جلد دوم کتاب جنگی که نجاتم داد:
این جلد هم من دوست داشتم و بی نهایت خوشحال شدم از اینکه آدا تونست پاهاش رو عمل کنه.
مرگ جاناتان غم انگیز بود🥲
روت رو خیلی دوست داشتم.✨
      

        من که خودم به شخصه خیلی این کتاب رو دوست داشتم و با خوندنشون انگیزه میگرفتم.
این کتاب خیلی میتونه به دختر ها کمک کنه و دوباره امید رو توی دلشون زنده کنه.
      

        کتاب خیلییییی قشنگیه
با اینکه من به اینجور سبک داستان علاقه ندارم، ولی این رو دوست داشتم.
کسایی که این سبک رو دوست دارن بهشون پیشنهاد میکنم که جلد های بعدیش رو هم بخونن
      

        کتاب جنگی که نجاتم داد نوشته کیمبرلی بروبیکر بردلی:
آدا، دختری که پاهاش مشکل داشت و به همین دلیل مادرش ازش نفرت داشت، اون رو توی اتاق حبس میکرد، نمیذاشت با بقیه ارتباط بگیره،نمیفرستادش مدرسه و پاهاش رو عمل نمی‌کرد تا خوب بشه.
با شروع جنگ جهانی دوم و حمله ی هیتلر و نیروهاش، آدا به همراه برادرش از خونه فرار کردن و به دهکده ای رفتن... .
واقعا یک مادر چقدر میتونی بی رحم و سنگدل باشه؟
آدا واقعا مظلوم بود ولی خب خداروشکر تونست مادر خوبی پیدا کنه:)
کتابش قشنگ و البته کمی غمگین بود به نظرم.✨
      

        کتاب هزارتوی پن، یک کتاب فانتزی هست.
راجب دختریه که به همراه مادر باردارش، به خونه ی مردی میرن که قراره با مادرش ازدواج کنه.علاوه بر رفتار بد اون ناپدری، اتفاقات عجیبی میفته.
اوفلیا، که همون شخصیت اصلی داستان هست،با موجودی به اسم پن توی اون خونه آشنا میشه.
این کتاب یک فیلم سینمایی هم به همین اسم داره.
⛔️⛔️⛔️خطر فاش شدن داستان⛔️⛔️⛔️

من در واقع با این موضوع که اوفلیا همون موانا بود مشکل داشتم.باید میگفت که چطور شد این قضیه پیش اومد و موانا به دنیای دیگه ای رفت.
دوست داشتم مرسدس هم توی اون دنیا بود. چون واقعا گناه داشت و دلم براش سوخت:(
      

        کتاب ساده ای بود و میشه گفت درباره چهار اتفاق جادویی و یک اتفاق واقعی بود.
قلم نویسنده روون بود.
به نظرم برای سن ده تا سیزده سال خوبه.
      

         کارتون باخانمان رو بیشترِ پدر و مادرهامون دیدن.
اون کارتون هم از روی این کتاب ساخته شده.
رمان باخانمان نوشته هکتور هانری، کتابی هست غم و شادی به مقدار زیاد توش پیدا میشه.
وقتی داشتم رمان رو میخوندم، تصویر های کارتون هم توی ذهنم میومد.
این رمان، به ما صبوری رو یاد میده.
پرین دختری بود که به معنای واقعی بدبخت بود. آوارگی، تنهایی، فقیری و گرسنگی، همه ی این ها چیزهایی بود که پرین تحملش می‌کرد.
ولی با صبری که داشت، به جایی رسید که خیلی ها آرزوش رو داشتن؛ خودِ پرین هم آرزو داشت که اینطوری پولدار باشه و توی دل همه ی مردم جا داشته باشه.
با این رمان شما میتونید از ته دل گریه ی شادی یا برعکس، گریه از روی ناراحتی بکنید.
پ.ن:چرا بارُن (سگِ پرین) توی داستان نبود؟😅
      

        کتاب ویس و رامین نوشته ی پیام ابراهیمی برگرفته از کتاب ویس و رامینِ فخرالدین اسعد گرگانی،در نگاه اول، مخاطب فکر میکنه که همون داستان ولی به نثر ساده هست؛ ولی این نگاه غلطه.
درسته که این کتاب به نثر ساده هست ولی واقعا هیچ جنبه ی عاشقانه ای نداره و به جاش، طنزه.
به همین دلیله که این کتاب در رده نوجوانان قرار داره.
از طنز بودن این کتاب هر چقدر که بگم، کم گفتم.به حدی بامزست که من اگر بخوام کتاب طنزی رو به هم سن هام معرفی بکنم، اول این رو معرفی میکنم.
درسته که برای نوجوانان هست ولی برای بزرگسال هم کتاب مناسبی میتونه باشه.
در کل بخوام بگم:این کتاب جنبه‌ی عاشقانه ازش حذف شده و جنبه‌ی طنز بهش اضافه شده و قلم بسیار روانی هم داره.
      

        موضوع داستانش چون راجب خوراکی بود رو خیلی دوست داشتم😅
کتاب خوبی بود ولی یه نکته باعث شد که من نیم ستاره کم بدم:
احساس میکنم کتاب خیلی الکی کش اومد و میتونست توی نصف کتاب، داستان رو تموم کنه.
      

        کتاب قشنگی بود و به نظرم همه ی ملاک های یک کتاب خوب رو داشت.
ولی اون اتفاق واقعا هیجان زده‌م کرد و اصلا انتظارش رو نداشتم.
اون پنج تا معجزه بهمون یاد داد که حواسمون به اطرافمون باشه و حتی کوچکترین اتفاقات هم خودش مثل یک معجزه‌ست.🥹
حال و هوای داستانش رو خیلی دوست داشتم😭✨
جنگل،بارون،شب،آسمون پر ستاره🛐
      

        کتاب پیش از آنکه قهوه ات سرد شود، راجب کافه ای است که که مردم می‌توانند با خوردن قهوه به گذشته سفر کنند.
کتاب خوبی بود و من دوستش داشتم.👌
      

        اوایل کتاب که خیلی سردرگم بودم😅
ولی بعدا دیگه متوجه داستان شدم.
وسطای کتاب دیگه عصبی شده بودم که نمی فهمیدم یونس چی میگه تا خداروشکر فهمیدم 😅ولی انصافا زبون باحالی داشت😁👌
داستان خوب بود ولی آخرش اصلا نفهمیدم چی شد؛ البته مشکل از من نبود، مشکل از پایان داستان بود و به همین دلیل یک ستاره کم دادم.
و در آخر کاش میگفت که یونس چطوری مرد!
      

        شروع:۱۴۰۴/۴/۶ ♡
کتاب خیلی قشنگی بود.
این جلد آخرش بود و با اینکه من جلد های قبلی رو نخونده بودم، خوب تونستم از ماجرا سر دربیارم که این از نقاط قوت کتابه.
با وجود اینکه من این سبک داستان رو دوست نداشتم ولی جذبش میشدم و یهو به خودم می اومدم و میدیدم شصت صفحه ازش خوندم.
آخراش که رسیده بودم نمیدونستم باید از خوشحالی گریه کنم یا از ناراحتی.
تنها چیزی که توی این کتاب یکم اذیتم کرد، بودن شخصیت های زیاده.
در این حد بود که بعضی وقت ها قاطی میکردم یا شاید هم به این دلیل بود که جلد های قبل رو نخونده بودم و اگر میخوندم شاید این مشکل برام پیش نمی اومد.
در کل کتاب بسیار خوبی بود و اگر کسی هستید که این سبک رو دوست دارید،این کتاب مناسبه.
پایان:۱۴۰۴/۵/۱۴ ♡
      

        به نظرم برای بچه های کوچیک خوب نیست چون یکم درک و فهم میخواد.
 پایانش رو زیاد دوست نداشتم!
ماهی رو خیلی شجاع نشون داد و من برام سخت بود که بپذیرم این ماهی با سن کمش اینقدر شجاعه‌.
ولی کلا داستان خوبی بود.✨
      

        واییی🥲
این کتاب من رو یاد بچگیم میندازه🥲
چقدر دوستش داشتم و چقدر توی بچگی بهم کمک کرد👌