یادداشتهای عطیه (89) عطیه 4 روز پیش Fracture Me جلد 2 طاهره مافی 2.3 1 Cant underrated adam ... sorry 0 0 عطیه 4 روز پیش believe me tahereh Mafi 4.4 2 It's not a review I Misssss these books hahaha .... pain 0 0 عطیه 4 روز پیش Unravel Me طاهره مافی 4.3 55 It was much better than the other books Juliette - i like her sm Warner - he is so wierd and he is a bad peson but i love him like ... i cant hate him he is soo Good با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود. 0 0 عطیه 4 روز پیش The Return نیکلاس اسپارکس 4.0 1 I gave it 5 stars .... people thinks it wasn't the best book of nicholas sparks but it's still satisfying I loved the way natalie stayed loyal to his husband And i also loved karen storyline .. i don't hate main character... he was loveable And it was a comforting book with a beautiful ending ❤ 0 0 عطیه 4 روز پیش Reminders of Him کالین هوور 3.8 80 The fact that when i closed the book, i immediately grabbed my face with my hands and started crying for a couple of minutes با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود. 0 0 عطیه 4 روز پیش قیدار رضا امیرخانی 4.0 134 " گُنده نامی قدم اول است...از گُنده نامی به گَند نامی رسیدن، قدم بعدی بود .... قدم آخر گم نامی است" خدا عاشقی است که حتا دوست ندارد، اسم معشوقش را کسی بداند... به او میگوید رَجُل! همین ... مرد! حضرت حق، عاشق کسی اگر شد، پنهانش میکند... کاش پیش حضرت حق، اسم نداشتیم، اما مرد بودیم ... پ.ن: "قاسم که همانجا رفت و پیدا هم نشد تا کسی برود سر قبرش و دخیل ببندد، بل که به خواب بیاید و در خواب، شستش را بگیرد ....." اقای امیر خانی هیچ قسمت کتاب به این اندازه باعث نشد اشک تو چشمام بیاد 0 0 عطیه 4 روز پیش Dear Mr. Henshaw بورلی کلیری 3.8 27 آقای هنشاو عزیز .... چند وقت پیش یه ادیت از یه فیلمی که خیلی وقت پیش دیده بودم، دیدم ... اسم فیلم بود stuck in love و یه سکانس بین سم ( لیلی کالینز) و لو ( لوگان لرمن) هست که تو رستوران نشستن و سم میپرسه:" کتاب مورد علاقه ات چیه" و لو هم جواب میده :" آقای هنشاو عزیز از بورلی کلییرلی .... " سم که از عاشق شدن میترسه همون لحظه رستوران رو ترک میکنه ... لو به دنبالش میاد و میگه : "کجا داری میری؟ ... چرا ازم فرار میکنی . من میخوام بشناسمت" و سم میگه " این رابطه به هیچ جا نمیرسه و دنیای ما فرق میکنه " و بعد لو میگه :" کتاب آقای هنشاو عزیز کتاب مورد علاقه تو هم هست ؟" سم نمیدونه چی جواب بده ... چون کتاب اقای هنشاو عزیز دقیقا کتاب مورد علاقه اون هم بوده و از ترس این شباهت و عشق احتمالی، لو رو همونجا میذاره و میره ..... درنتیجه من گفتم که این کتاب رو بخونم و واقعا قشنگ بود لی باتس برای نویسنده مورد علاقه اش نامه مینویسه و سعی داره با مسئله طلاق والدینش کنار بیاد و تو مدرسه جدیدش هم تو ارتباط گرفتن با دوستاش مشکل داره ... اون یه پسر معمولیه و نه کسی از اون بدش میاد و نه دوسش داره و هیچ کس علاقه ای به اون نشون نمیده بیشتر تو این کتاب با این مسئله و حسی که آدما وقتی توجه کافی بهشون نمیشه دارن میپردازه کاش تو سن کمتری میخوندم 0 0 عطیه 4 روز پیش Carrie Stephen King 3.0 1 این اولین کتاب من از نویسنده ی مشهور ژانر وحشت، آقای استیفن کینگ، بود چرا این کتاب رو انتخاب کردم ؟ برای این که کوتاه بود و کمک کرد تا حدی با قلم این نویسنده آشنا شم و اما خلاصه : کری دختر عجیب دبیرستانی که قدرت های تله کنتیک داره ( میتونه اجسام رو با قدرت ذهن جا به جا کنم ( مثل جدای ها هه هه )) کری یک مادر مذهبی مسیحی به شدت افراطی داره ... مادری که اگه میتونست نفس کشیدن رو هم گناه اعلام میکرد و بابتش از خدا طلب بخشش میکرد از اون طرف تو مدرسه کری ، همه ی بچه ها ازش متنفر بودن. مدام باهاش شوخی های خرکی میکردند و مسخره اش میکردن. پس این از فضای داستان ... کری هم تو خونه سرکوب میشه و هم تو مدرسه داستان اینجا شروع میشه که کری تو سن 16-17 سالگی وقتی تو حموم عمومیه همراه بقیه دخترای مدرسه برای اولین بار پریود میشه و همه ی بچه ها شروع میکنن به خندیدن بهش و مسخره کردنش چرا که نه تنها ایشون تا این سن پریود نشده بوده، بلکه حتی روحش هم خبر نداشته که همچین چیزی وجود داره ( چون مامانش بهش نگفته بوده ) خلاصه که بچه های مدرسه مسخره اش میکنن و به سمتش پد و تامپون پرت میکنن و کری تحقیر میشه در حالیکه همه یمدرسه از این موضوع باخبر میشن یکی از بچه های مدرسه به شدت از مسخره کردن کری تو اون روز پشیمون میشه و به هر دری میزنه تا جبران کنه و .... بقیه رو خودتون بخونید همه ی کاراکتر های این کتاب عوضی بودن ... واقعا به کری حق میدم اگه کل شهر رو هم نابود میکرد کتابش خوش گذشت و فعلا خداحافظ تا غبرستان حیوانات خانگی 0 0 عطیه 4 روز پیش دختران ا. پی. دی (خاطرات مینا کمایی) لیلا محمدی 3.2 8 حالا بعد این همه وقت یه سری کتابایی که قبلا خوندم رو دارم اضافه میکنم به گودریدز 0 0 عطیه 4 روز پیش کورالاین نیل گیمن 4.0 27 بعد از اینکه کارتونش رو دیدم گفتم کتابشم بخونم صوتی شنیدم البته دوست داشتنی بود 0 0 عطیه 4 روز پیش Anne of Green Gables جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.6 174 Can you name a more beautiful place than green gables ? 0 0 عطیه 4 روز پیش رقیب های ازلی 4.5 3 اپدیت : کاش این کتاب یه هو تو این آنلاین شاپا ترند نشه .... کاش ازم ندزدنش و بله من هنوز به این کتاب فکر میکنم بعد از یک سال منو نجات داد و کتابی بود که عمری دنبالش گشتم 0 0 عطیه 4 روز پیش Yellowface آر. اف. کوانگ 2.9 4 - این کتاب برای چالش کتابخوانی ماه فوریه با دوستم ناتالی بود ▪︎ جون هیوارد یک نویسنده جوان با کلی آرزو که اولین کتابی که با ذوق و شوق نوشت یک شکست سنگین بود. هیچ ناشری حاضر نبود کتابش رو چاپ کنه و به ناچار یک انتشارات گم نان کتابشو چاپ کرد و اون کتاب هم فروشی نداشت و به فراموشی رفت ▪︎ آتنا یک نویسنده جوان چینی – آمریکایی و "دوست" جون اولین کتابی که مینویسه میترکونه و سریع ترند میشه، انتشارات خیل خفن اون کتاب رو برمیداره و چاپ میکنه و همینطور 2 تا کتاب بعدی آتنا به سرعت چاپ میشن و ترند میشن و آتنا میفته سر زبون ها و نتفلیکس هم به زودی قراره یک اقتباس از کتاب آتنا بسازه ▪︎▪︎ آتنا عزیز دل دنیای ادبیات و جون به معنای واقعی کلمه هیچ کس .... وقتی آتنا تو یک حادثه عجیب جونشو از دست میده ، جون دست نوشته جدید آتنا که چاپ نشده بود رو میدزده ... شروع میکنه روش کار کردن و وقتی اون رو برای ناشر میفرسته همه عاشق کتاب میشن و اون کتاب با اسم جانیپر سانگ منتشر میشه ---------‐----- روند چاپ شدن و ترند شدن کتابا، اینکه چرا یه کتاب رو همه میخونن و عاشقش میشن و چرا یه کتاب رو هیچ کس نمیبینه، دست های پشت پرده ، تبلیغات و تمام این مسائلی که ما به عنوان کتابخون ها باهاش در ارتباطیم و شاید برامون سواله تو این کتاب اومده این کتاب به بهترین شکل کنسل شدن یک فرد یا یک پروژه تو فضای مجازی و توییتر رو نشون داد(cancel culture ) به عنوان فردی که مدت طولانی تو فندوم توییتر بودم این فضای سمی رو به خوبی درک کردم حتی خودمم یکبار به جرم نژاد پرستی کنسل شدم ( من نژاد پرست نبودم 0 0 عطیه 4 روز پیش خار و میخک یحیی سنوار 4.3 51 - دی ۱۴۰۳ ( کتاب از نویسنده عرب ) - خارومیخک نوشته ی یحیی السنوار ،فرمانده حم-اس در غزه، مجاهدی که تا آخرین لحظه زندگیش از رَمی اسرائیل دست برنداشت و یکی از ماندگار ترین قاب های مقاومت رو بوجود آورد. سنوار 22 سال در زندان های اسرائیل بود و در این مدت این اثر رو نوشت. - حوادث این کتاب واقعیه. هم بخشی از تجربیات خود نویسنده است و هم افراد دیگه و تخیل تو این کتاب فقط اونقدری هست که به عنوان رمان بشه خوند. بعضی کاراکتر ها خیالین و بعضی ها مثل عماد واقعی. - داستان حول محور یه خانواده فلسطینی میگذره که بعد از حوادث سال 1948 ناچار به ترک خئنه اشون تو فلسطین و سکونت در اردوگاه الشاطی غزه شدند. کتاب از زبان احمد، یکی از پسر های خانواده بیان میشه و روند داستان از سال 1967 و جنگ 6 روزه بین اسرائیل و اعراب شروع میشه و تا حدود سال 2000-2003 و وقایع انتفاضه دوم ادامه داره - اصل و هدف این کتاب نشون دادن شکل گیری گروه های مقاومت و عملیات هاشون در غزه است اما نویسنده پله پله وارد این بحث میشه - اول کمی از حال و هوا و فرهنگ مردم غزه و بازی های کودکانه میگه وسیستم آموزشی رو توضیح میده. کم کم فعالیت های گروه های مختلف فدایی رو میگه مثل گروه فتح. بعد وارد فضای دانشگاه ها میشه و به بررسی ایدئولوژی های مختلف مقاومت ، جنبش های مختلف دانشگاهیی و تبیین اهداف مبارزه و از این قبیل می پردازه. بعد میاد درباره ی اختلاف دیدگاه های جنبش فتح و جنبش های اسلامی حم-اس میگه و در نهایت تمام کار های کوچیک و بزرگی که مردم مقاوم فلسطین برای آزادی در طول انتفاضه اول و دوم انجام دادند . - نشون دادن اینکه مردم از انفعال، شروع به تبیین میکنند و بعد از تبیین انتفاضه راه میندارند واقعا جالب و قابل تامله و شنیدن این وقایع از زبون کسی که خودش همه رو درک کرده خیلی جالبه - این که با دست خالی و به سختی تونستن مبارزه کنن خیلی تحسین بر انگیزه یه قسمتی که برای من جالب بود اونجایی بود که تعریف میکرد با چه مصیبتی تونستن یه اسلحه و چند تا فشنگ پیدا کنن تا بتونن باهاش تمرین کنن. - اینکه ایدئولوژی های مختلف رو در غالب بحث های خانوادگی سر شبی پای تلوزیون میگفت خیلی قشنگ و جالب بود -خلاصه که از مسائلی تعریف کرده که شاید هیچ جا نتونیم مثلشو بخونیم و من خودم خیلی موارد رو تا حالا نشنیده بودم - کمی کمک میکنه روند مبارزه و علت اتفاقات رو بفهمیم -و مهم ترین علت من رو برد به خیابون های غزه و تو این مدت بین اون مردم زندگی کردم 0 0 عطیه 4 روز پیش گتسبی بزرگ اف. اسکات فیتزجرالد 3.5 101 این هم پایان کتاب گتسبی بزرگ اوایلش یکم کند پیش میرفت ولی اخرش دیگه خوب و جالب بود بخش پایانی بسیار عالی بود. منظورم همون قسمت تحلیل کتاب بود که باعث شد درک بیشتری از داستان بهم بده این کتاب رفت جز کتابایی که باید تو ۳۰ سالگی دوباره بخونم تا بهتر بفهممش ! 0 0 عطیه 4 روز پیش فرزندان هورین؛ به پیوست "حدیث تور و آمدن او به گوندولین" جی. آر. آر. تالکین 4.1 6 ریویو رو فردا آپدیت میکنم 0 0 عطیه 4 روز پیش Turn of the screw Henry James 2.0 1 شب کریسمس عده ای از دوستان دور آتیش جمع شدن و یکی از اون ها از خاطرات پرستار خواهرش میگه : دختر جوونی که برای پرستاری از یه خواهر و برادر یتیم به اسم فلورا و مایلز استخدام میشه و میره به عمارت قدیمی ای که بچه ها اونجا زندگی میکردن بچه ها دوست داشتنی بودن و همه چیز به نظر درست میومد تا اینکه پرستار شروع میکنه به دیدن چهره های زن و مردی غریبه اطراف خونه ... اونا کین؟ چرا تا حالا ندیده بودتشون ؟؟؟؟ این وسط از مدرسه مایلز نامه میاد که اون اخراج شده ... اما چرا پسر مودبی مثل مایلز باید اخراج بشه ؟؟؟ به زودی متوجه میشه اون زن و مردی که میبینه در اصل پرستار قبلی بچه ها و یکی از پیش خدمت هاست که هر دو مرده ان ..... اما اونا اینجا چیکار دارن ؟؟؟؟ کتاب جالبی بود ولی اونقدر هام نچسبید بهم ... نمیدونم چرا . ولی خب برای عصر پاییزی گزینه ی خوبی بود سریال haunting of bly manor اقتباسی از این رمان هست 0 0 عطیه 4 روز پیش هابیت یا " آنجا و بازگشت دوباره" جی. آر. آر. تالکین 4.3 53 آپدیت : دوستان من یه گروه زدم برای همخوانی آثار تالکین هر کی دوست داره شروع کنه و به ترتیب کتاب های این نویسنده رو بخونه به من پیام بده ادش کنم بار اول : زمستان ۱۳۹۷ بار دوم : بهار ۱۴۰۲ .... اما پاهای سرگردان زمانی برمیگردد سرانجام به سوی خانه .... خب بالاخره این کتاب رو برای بار دوم خوندم و تموم شد. نمیدونم چرا ولی خوندن کتاب هایی که برای سرزمین میانه است یه جورایی برای من حس خونه رو داره یعنی همین که کتاب رو باز کردم حس کردم اومدم یه جای آشنای قدیمی که حس خوبی بهم میده 0 0 عطیه 4 روز پیش Spells for Forgetting آدرین یانگ 3.5 1 امتیاز من : ۳.۷۵/۵ پایان : ۱ آذر ۱۴۰۲ یک جزیره ی پر از رمز و راز که مردم اون از بقیه دنیا فرارین و خیلی باهاشون ارتباط ندارن ( به جز زمانی از سال که توریست ها به دیدنشون میان و ناچارن بپذیرنشون چون نیاز به پول و درآمدشون دارن) و از روش های قدیمی یعنی سحر و جادو استفاده میکنن. اما همه چیز برای اهالی این جزیره وقتی تغییر میکنه که بخصی از باغ بزرگ و محلی جزیره آتیش میگیره و لیلی مورگان مرده پیدا میشه. ایمری بلک وود: ۱۴ سال قبل بهترین دوستش یعنی لیلی، به قتل میرسه و انگشت اتهام همه ی اهالی شهر به سمت آگوست نشونه میره ،عشق زندگی ایمری، و بعد از اینکه طبق یک شهادت بیگناهی آگوست ثابت میشه . اون و مادرش چاره ای ندارن که از جزیره فرار کنن و برای همیشه برن و ایمری با یه قلب شکسته تنها بمونه اگوست: ۱۴ سال بعد آگوست که به تازگی مادرش رو از دست داده طبق وصیت مادرش که از اون خواسته بود خاکسترش رو تو جزیره دفن کنه به اون مکان برمیگرده. مکانی که همه ی اهالی شایعه میسازن ، دست های پشت پرده زیاده و کسی نمیدونه چه اتفاقی سر لیلی مورگان و اون آتش بزرگ افتاده ... و همچنان بعد از ۱۴ سال آگوست هست که مقصر شناخته میشه. ویژگی های کتاب : شانس مجدد در عشق اهنگ willow از تیلور سویفت اهنگ the heart wants what it wants از سلنا جادوی سیاه معمایی و قتل شهر کوچک نظر من : فضای داستان جنگلی و بارونی و پاییزی و رمز آلودیه که خونه های قدیمی و روستایی هستن. داستان روندش خیلی جداب و جالب بود. یه بخش هایی کاملا قابل پیش بینی بود اما نحوه ی مرگ لیلی حقیقتا اصلا انتظار نداشتم که اینجوری باشه فصل یکی مونده به اخر که عااالی بود. از اون سکانس های دراماتیک که من خیلی دوست دارم یه نقطه ی منفی تعداد راوی های متعدد بود ... از جهاتی خوب بود ولی انگار نویسنده نتونسته بود شخصیت متفاوت ادما رو تو زاویه دیدشون درست نشون بده ... یه جورایی انگار همه ی سبک نوشتن مثل هم بود به جز وقتی که اگوست بود که اگه اونم نمیگفت : فاک ما نمیفهمیدیم اون آگوسته 0 0 عطیه 4 روز پیش 4 روز در صف برای تماشای جنگ ستارگان رینبو راول 3.2 6 النا عزیزم تو باید بری سه گانه پیش درامد رو ببینی بگذریم خاطره من با جنگ ستارگان بر میگرده به ۱۰-۱۵ سال پیش وقتی اولین بار سه گانه پیش درامد رو دیدم و واقعا دوستشون داشتم و همسر عزیزم آناکین اسکای واکر هه هه ... هیدن کریستنسن قطعا یکی از کراش های من در سنین کم ( و الان ) و خب آناکین قطعا یکی از بهترین کاراکتر هاییه که تا الان نوشته شده در کل جنگ ستارگان بعد از ارباب حلقه ها در جایگاه دوم مجموعه فیلم و داستان های مورد علاقه امه بگذریم خلاصه که یکی دو سال پیش تصمیم گرفتم از اول و دقیق تر بشینم همه ی جنگ ستارگان رو ببینم به ترتیب تاریخ پخش دیدم البته چون داستان رو میدونستم سخت گیری نکردم که به ترتیب خط داستانی ببینم سه گانه اصلی رو دیدم و با اون پایان فوقالعاده اش و بعد رفتم دو قسمت اول سه گانه ی پیش درامد رو دیدم و بعد وارد دنیای خفن و جذاب انیمیشن کلون وارز شدم فوقالعاده بود .... و بعد هم انتقام سیث و سریال آسوکا الان هم وسطای سریال انیمیشنی بد بچ هستم جنگ ستارگان ( ۶ تا فیلم اولش) داستان خیلی عمیق و جالبی داره که واقعا الان جای صحبت نیست ولی واقعا دوستش دارم اعتراف : من هیچ وقت سه گانه دنباله رو ندیدم و نخواهم دید پ.ن حس النا به جنگ ستارگان دقیقا همون حسیه که من نسبت به ارباب حلقه ها دارم. یادم نمیاد اولین بار کی دیدمش ... مثل اینکه یادم نمیاد اولین بار کی پدر و مادرم رو دیدم ... انگار از همون اول بود ممنون از فرجانه عزیز بابت هدیه این کتاب 0 0