معرفی کتاب فرزندان هورین؛ به پیوست "حدیث تور و آمدن او به گوندولین" اثر جی. آر. آر. تالکین مترجم ابراهیم تقوی

فرزندان هورین؛ به پیوست "حدیث تور و آمدن او به گوندولین"

فرزندان هورین؛ به پیوست "حدیث تور و آمدن او به گوندولین"

4.1
22 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

33

خواهم خواند

42

ناشر
روزنه
شابک
9789643342920
تعداد صفحات
434
تاریخ انتشار
1394/5/17

توضیحات

        کریستوفر تالکین در مقدمه، دلایل خود را برای انتشار این کتاب جدید، از تالکین بعد از این همه سال چنین شرح می‌دهد: «نمی‌توان انکار کرد که برای بسیاری از خوانندگان «ارباب حلقه‌ها»، افسانه‌های دوران پیشین (به آنگونه که پیشتر به اشکال مختلف در «سیلماریلیون»، «قصه‌های ناتمام» و «تاریخ سرزمین میانه» منتشر شده است) کمابیش ناشناخته‌اند، مگر به دلیل شهرت شیوه و سیاق‌شان به عنوان چیزهایی عچیب و دست‌نیافتنی. به همین دلیل، ارائه نسخه طولانی پدرم از افسانه فرزندان هورین به صورت کاری مستقل و مجلدی مجزا، با کمترین ویراش از جانب من و مهمتر از آن با روایت پیوسته، بی‌آنکه وقفه یا انقطاعی در آن باشد و در صورت امکان بدون هیچ‌گونه تحریف و جعل، به رغم این‌که پدر برخی بخش‌های آن را ناتمام گذاشته بود، ذهن من را به خود مشغول کرده بود. بر این گمان بوده‌ام که اگر داستان سرنوشت تورین و نیه‌نور، فرزندان هورین و مورون به این صورت منتشر شود، می‌تواند پنجره‌ای را به داستان و محل وقوع آن در یک سرزمین میانه ناشناخته باز کند که بدیع و جذاب است و درعین‌حال خواننده را متقاعد کند که این داستان از گذشته‌ای بسیار دور به ما رسیده: سرزمین‌های زیر آب رفته غرب کوهستانی آبی، آنجا که چوب‌ریش در جوانی پا برآن نهاده و دورلومین، دوریات، نارگوتروند و جنگل بردتیل که زندگانی تورین تورامبار در آنجا سپری شده بود.»
      

لیست‌های مرتبط به فرزندان هورین؛ به پیوست "حدیث تور و آمدن او به گوندولین"

پست‌های مرتبط به فرزندان هورین؛ به پیوست "حدیث تور و آمدن او به گوندولین"

یادداشت‌ها

مریم :)

مریم :)

1401/8/9

        جا داره به شعر پرمغزی اشاره کنم🚶🏻‍♀️:
"کبوتر بچه بودم مادرم مرد
مرا ب دایه دادن، دایه‌ام مرد
منو با شیر گاو آموخته کردن
ز بدبختی من گوساله هم مرد"
😐🤣
واقعن حکایت هورین و زن و بچه هاش بود
چرا؟! واقعن چرا؟
کاش یکی از تالکین فقط میپرسید چرا!
چرا انقده بدبختی براشون نوشتی؟ بابا بدبختی یکی دوتا .. اقلن ی راه نفس میذاشتی خوب 🚶🏻‍♀️
دلم کباب شد .. این تورین بچه ب طلا دس زد سنگ شد ینی 
هعی... 🚶🏻‍♀️💔

پ.ن: به‌لگ ام ک نگم اصن... اون ی تنه جرواجر کرد قلبمو 🚶🏻‍♀️
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

10

dream.m

dream.m

7 روز پیش

          به نام اِرو ایلوواتار، خدای خدایان، خالق آردا و پدر آینور.

تالکین یکی از نابغه ترین، باهوش ترین، خلاق ترین و دانشمند ترین نویسنده هاییه تاحالا شناختم. توی زندگیم تا امروز، تعدادی نویسنده هستن که انقدر عاشقشونم، و آنقدر روشون تعصب دارم که هرچیزی نوشته باشن، حتی نخونده، بهشون امتیاز بالا میدم و مطمعنم عالی ان. یکی از اونها سلین عه، و یکی هم پادشاه دنیای فانتزی و پادشاه قلب من، تالکین.
در بین کتاب های تالکین (اگر شماهم فانتزی خون و تالکین خون باشید حتما اینارو میدونید) بزرگترین، خفن ترین، پرماجرا ترین و سخت ترین کتابش، «سیلماریلیون» هستش که کتاب مقدس فانتزی خون هاست و احتمالا خیلی ها برای شروع این نویسنده، اون رو پیشنهاد می کنن. چون هرچیزی که قراره توی آثار تالکین بخونید و ببنید، استارتش از اونجا زده شده و توضیح داده شده؛ یعنی از لحظه صفر تا ابد. خب این منطقی به نظر میرسه که از اونجا شروع کنید. ولی نظر شخصی من اینه که اگه تاحالا تالکین نخوندین، از سیلماریلیون شروع نکنید و بیایید اول ««فرزندان هورین» رو بخونید. 
این کتاب که بعد مرگ تالکین بزرگ، توسط پسرش ویرایش و آماده چاپ شده، یکی از داستان های فرعی سیلما رو تعریف می‌کنه اما خودش می‌تونه بعنوان یک داستان مستقل و عالی و بدون بک گراند هم خونده بشه. یعنی تالکین پسر، این کتابو رسماً از یادداشت های کتاب چاپ و ویرایش نشده تالکین پدر جمع کرده و بهم دوخته و جاهای خالی رو با دست نوشته های سیلماریلیون و کتابای دیگه پرکرده تا شده این چیزی که می‌بینید. به همین خاطر وقتی این فانتزی حماسی رو شروع می‌کنید، متوجه میشید این کتاب کاملا لحن آشنای جی.جی رو نداره و فرق های ظریفی داره که اگر تالکین خونده باشید قبلا، متوجهش میشید، و اگر هم نخونده باشید فرقی نمیکنه و لذت کافی رو میبرید بهرحال.
        

0