بریدههای کتاب آفتاب در حجاب فاطمه نوروزی 1402/4/29 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 1 0 8 سمیرا اسدی 1403/3/9 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 151 هر که از این پس در هر کجای عالم، لب به «ام من یجیب» باز کند، دانسته و ندانسته تو را می خواند و دیده و ندیده تو را منجی خویش می یابد. خدا نمی تواند زينبش را در اضطرار ببیند. 0 1 سمیرا اسدی 1403/3/9 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 230 عباس؟! تو با خواهرت چه کردی عباس؟! تو از کجا آمده بودی عباس؟ تو چگونه خودت را به جگر زینب، پیوند زدی؟ هم اکنون که به مدینه می رسیم، من به مادرت چه بگویم؟ بگویم ام البنین!؟ مادر پسران!؟ مادر کدام پسران؟ کجایند آن چهار سروی که تو روانه کربلا کردی؟ بگویم:ام البنین! همه مادران عالم باید تربیت پسر را از تو یاد بگیرند،همه مردان عالم باید پیش تو درس ادب بخوانند. 0 1 مبین محمودی 1403/4/28 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 38 0 4 زهرا برکوک رزم 1403/9/23 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 151 خدا هیچ عزیزی را در معرض طوفان ذلت قرار ندهد. خدا هیچ شکوهمندی را دچار اضطرار نکند. امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء چه کسی را صدا کردی؟ از چه کسی مدد خواستی؟ آن کیست در عالم که خواهش مضطر را اجابت کند؟ هم او در گوشت زمزمه می کند که: به جبران این اضطرار، از این پس، ضمیر مرجع ((امن یجیب )) تو باش. هر که از این پس در هر کجای عالم، لب به ((ام من یجیب )) باز کند، دانسته و ندانسته تو را می خواند و دیده و ندیده تو را منجی خویش می یابد. خدا نمی تواند زینبش را در اضطرار ببیند. اینت اجابت زینب! 0 17 سیدمحمدصادق سیدموسوی 1402/6/19 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 71 تو حتی وقتی در شریعه، به آب نگاه میکنی، به جای خودت تمثال حسین را در آب میبینی 0 15 پرتقال 1403/6/11 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 51 تجلی گونه گون صفتهای تو چون صدف، گوهر ذاتت را در میان گرفته بود. کسی نمی گفت زینب. همه می گفتند: زاهده، عابده، عفیفه، قانته، قائمه، صائمه، متهجده، شریفه، موثقه، مکرمه. 0 0 فاطمه کاردانی 1403/5/6 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 138 چشمهایت را ببند خورشید!که پس از حسین در دنیا چیزی برای دیدن وجود ندارد.دنیایی که حضور حسین رادر خود برنمیتابد،دیدنی نیست. 0 5 زیزیلولو👻 1402/9/3 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 86 به سوی من بیاوریدش، به سوی من؛ که اشتیاق دوست به دیدار دوست فزونی گرفته است. 0 6
بریدههای کتاب آفتاب در حجاب فاطمه نوروزی 1402/4/29 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 1 0 8 سمیرا اسدی 1403/3/9 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 151 هر که از این پس در هر کجای عالم، لب به «ام من یجیب» باز کند، دانسته و ندانسته تو را می خواند و دیده و ندیده تو را منجی خویش می یابد. خدا نمی تواند زينبش را در اضطرار ببیند. 0 1 سمیرا اسدی 1403/3/9 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 230 عباس؟! تو با خواهرت چه کردی عباس؟! تو از کجا آمده بودی عباس؟ تو چگونه خودت را به جگر زینب، پیوند زدی؟ هم اکنون که به مدینه می رسیم، من به مادرت چه بگویم؟ بگویم ام البنین!؟ مادر پسران!؟ مادر کدام پسران؟ کجایند آن چهار سروی که تو روانه کربلا کردی؟ بگویم:ام البنین! همه مادران عالم باید تربیت پسر را از تو یاد بگیرند،همه مردان عالم باید پیش تو درس ادب بخوانند. 0 1 مبین محمودی 1403/4/28 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 38 0 4 زهرا برکوک رزم 1403/9/23 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 151 خدا هیچ عزیزی را در معرض طوفان ذلت قرار ندهد. خدا هیچ شکوهمندی را دچار اضطرار نکند. امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء چه کسی را صدا کردی؟ از چه کسی مدد خواستی؟ آن کیست در عالم که خواهش مضطر را اجابت کند؟ هم او در گوشت زمزمه می کند که: به جبران این اضطرار، از این پس، ضمیر مرجع ((امن یجیب )) تو باش. هر که از این پس در هر کجای عالم، لب به ((ام من یجیب )) باز کند، دانسته و ندانسته تو را می خواند و دیده و ندیده تو را منجی خویش می یابد. خدا نمی تواند زینبش را در اضطرار ببیند. اینت اجابت زینب! 0 17 سیدمحمدصادق سیدموسوی 1402/6/19 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 71 تو حتی وقتی در شریعه، به آب نگاه میکنی، به جای خودت تمثال حسین را در آب میبینی 0 15 پرتقال 1403/6/11 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 51 تجلی گونه گون صفتهای تو چون صدف، گوهر ذاتت را در میان گرفته بود. کسی نمی گفت زینب. همه می گفتند: زاهده، عابده، عفیفه، قانته، قائمه، صائمه، متهجده، شریفه، موثقه، مکرمه. 0 0 فاطمه کاردانی 1403/5/6 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 138 چشمهایت را ببند خورشید!که پس از حسین در دنیا چیزی برای دیدن وجود ندارد.دنیایی که حضور حسین رادر خود برنمیتابد،دیدنی نیست. 0 5 زیزیلولو👻 1402/9/3 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.6 51 صفحۀ 86 به سوی من بیاوریدش، به سوی من؛ که اشتیاق دوست به دیدار دوست فزونی گرفته است. 0 6