معرفی کتاب Dear Mr. Henshaw اثر بورلی کلیری

Dear Mr. Henshaw

Dear Mr. Henshaw

3.8
73 نفر |
29 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

121

خواهم خواند

31

ناشر
شابک
9780380709588
تعداد صفحات
134
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        Leigh has been Boyd Henshaw's number one fan ever since he was in second grade. Now in sixth grade, Leigh lives with his mother and is the new kid in school. He's lonely, troubled by the absence of his father, a cross-country trucker, and angry because a mysterious thief steals from his lunchbag. Then Leigh's teacher assigns a letter-writing project. Naturally Leigh chooses to write to Mr. Henshaw, whose surprising answer changes Leigh's life. (back cover)
      

پست‌های مرتبط به Dear Mr. Henshaw

یادداشت‌ها

فهیمه

فهیمه

1400/10/24

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          فکر می‌کنم نه، ده ساله بودم که اولین بار با رامونا آشنا شدم. الان کتاب‌های رامونا به چند ترجمه و اندازه و رنگ همه‌جا هستند، اما من یک کتاب نارنجی داشتم از کانون پرورش فکری که روی جلدش، رامونا دراز کشیده بود و زل زده بود توی چشم‌های پدرش. رامونا و پدرش فارغ از اینکه یکی از اولین کتاب‌های "واقعی" من بود، یعنی عکس‌دار نبود و شبیه کتاب‌های بزرگ‌ترها بود، یک لذت دیگر هم داشت: رامونا شبیه من بود. مثل من از روی تخت می‌پرید تا هیولای زیر تخت شکارش نکند. شب‌ها کتاب‌های ترسناک را بین کتاب‌ها پنهان می‌کرد و همیشه دوست داشت خمیردندان را تا ته فشار دهد، و البته یک بار این کار را کرد. برای من عجیب بود دختری که دقیقا آن طرف دنیا زندگی می‌کند، انقدر شبیه من باشد. سال‌ها بعد تمام راموناها به‌علاوه‌ی هنری‌ها را خواندم و عاشق خانم نویسنده با اسم سخت‌ش شدم.
 این کتاب هم از نویسنده‌ی راموناست. 
لی باتس گرچه با رامونا خیلی فرق دارد، به همان اندازه واقعی و دوست‌داشتنی‌ست. کتاب در ابتدا، نامه‌های لی‌ست به نویسنده‌ی مورد علاقه‌اش. لی برای یک پروژه‌ی کلاسی چند سوال از آقای هنشاو می‌پرسد. آقای هنشاو پاسخ‌ها را می‌دهد و چند سوال از لی می‌پرسد. لی به اصرار مادرش، جواب سوالات آقای هنشاو را می‌دهد. اما خب، لی ده ساله است، زود خسته می‌شود. بنابراین نامه‌هایش کوتاه و پرتعدادند. نهایتا آقای هنشاو که احتمالا از کثرت نامه‌ها به ستوه آمده، به لی پیشنهاد می‌کند به جای نامه‌، یادداشت‌هایش را در دفتر خاطرات ادامه دهد. لی که جز نامه نوشتن کار دیگری بلد نیست، یادداشت‌هایش را به سبک همان نامه‌ها خطاب به آقای هنشاو خیالی می‌نویسد. لی از زندگی‌اش می‌نویسد، از نبودن پدرش، از مدرسه‌ی جدید و از دزدی که هر روز بهترین قسمت نهارش را می‌دزد...
خیلی لطیف و دوست‌داشتنی‌ست. ترجمه‌ی خوبی هم دارد. 
به شدت توصیه می‌شود :)
        

9

          جزو کتاب هایی هست که نوجوانی خواندم و از خاطرم پاک شده
الان که مجدد خوندم برام شیرین و جذاب بود
لی باتس، پسری که همراه پدر و مادرش در یک کانکس که به کامیون پدرش وصل هست، زندگی می کنه و برای تکلیف کلاسی نامه نگاریش رو با نویسنده ای به اسم هنشاو ادامه میده.
این نامه نگاری ادامه پیدا می کنه و بعضا دو طرفه میشه، این در همان  زمانی اتفاق می افته که پدر و مادر لی باتس از هم جدا میشن و اون با مادرش در یک خانه قدیمی ساکن می شن.
اتفاقات روزمره ای رو از زبان یک پسربچه مدرسه ای کم رو و با هوشی متوسط که به نهارش هم حساس هست و وضع مالی خوبی هم نداره، در قالب نامه به اقای هنشاو دنبال می کنیم.
اقای هنشاوی که با پرسیدن سوالاتی از او و درخواست جوابشان و دعوت لی به یادداشت نگاری روزانه، پسر داستان رو به نوشتن بیشتر و بیشتر ترغیب می کنه.
کتابی که من خوندم با ترجمه خانم پروین علی پور و متعلق به نشر سروش در چاپ 1370بود!
متوجه شدم جلد دومی هم داره، کسی از اون جلد  خبری داره که چه طور میشه بهش دسترسی داشت؟
        

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        نثر کتاب خوب و ویراستاری هم خوب است.

کتاب داستان پسری به نام لی باتس را روایت می‌کند که از کلاس دوم تا ششم به یک نویسنده به نام بوید هنشاو نامه می‌نویسد و از او می‌خواهد تا در مسیر نوشتن و نویسنده شدن کمک و راهنمایی‌اش کند.

این نامه نوشتن‌ها و پاسخ دادن‌ها بین لی باتس و بوید هنشاو باعث می‌شود که لی باتس به سفارش هنشاو یک دفتر بردارد و یادداشت‌نویسی روزانه را شروع کند، درست مثل اینکه برای شخصی نامه می‌نویسد و او نامه‌ها را برای هنشاو (مخاطب خیالی‌اش) می‌نویسد.

بعد در این دفترچه از علایق و مشکلاتش می‌گوید. مثلا اینکه از جدا شدن پدر و مادرش ناراحت است و پدرش به او سر نمی‌زند و حتی فرصت نمی‌کند به او تلفن کند یا چک خرجی او را دیر به دیر می‌فرستد.

و اینکه دوست دارد آنها دوباره با هم آشتی و ازدواج کنند، زیرا هر دوی آنها را دوست دارد و به هر دوی آنها نیاز دارد.

در اولین دیدار حضوری که پایان ماجرای کتاب است؛ پدر درخواست ازدواج مجدد به مادر را می‌دهد، اما مادر با وجود اینکه هنوز از او متنفر نیست و گویا دوستش دارد، اما به خاطر ناراحتی‌های گذشته نمی‌پذیرد.

در مجموع ماجراهای جالبی بود که ما را با روحیات یک پسر نوجوان آمریکایی آشنا می‌کند. 

در کل مشخص است که نویسنده یک مرد نیست و یک زن است. زیرا در داستان هیچ اتفاق سخت و خشن و تند و تیز روی نمی‌دهد و همه چیز ملایم و دوست داشتنی است.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5

عطیه

عطیه

1404/3/14

          آقای هنشاو عزیز .... 

چند وقت پیش یه ادیت از یه فیلمی که خیلی وقت پیش دیده بودم، دیدم ... اسم فیلم بود stuck in love و یه سکانس بین سم ( لیلی کالینز) و لو ( لوگان لرمن) هست که تو رستوران نشستن و سم میپرسه:" کتاب مورد علاقه ات چیه" و لو هم جواب میده :" آقای هنشاو عزیز از بورلی کلییرلی .... "
سم که از عاشق شدن میترسه همون لحظه رستوران رو ترک میکنه ... لو به دنبالش میاد و میگه : "کجا داری میری؟ ... چرا ازم فرار میکنی . من میخوام بشناسمت" و سم میگه " این رابطه به هیچ جا نمیرسه و دنیای ما فرق میکنه " و بعد لو میگه :" کتاب آقای هنشاو عزیز کتاب مورد علاقه تو هم هست ؟" 
سم نمیدونه چی جواب بده ... چون کتاب اقای هنشاو عزیز دقیقا کتاب مورد علاقه اون هم بوده و از ترس این شباهت و عشق احتمالی، لو رو همونجا میذاره و میره .....

درنتیجه من گفتم که این کتاب رو بخونم و واقعا قشنگ بود 
لی باتس برای نویسنده مورد علاقه اش نامه مینویسه و سعی داره با مسئله طلاق والدینش کنار بیاد و تو مدرسه جدیدش هم تو ارتباط گرفتن با دوستاش مشکل داره ... اون یه پسر معمولیه و نه کسی از اون بدش میاد و نه دوسش داره 
و هیچ کس علاقه ای به اون نشون نمیده 
بیشتر تو این کتاب با این مسئله و حسی که آدما وقتی توجه کافی بهشون نمیشه دارن میپردازه 

کاش تو سن کمتری میخوندم
        

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          یک روز صبح، که در مدرسه روز طولانی و کسل کننده ای را در پیش داشتم، در حالی که کتاب هایی که میخواندم در طاقچه بودند و به آن ها دسترسی نداشتم، به صورت اتفاقی کوتاه ترین کتابی که میتوانستم پیدا کنم را انتخاب کردم و تا آخر روز، تمامش کردم. 
شروع کتاب، شروعی نه چندان جذاب بود، و اگر انتخاب دیگری داشتم، قطعاً کتاب را کنار میگذاشتم. در اواسط کتاب، کم کم توانستم با رفتار و احساسات لی باتس ارتباط بگیرم، و بعد، عاشق نامه هایش به آقای هنشاو شدم. 
لی باتس  که به تازگی پدر و مادرش طلاق گرفته اند و با مادرش زندگی میکند، مجذوب تکلیف مدرسه شان میشود؛ که نوشتن نامه ای به نویسندهٔ مورد علاقه شان است. بعد از جواب دادن آقای هنشاو به لی باتس، رابطهٔ عمیقی بین آن ها شکل میگیرد... 
شخصیت پردازی این کتاب بی نظیر است( البته از بورلی کلیری انتظاری غیر از این هم نمیرفت.😉) در نزدیکی های پایان کتاب، نزدیک بود حتی با حرف های عادی لی باتس هم زیر گریه بزنم، و بشدت زیادی احساساتش را درک میکردم.
در آخر، معلم ها و نویسندگان آینده کسانی هستند که به قطع ملزم به خواندن این کتاب هستند، تا توانایی درک خیلی ها را داشته باشند...

        

14

taha ramezani

taha ramezani

1403/1/10

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

3