معرفی کتاب زندگی زیباست اثر سیدعباس سیدابراهیمی

زندگی زیباست

زندگی زیباست

4.3
24 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

43

خواهم خواند

21

شابک
9789645316967
تعداد صفحات
367
تاریخ انتشار
1399/11/4

توضیحات

کتاب زندگی زیباست، نویسنده سیدعباس سیدابراهیمی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به زندگی زیباست

نمایش همه
پریسا نصیری

پریسا نصیری

1404/5/30 - 01:15

بریدۀ کتاب

صفحۀ 214

تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم؛ خیر، من از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خوانده‌ام، به شب‌های شعر و گالری‌های نقاشی رفته‌ام، موسیقی کلاسیک گوش داده‌ام، ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمی‌دانسته‌ام گذرانده‌ام. من هم سالها با جلوه‌فروشی و تظاهر به داناییِ بسیار زیسته‌ام. ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و کتاب «انسان تک‌ساحتی» هربرت مارکوز را بی‌آنکه آن زمان خوانده باشمش طوری دست گرفته‌ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: «عجب! فلانی چه کتابهایی می‌خواند؛ معلوم است که خیلی می‌فهمد...» اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده است که ناچار شده‌ام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود و حتی بالاتر از این، دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمی‌آید. باید در جستجوی حقیقت بود و این متاعی است که هرکس به راستی طالبش باشد آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت...

1

لیست‌های مرتبط به زندگی زیباست

یادداشت‌ها

سارا مستغاثی

سارا مستغاثی

1400/11/4 - 20:57

          یادش به خیر استادی می گفت باید خیلی گردن کلفت باشی که بتوانی در این مملکت خدمت کنی. اصطلاح "گردن کلفت" را البته نمی پسندم. "صبور" را ترجیح می دهم.
آرمان خواهی انسان، مستلزم صبر بر رنج هاست. پس برادر خوبم، برای جانبازی در راه آرمان ها، یاد بگیر که در این سیاره ی رنج، صبورترین انسان ها باشی...

گفته بودم که وقتی درباره ی شهدا می خوانم، به دنبال جرقه ای در زندگیشان هستم که شهادت را نصیبشان کرد. و یا شاید هم به دنبال کربلایِ آن شهید. که هر کس را کربلایی است و عاشورایی.
انتظار داشتم کربلای شهید آوینی، جرقه ی شهادت او، تکاملِ از کامران به مرتضی باشد. ولی جرقه ی دیگری در سیره ی شهید یافتم. صبر! که وقتی به بهشت می روی ملائکه این گونه مورد خطابت قرار می دهند:
 سلام علیکم بما صَبِرتُم!

فقط این که ارادتم به شهید آوینی خلی بیشتر شد. و حالا با ارادت بیشتری پیکسل شان را یه کیفم می زنم و عکسشان را در کتابخانه ام می گذارم.

پی نوشت: 1. اولش عصبانی شدم که حجم زیادی از کتاب را نویسنده به نوشته های خود شهید اختصاص داده ولی در آخر دیدم که خیلی هم لذت بردم.
2. زندگی زیباست اما شهادت از آن زیبا تر است...مگر نه آن که گردن ها را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلایِ عشق آسان تر بریده شوند؟!
        

3

محدثه گرافر

محدثه گرافر

1401/12/26 - 19:28

          به بیان خود نویسنده، در عین داستانی بودن، همه تلاش بر آن بوده تا روایت مبتنی بر واقعیت باشد. روایت روانی بود و در عین حال احساس مسئولیت قابل تقدیری داشت در جهت آن‌که یک زندگی نامه‌ی صرف نباشد و خواننده را در حد چند جمله هم که شده با آرا و تفکر شهید آشنا کند، که البته کم هم نگفته.
 تا به حال، این همه از شهید آوینی، یک‌جا نشنیده بودم. غالبا پراکنده بود و هرسال، کمی. آن هم در ایام شهادت.
حسرت‌بار است این حجم از مهجوری اندیشه‌های شهید، که اتفاقا این‌قدر هم در دسترس است. کتاب‌ها و نوشته‌های او آن‌طور که باید، جدی گرفته نمی‌شود. 
شاید اول لازم است عاشقان و مدعیان پیروی از راه و مکتب شهادت، شروع کنند!
گاهی لازم است به یک جمله او ساعت‌ها فکر کرد...:

«آرمان‌خواهی انسان مستلزم صبر بر رنج‌هاست»... «مگر نه آن‌که گردن‌ها را باریک آفریده‌اند تا در مقتل کربلای عشق، آسان‌تر بریده شود؟»... «عجب تمثیلی‌ست این‌که علی(ع) مولود کعبه است... یعنی باطن قبله را در امام پیدا کن»...
        

1