بریدهای از کتاب آقای هنشاو عزیز اثر بورلی کلیری
1403/1/15
صفحۀ 120
بعضی از بچهها لجشان در آمده بود، چون نه برنده شده بودند پ نه اسمشان چاپ شده بود. میگفتند دیگر هیچوقت چیزی نمینویسند که به نظر من خیلی مسخره است. شنیدهام حتی گاهی کتابهای نویسندههای واقعی هم رد شده.
بعضی از بچهها لجشان در آمده بود، چون نه برنده شده بودند پ نه اسمشان چاپ شده بود. میگفتند دیگر هیچوقت چیزی نمینویسند که به نظر من خیلی مسخره است. شنیدهام حتی گاهی کتابهای نویسندههای واقعی هم رد شده.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.