بریده‌های کتاب پریسا نصیری

پریسا نصیری

پریسا نصیری

5 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 214

تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم؛ خیر، من از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خوانده‌ام، به شب‌های شعر و گالری‌های نقاشی رفته‌ام، موسیقی کلاسیک گوش داده‌ام، ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمی‌دانسته‌ام گذرانده‌ام. من هم سالها با جلوه‌فروشی و تظاهر به داناییِ بسیار زیسته‌ام. ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و کتاب «انسان تک‌ساحتی» هربرت مارکوز را بی‌آنکه آن زمان خوانده باشمش طوری دست گرفته‌ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: «عجب! فلانی چه کتابهایی می‌خواند؛ معلوم است که خیلی می‌فهمد...» اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده است که ناچار شده‌ام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود و حتی بالاتر از این، دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمی‌آید. باید در جستجوی حقیقت بود و این متاعی است که هرکس به راستی طالبش باشد آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت...

1