معرفی کتاب عشق زیر روسری اثر شلینا زهرا جان محمد مترجم محسن بدره

عشق زیر روسری

عشق زیر روسری

3.1
25 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

49

خواهم خواند

32

شابک
9786006077475
تعداد صفحات
336
تاریخ انتشار
1398/4/30

لیست‌های مرتبط به عشق زیر روسری

داستان دو شهرچشم هایشجای خالی سلوچ

سیاهه سیاحت و سیر وسلوک یا سیمای سحر و سیاست زنانه

76 کتاب

اول خواستم فقط رمان و حسب‌حال بنویسم اما دیدم کتاب‌هایی در ذهنم هست که دلم پیش‌شان است و دستم به حذف‌شان نمی‌رود. بعدتر اگر مجالی بود شاید این فهرست را تفکیک کردم! آنروز موعود قول میدهم که در فهرست‌های جداگانه مفصل‌تر بنویسم! (وعده سر خرمن) برای خواندن این سیاهه حرف‌هایی به نظر مهم می‌رسد که بدانید. البته اگر یادداشت حقیر در خصوص داستان دوشهر را خوانده باشیددستتان می‌آید تصویر زنان در آینه این پیرمرد نورس را! 1- در کتاب، زن سوژه است و ابژه! قهرمان است و مقهور! محبوب است و منفور! قاعده است و قرار! قدرت است و غیرت! نفرت است و موهبت! زمین است و زمان! آن است و آینده! حقیقت است و فسانه! دلدار است و دل‌داده! عصمت است و پتیاره! پیامبر است و ساحره! گل است و گلاب! صواب است و عقاب! شهد است و شراب! زهر و است و سراب! حزین است و شاداب! شاهد است و شهید! شهر است و شعر! شهرت است و غریبی! ساحل است و صخره!‌ کویر است و دریا! بهشت است و دنیا! 2- در شاعرانگی‌ها بالا اگر خواستید بجای «و»، «یا» بگذارید! بجای کتاب هم اگر خواستید زندگی بگذارید! قضاوتش با شما! بگذریم! 3- سیاهه شامل کتبی است داستانی و ناداستان که در آن یا زن قهرمانی است یا بستر بروز قهرمانی یا چشم سیاهی در جستجوی قهرمانی به نظر من. ۴- اول که فهرست را که نوشتم مورد لطف و نظر تعدادی از اهل ذوق قرار گرفت و کتبی را پیش نهادند تا اضافه کنم که از ۵۰ به بعد شماره شده است. ۵- بخشی از کتاب‌ها نه فارسی و نه زبان اصلیشان در ایران نمایه نشده و متاسفانه قادر به فهرست کردنشان در بهخوان نیستم. بخاطر همین اسامی مهم‌ترین آن‌ها را در همین نوشتار تقدیم می‌کنم. ۱- نوشتن علیه فرهنگ نوشته خانم لیلا ابولغود ۲- زن در الجزایر نوشته خانم آسیه جبار ۳- عشق آوای خیال نوشته خانم آسیه جبار پ.ن. کتاب‌ها بی هیچ علتی و برداشتی ۷۲ تن شدند.

37

یادداشت‌ها

ملیکا🌱

ملیکا🌱

1403/11/26

          بسم‌الله.

شلینا دختری اصالتاً هندی ساکن لندن است و این کتاب زندگی‌نامه‌ی خود اوست البتّه با محوریت عشق و یافتن شوهر! روایت از ۱۹سالگی او آغاز می‌شود و من سریعاً خشنود شدم چون فکر کردم می‌خواهد قصّه‌اش را در همین سن روایت کند و من هم که ۱۹ساله‌ام و چه خوب!
امّا نه! این کتاب روایتِ سالیانی‌ست که شلینا به‌دنبال نیمه گمشده، عشق، پارتنر!😂، شوهر، یار، شریک زندگی یا هرچیزی که اسمش را می‌گذارید می‌گردد. شلینا خانواده‌ای مسلمان دارد و درعینِ حال بسیار همراه و هم‌دلِ او که هیچ‌گاه راه را بر او نبستند و تنهایش نگذاشتند و این از خوش‌بختی‌های شلیناست. او در این داستان قصه‌ی خواستگارهای پرشماری را می‌گوید که با هرکدام به‌دلیلی موفّق به ازدواج نمی‌شود.
امّا او در شوهرخواهی متوقّف نمی‌شود و هم تحصیلاتش را در بهترین جاها به اتمام رسانده، هم شاغل است، هم استقلال دارد و هم به بسیاری از کشورها سفر کرده و حتّی به حج می‌رود. درواقع به هرچیزی که می‌خواهد در زندگی مادّی دست پیدا می‌کند ولی جای خالی و خلاء یک هم‌راه و هم‌دل را همواره احساس می‌کند.
شلینا ساکن لندن است ولی با او می‌توانیم اشتراکات فرهنگیِ بسیاری را پیدا کنیم، مهم‌ترین‌شان شاید حضور خاله‌خان‌باجی‌ها😂 یا خاله‌زنک‌ها باشند که معمولاً از قشر سنتی جامعه هستند و در هر شرایطی به‌فکر جفت‌وجور کردن ازدواج مجرّدان آن‌هم به هر قیمتی. رفتارهاب نادرست‌شان غالباً نیّتِ خیر و کمکِ به‌جای آن‌ها را به حاشیه می‌برد. در سویی دیگر صدای فمینیست‌ها نیز به گوش می‌رسد که مدام بر دوست داشتنِ خود و استقلالِ زن و از این قبیل، تمرکز می‌کنند و علم مخالفت با ازدواج بر‌می‌افکنند. شلینا امّا نه مدرنِ مدرن است نه سنّتیِ سنّتی؛ در جای‌جای کتاب قصّه‌هایی با محوریتِ زنان پرشکوهِ تاریخ مانند خدیجه، هاجر و مریم به چشم می‌خورد امّا او را به تمایلات فمینیستی و از این خزعبلات نکشانده، بلکه او به‌دنبال احیایِ تصویر ارائه‌شده از اسلام و به‌خصوص زن مسلمان در جهان است.
شاید ما که در جامعه‌ای مسلمان زندگی می‌کنیم از نزدیک و دقیق با نگاهِ شهروندان بقیّه کشورها با مسلمانان آشنا نباشیم اما او که در متن انگلیس و نامسلمان است با این نگاه آشناست و به‌خصوص‌ بعد از ماجرای ۱۱سپتامبر و ظهور القاعده و تروریست‌هایی مانند آنان این نگاه وجهه‌ی منفی‌تری به خود می‌گیرد.
او به‌دنبال اثبات این‌ست که اگرچه مسلمانم امّا کسی مرا به دینم مجبور نکرده، اگرچه با روسری‌ام امّا به انتخاب خود آن‌را پوشیده‌ام، می‌خواهم ازدواج کنم و این انتخاب خودم است.
نکته‌ای که به چشم می‌آید اعلامِ همسرخواهیِ یک دخترِ مسلمان است، چیزی‌که شاید عیب‌وعار به‌حساب بیاید امّا داشتن روابطِ نامشروع و دوست‌پسر/دوست‌دختربازی نه!👀 یک انسان اگر از سلامت جنسی و سلامت تمایلات جنسی بهره‌مند باشد ناگزیر به جنسِ مخالف تمایل پیدا خواهد کرد و باز ناگزیر تنها از دو روش می‌تواند این تمایل را ارضا کند: ازدواج یا رابطه نامشروع. اظهارِ نیاز به ازدواج از طرف دختر تنها راه مشروع او برای ارضای نیازش است و اگر جلوی این راه را بگیریم ناخواسته و خواسته او را به سمت رابطه نامشروع هل داده‌ایم و فاجعه‌هایی رخ خواهدداد... شلینا روشن‌فکربازی بی‌جا درنیاورده و اعلام کرده من شوهر می‌خواهم! و همه راه‌های ممکن را نیز امتحان می‌کند حتّی در موردی خودش به طرف مقابل اظهار عشق می‌کند.
تفاوت‌های زیستی و ساختار جامعه‌ی او با جامعه و زمان ما و هم‌چنین مذهب شیعی ما روشن است و این کتاب در بعضی موارد کتاب خوبی برای الگوگیری نیست امّا نکات درخورِ توجه هم دارد؛ بهتر بود بعضی از توضیحات اضافه هم حذف می‌شد و کتاب خلاصه‌تر می‌شد. درمورد ترجمه صاحب‌نظر نیستم امّا به‌نظرم می‌توانست بهتر و مانوس‌تر باشد.
        

12

          اگر بخوام ده تا کتاب اثرگذار زندگی م رو نام ببرم یکیش عشق زیر روسریه. وقتی این کتاب رو خوندم اول راهنمایی بودم. توی سال های نوجوونیم کتاب های زیادی درباره زن های مسلمان و حجاب خوندم و از بین اون کتاب ها و شخصیت ها شخصیت شلینا خیلی روی رفتارهای امروزم تاثیر گذاشت.
خط اصلی کتاب مسئله ازدواجه. شلینا کتاب رو از اولین خواستگارش شروع کرده و با روز عروسیش تموم کرده اما در اصل ما با سفر درونی شلینا مواجه ایم؛ سفری که شلینا رو از یک دختر 19ساله که منتظر حادثه عشقه به یک دختر باتجربه تبدیل می کنه که رموز زنانگی  رو فهمیده و از عشق تصور واقعی تری داره. شلینا توی هر فصل تجربه و موقعیتی رو برای ما تعریف می کنه و برداشت خودش از یکی از زن های قرآنی رو مناسب با اون موقعیت رو برامون بیان می کنه.
شلینا شخصیت خیلی جالبی داره.خونواده شلینا آفریقایی تبارن و خودش توی انگلیس به دنیا اومده،آکسفورد درس خونده، یک مسلمان معتقده، به سنت های آفریقایی و زن های سنتی خونواده ش افتخار می کنه و از همه مهم تر سنت شکنه. سنت شکنی شلینا این مدلی نیست که فرهنگ خونوادگیش یا دینش رو تخطئه کنه، بلکه می خواد در عین مذهبی بودن کلیشه های رایج رو که صحیح نمی دونه بشکنه و  از زنان قرآنی سنت شکن الهام میگیره. خیلی برام جالب بود که نویسنده اینقدر زنان قرآنی رو خوب می شناسه و باهاشون مانوسه و ای کاش حضرت زینب و حضرت زهرا رو هم می شناخت و از سرچشمه وجودشون فیض می برد.
کتاب چیزهای خیلی جالبی رو از زندگی مسلمان آفریقایی تبار انگلیس می گفت. چیزهایی که برای ما خیلی آشنا هستن؛ عقاید خاله زنکی درباره ازدواج، سن ازدواج، رسوم خواستگاری، حج، مواجهه با بقیه مسلمون ها، واسطه های ازدواج و نقش مسجد و امام جماعت.بعضی از ابعاد زندگی شون هم برای ما تازگی داره؛ مثل زندگی بین مردم غیر مسلمون و اثر حادثه 11سپتامبر روی زندگی مردم مسلمان ساکن اروپا.
نسلی که شلینا بهش تعلق داره یک جور  نسل واسطه س. نسل قبلی توی آفریقا به دنیا اومده و به انگلیس مهاجرت کرده و به سنت های آفریقایی و زندگی سنتی پای بنده. اما نسل شلینا انگلیس به دنیا اومدن و در عین مذهبی بودن عقاید و رفتارشون مدرنه و خب با پدیده اسلام ستیزی هم دست و پنجه نرم می کنن. این نسل به نظرم ما به ازای ایرانی داره. انگار همه مسلمون ها توی همه دنیا این گذار رو تجربه کردن. خوشحالم که تجربه شلینا رو خوندم و کنار تجربه خودم، که توی کشور اسلامی زندگی می‌کنم، گذاشتم.
 به نظرم خوندن کتاب هایی که نویسنده یک زن مسلمانه برای دخترای مذهبی نیاز جدی و برای بقیه دخترها تجربه لازمه. شاید اگر این کتاب ها رو جدی بگیریم دخترامون توی این غوغای جهانیِ زن بتونن خودشون رو بهتر پیدا کنن
        

13