلی کتاب خوبیه به شدت پیشنهاد میکنم که مطالعه کنید.
🔵آقای محمد عرب در برنامه ماه عسل حضور داشتن میتونید برای درک بیشتر کتاب، این برنامه هم مشاهده کنید.
          

            خاطرات محمد عرب از آشناییش با قرآن و اسلام و تحولی که در زندگیش پیش آمد. او که از نوجوانی همراه با خانواده اش ساکن آمریکا بوده و کاملا در سبک زندگی آمریکایی غرق شده بود و هیچ اطلاعات و علاقه ای به دین نداشت، در سفرش به برزیل مشغول خواندن قرآن می شود تا آن را رد کند! اما جذب قرآن میشود
کتاب جذاب و جالبی است
          

            این کتاب در واقع توصیف فرآیند تحول مذهبی و رویکردی یکی از شهروندان ایرانی-تبار ایالات متحده است. نویسنده این کتاب را با تدوین خاطرات محمد عرب آماده کرده است. هرچند محمد عرب در عنوان کتاب خواننده آمریکایی معرفی شده است، ولی از خاطرات راوی (محمد عرب) چنین برمی‌آید که در زمینه ارائه خدمات پزشکی فعالیت داشته است. 
محمد عرب که با خانواده مسلمان خود به آمریکا مهاجرت کرده بود، با روایتی ساده و صریح توضیح می‌دهد که چگونه آشنایی با کتاب مقدس مسلمانان سبک زندگی و طرز تفکر او را دگرگون کرده است.
از میانه کتاب، بخشی از داستان که به آشنایی محمد و همسرش مربوط می‌شود، از زاویه دید همسر او روایت می‌شود که این تقابل دیدگاه احتمالاً برای خواننده جذاب خواهد بود.
داستان علاوه بر شرح زندگی محمد، حاوی نکاتی درباره سبک زندگی آمریکایی نیز هست که برای افراد ناآشنا با فرهنگ آمریکا ممکن است جالب باشد.
          

            خواندن خاطرات کسانی که یک شبه مسیر زندگی شان عوض می شود و از بی راهه به راه درست می رسند جذاب و آموزنده است. برخی تصمیم های یک شبه و تغییر و تحول های لحظه ای، دنیای آدمی را آباد می کند و برخی برعکس؛ از دنیا می گذری و به دنیای بعدی می رسید.

داستان محمد عرب از نوع دوم است؛ کسی که جوانی اش در لس آنجلس و گشت وگذار در حال وهوای یکی از بزرگ ترین شهرهای آمریکا گذشته و حالا برای تکمیل کردن مجموعه خوشی هایش راهی ریو دوژانیروی برزیل می شود تا شرکت در کارناوال رقص و موسیقی برزیلی ها هم آلبوم خاطراتش را پر کند، اما گویی آنجا ورق زندگی‌اش برمی‌گردد و وارد مسیری جدید می‌شود.
.
این کتاب رو تنها و تنها باید برای خودش بخوانید واگرنه قلم نویسنده و کیفیت کتاب تعریفی ندارد.
          

            اگه خدا بخواد، وسطِ کارناوال رقص تو ریو دو ژانیرو هم باشی بازهم روزنه‌ی نورانیِ آیات الهی شاملت ‌می‌شه!
فقط کافیه قلبت رو پلمپ نکرده باشی!

وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ 🌿 

زهرا سادات"

          

            سلام
این کتاب نماد ایده‌ی خوب و پردازش بده. 
داستان واقعی زندگی محمد عرب که تغییر میکنه رو روایت میکنه اما به بدترین نحو ممکن نوشته شده. انگار حتی ویرایشی صورت نگرفته‌. 
خوندنش دردناک بود.
          

            #کتاب #تولد_در لس آنجلس داستان زندگی #محمد_عرب است پسری که از کودکی در #آمریکا بوده و آنجا بزرگ شده و طبق شرایط محیطی آنجا زندگی می کرده و فقط اسم #مسلمان بودن را یدک می کشیده.تا اینکه در سفر تفریحی اش به #لس_آنجلس تصمیم میگیره برای چند دقیقه قبل از خواب #قرآن رو بخونه تا بتونه ایرادات آن رو در بیاره و به خواهرش ثابت کنه که این کتاب دروغه.
با اولین آیه روبه رو شدم: ذلك الكتاب لا ريب فيه هدی للمتقین.
و اینک آن کتابی است که هیچ شکی در آن نیست. گفتم :اوه ببین چه اطمینانی هم به خودش داره. دیگه کارم راحت شد حالا چنتا تناقض هارو در میارم.
و این آغازی میشه برای تحولات روحی برای آن. ایشون به برنامه #ماه_عسل هم دعوت شده بودند.
          

            ✅ این جمله را از این کتاب نقل می‌کنم:

« اولین چیزی را که در غرب از دست دادم «حیا»  بود. دیگر هر کاری می‌کردم یا هر اتفاقی که دور و بَرم می‌افتاد، من را اذیت نمی‌کرد. »

این همان انتقال اندیشه است که پنهانی شخص را تربیت می‌کند.
تربیت شدن با قرار گرفتن در مسیر زندگی کسی که مسیر دور برگردان را انتخاب کرده است.
          

            کتاب دیدگاه جالبی نسبت به قرآن و اسلام و غرب به من نشان داد 
اما نوشته از نظر غلط املایی و نگارشی مشکل داشت مخصوصا با لحاط اینکه من در حال خواندن چاپ ۲۳ ام این کتاب هستم خیلی اشتباه بزرگی برای انتشارات حس اینو به آدم می ده که اصلا صاحب انتشارات به کتاب اهمیت نمی ده و فقط صرفا می نویسن و چاپ می کنم برای کسب درآمد تو هین نباشه اما این حسی که بهم منتقل شد و باعث شد من وقفه طولانی برای خوندن کتاب بذارم 
کاش نویسنده موقع نوشتن به گونه ای می نوشت که انسان بفهمه این در چه زمانی رخ داده مثلا در سنین ۱۸ سالگی و قبل از انقلاب ،هیچ اشاره تاریخی نبود که من از نظر تاریخی یک درک کامل داشته باشم یا اگر بود برای من مبهم بود 
یک قسمت هایی حس می کنم باید توضیحات بیشتر می بود 
شروع ساعت ۱۳ شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲
پایان ساعت ۰۰:۵۱ پنج شنبه۱۵ تیر ۱۴۰۲
          

            یکی از دوستانِ جان و اهل فن دیروز این کتاب رو هدیه داد. هنوز نخوانده‌ام ولی حتماً خوب است. یادداشت تفصیلی بماند برای بعداً.
---
الان تمام شد. کتاب خوبی بود ولی به شکل متوسطی اجرا شده بود. «اجرای کتاب» عبارت مناسبی نیست ولی کلمه‌ی بهتری پیدا نکردم.

متن را که می‌خواندم، انگار که خود آقای محمد عرب نشسته روبرویم و دارد تعریف می‌کند؛ همین‌قدر بی‌تکلف و ساده.
اما همین سادگی گاهی موجب «عادی» شدن متن و محتوایش هم شده بود. یعنی متن گاهی پخته و دل‌نشین بود و گاهی هم مثل حرف‌های عادی افراد عادی در مهمانی‌ها و جلسات، یکنواخت و حوصله‌سربر بود.

با توجه به اسم نویسنده (جناب بهزاد دانشگر) و خاطره‌ی خوبی که از کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» داشتم، فکر می‌کردم با چنان متنی مواجه شوم که نشدم. حدس می‌زنم که خواسته‌اند خیلی به لحن و ادبیات راوی وفادار بمانند.

در ویراستاری فنی متن هم ایرادهایی وجود دارد که شاید نتیجه‌ی عجله کردن باشد. مثلا چندین غلط املایی و نقطه‌گذاری ساده و ابتدایی داشت.

یک ویژگی عجیب دیگر متن هم پاورقی‌هایی بود که نگارش انگلیسی بعضی از کلمات را نشان می‌دهد و تقریبا در همه‌ی موارد زاید بود. مثلا به جای نوشتن کلمه‌ی «زبان اسپانیایی» نوشته بودند «زبان اسپنیش» و نگارش انگلیسی اسپنیش هم در پاورقی آمده بود. نفهمیدم این پاورقی‌ها چه ضرورتی داشته.

از این ویژگی‌های اجرایی کتاب که بگذریم، اصل داستان زندگی آقای محمد عرب ارزش آن را دارد که شنیده شود و خوش به حالش که چنین سفری از تاریکی به نور داشته.