یادداشت سارا مستغاثی

        یادش به خیر استادی می گفت باید خیلی گردن کلفت باشی که بتوانی در این مملکت خدمت کنی. اصطلاح "گردن کلفت" را البته نمی پسندم. "صبور" را ترجیح می دهم.
آرمان خواهی انسان، مستلزم صبر بر رنج هاست. پس برادر خوبم، برای جانبازی در راه آرمان ها، یاد بگیر که در این سیاره ی رنج، صبورترین انسان ها باشی...

گفته بودم که وقتی درباره ی شهدا می خوانم، به دنبال جرقه ای در زندگیشان هستم که شهادت را نصیبشان کرد. و یا شاید هم به دنبال کربلایِ آن شهید. که هر کس را کربلایی است و عاشورایی.
انتظار داشتم کربلای شهید آوینی، جرقه ی شهادت او، تکاملِ از کامران به مرتضی باشد. ولی جرقه ی دیگری در سیره ی شهید یافتم. صبر! که وقتی به بهشت می روی ملائکه این گونه مورد خطابت قرار می دهند:
 سلام علیکم بما صَبِرتُم!

فقط این که ارادتم به شهید آوینی خلی بیشتر شد. و حالا با ارادت بیشتری پیکسل شان را یه کیفم می زنم و عکسشان را در کتابخانه ام می گذارم.

پی نوشت: 1. اولش عصبانی شدم که حجم زیادی از کتاب را نویسنده به نوشته های خود شهید اختصاص داده ولی در آخر دیدم که خیلی هم لذت بردم.
2. زندگی زیباست اما شهادت از آن زیبا تر است...مگر نه آن که گردن ها را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلایِ عشق آسان تر بریده شوند؟!
      
1

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.