فاطمه ادیبی

تاریخ عضویت:

تیر 1403

فاطمه ادیبی

@adibi846

0 دنبال شده

53 دنبال کننده

                مشرف به شغل شریف معلمی ...
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
فاطمه ادیبی

فاطمه ادیبی

3 روز پیش

        بسم الله الرحمن الرحیم 
کتاب ماهی‌ها به دریا برمیگردند نوشته مرضیه اعتمادی داستان زندگی زوجی است به نام عاطفه و سهیل
 دختری از کرمان که مادرش را در زلزله بم از دست داده است و پسری اهل شیراز و قصه دلدادگی آنها ...
که در خوابگاه متاهلین در همسایگی خانواده‌ای اهل غزه قرار دارند
و بانوی داستان با خواهرنه های ریحان و مادرانه های طوبی همراه میشود،، و با مادرانه ای از جنس غزه زندگیش پیوند می‌خورد 
رمانی است سراسر برگرفته از عشق 
برگرفته از زیتون های سبز 

کتاب اطلاعات و نگاه جدیدی به غزه عزیز به من هدیه داد
و همچنین لحن کتاب روان و شیوا بود
کتاب اطلاعاتی در مورد این موضوع داد اما نه چندان زیاد .. 
و چندین تن از موضوعات نیز تا آخر کتاب گره اش باز نشد و بی هدف و نتیجه باقی ماند

کتاب برای کسانی که از غزه اطلاعات چندانی ندارند و علاقه مند به مطالعه در این سبک هستند مناسب است
پیشنهاد میشه به نوجوان های اطراف‌تون کتاب رو هدیه بدید ... 
البته نوجوانی که اواخر نوجوانیش را میگذراند

دلم خواست یک همسایه فلسطینی داشته باشم .

اسم و طرح جلد کتاب بسیار هوشمندانه انتخاب شده بود 
و موضوع واقعا موضوع بکر و زیبایی بود
و فلسطین زندگی است و فلسطین نور است و امید 
ای کاش همه ماهی به دریا شون برگردند :)
برای تک تک ماهی‌های دور شده از دریا شون دعا میکنم 
واسه حال خوب تک تک شون دعا میکنم 
شر این جنایتکاران ان شاءالله که هر چه زودتر ناپدید شود 
به امید ظهور آقایمان صاحب الزمان و انتقام گیری تک تک خون‌های بیگناه به زمین ریخته شده 

این متن جهت چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته شده است 
      

6

فاطمه ادیبی

فاطمه ادیبی

3 روز پیش

        بسم الله الرحمن الرحیم 

کتاب مشاغل همراه با شعر، نوشته‌ی مینو روشن، اثری کودکانه و آموزشی است که با زبانی ساده، آهنگین و شاد، کودکان را با انواع شغل‌ها آشنا می‌کند. این کتاب یکی از بهترین نمونه‌های آموزش غیرمستقیم به خردسالان است که با بهره‌گیری از شعرهای کوتاه، تصاویر رنگی و ریتمی دل‌نشین، مفاهیم را در ذهن کودک ماندگار می‌کند.

در این کتاب، هر صفحه به معرفی یک شغل اختصاص دارد؛ از معلم و آتش‌نشان گرفته تا پزشک، نانوا، پلیس، راننده و... . مینو روشن برای هر شغل، شعری کودکانه و کوتاه سروده که معمولاً در چهار یا شش مصراع، ویژگی‌های آن شغل را به تصویر می‌کشد. زبان شعرها ساده و قابل فهم است و با واژگانی طراحی شده که در محدوده‌ی درک کودکان پیش‌دبستانی و دبستانی باشد.

مثلاً برای شغل آتش‌نشان، با بیانی آهنگین کودک با کار آتش‌نشان آشنا می‌شود: نجات انسان‌ها، خاموش کردن آتش و شجاعت. برای شغل پزشک، مفهوم درمان و کمک به بیمار به شیوه‌ای لطیف بیان شده و کودک احساس نزدیکی با این مشاغل پیدا می‌کند. همین شیوه باعث می‌شود کودک هم با واژه‌ها آشنا شود، هم ارزش کار دیگران را درک کند و هم در ذهن خود به آینده‌ای پر از نقش‌های مختلف فکر کند.

تصاویر رنگارنگ و هماهنگ با شعرها نیز یکی دیگر از نقاط قوت این کتاب است. نقاشی‌های شاد و کودک‌پسند، فضای کتاب را جذاب کرده و باعث می‌شود کودک با هر ورق زدن، شوق بیشتری برای ادامه‌ی خواندن پیدا کند.

از دیگر نکات مثبت کتاب، قابلیت استفاده‌ی آن در محیط‌های آموزشی است؛ مانند مهدکودک‌ها، پیش‌دبستانی‌ها و حتی در خانه توسط والدین. خواندن شعرها به همراه کودک، فرصت مناسبی برای تقویت مهارت‌های زبانی، گسترش واژگان و افزایش شناخت اجتماعی او فراهم می‌کند.

در مجموع، مشاغل همراه با شعر کتابی است که در قالب سرگرمی، آموزش عمیق و مؤثری را ارائه می‌دهد. خواندن آن نه‌تنها کودک را سرگرم می‌کند، بلکه ذهن او را برای درک دنیای اطرافش آماده می‌سازد.

این متن جهت چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته شده است 
      

1

فاطمه ادیبی

فاطمه ادیبی

3 روز پیش

        بسم الله الرحمن الرحیم 

چند ماهی بود که گلزار شهدا می‌رفتم نام فرد جدیدی رو می‌شنیدم 
در گلزار شهدا که قدم میزدم نام شهید جدید شهرم رو میدیدم که از قضا لبخند شون اینقدر دلنشین بود که منو مجذوب خودش کرد  با خودم میگفتم داداش محمد تو که سنی نداری چی‌شد آخه و هر سری از دوست و آشنا می‌شنیدم که چه عنایت های خاصی کردند و من مشتاق تر میشدم برای شناخت 
تا اینکه بعد از مدتی در فضای مجازی پوستر خاصی دیدم و با ذوق بهش خیره شدم 
اردیبهشت ماه بود و تولد آقا محمد و جشن تولدی در گلزار شهدای شیرازمون 
و جشن امضای کتاب داداش محمد که از قضا نویسنده آن یک آشنای قدیمی بود و استاد بنده 

وقتی وارد جشن تولد شدم 
و با استادم رو به رو شدم و بعد از سلام و احوالپرسی 
فوری کتابی که خریده بودم رو بیرون آوردم و ازشون خواستم که برام امضا کنند 
با همون مهربونی دلنشین شون خودکارشون رو در آوردند و برای من جمله ای خط کردند و بنده از ته دل ذوق کردم 
بعد از لطف شون ،،گفتند که راستی همسرشون هم هستند اگر بخواید براتون امضا می‌کنند...
و حیرت جدید من رقم خورد ایشون همسر هم داشتند 
همون عصر که برگشتم مشتاقانه مطالعه رو شروع کردم 
و حقیقتا حیرتم با مطالعه کتاب‌ چندین برابر شد 
جوانی متولد ۱۳۸۰ که عشق او شغلی بود که به تازگی به آن رسیده بود و همسری متولد سال ۱۳۸۲ 
حقیقتا می‌ستایم این زوج را و چقدر اندوهگین هستم بابت اینکه زندگی مشترک آنها اینقدر کوتاه رقم خورد ...
خدا صبری زیاد نصیب خانواده بزرگوار این شهید نمایند 
حقیقتا پیشنهاد می‌کنم کتاب را ورق بزنید و در آن زندگی کنید :)

این متن جهت  چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته شده است 
      

1

فاطمه ادیبی

فاطمه ادیبی

3 روز پیش

        بسم الله الرحمن الرحیم 

و سفر سرخ 
حقیقتا از این همه شهید بودن شهید در زندگیشون تحیر کردم 
دقیقا دو سال و اندی پیش 
و در گذر روز تولدم  ،، یک دوست عزیز این کتاب رو به بنده هدیه داد 
اما متأسفانه توفیق مطالعه آن حاصل نمیشد 
تا الان و سر کشیدن جرعه های زیبایی و نور ...
دلم قدم زدن در هویزه را می‌خواهد و کاش و صد کاش‌هایی که در دل دارم برای سفر به جنوب و دیدن آینه‌های عشق 
کاش این شهید بزرگوار به زودی این رزق سراسر نور را نصیب بنده کنند 🙃

این کتاب قصه شهیدی است که زندگیش ارتباط زیادی با کتاب دارد و با هر اتفاق و سطری از کتاب تفکر است که بر دقایق زندگی‌‌شان جاری است

کاش این دو جوهره مطالعه کتاب‌ و تفکر را از این شهید به نحو مطلوب فرا گرفته باشم
و عشق عجیب به نهج البلاغه و قرآنی که همیشه همراه‌شان بود ،،، حقیقتا دلم زندگی را خواست که شبیه این شهید بزرگوار طی شود 
حتی شده به اندکی ، کاش روزیمان کند؛
زندگی به دور از ریا و شعار..

البته که سطر های کتاب در نظر بنده، سطر خشکی داشت و کتاب از لحاظ شیوایی و روان بودن می‌توانست بسیار عالی تر باشد 
و این سطر‌ها قطعا بیان کننده آن روح بزرگ نیست و فقط اندکی از آن همه جهاد و تلاش را به تصویر کشیده است
و منی که با تک تک دقایق شرح داده شده از عملیات نصر زندگی کردم
و کجاست آن مردانی که برای ذره ذره خاک ایران اینطور جنگیدند و تا آخرین لحظه حیاتشان برای آن جان دادند 
کاش که ذره ای توان جبران باشد

شهید حسین علم الهدی 
اشک و نفس کشیدن با زندگی با شهید 
میشه از این به بعد دادش صداتون کنم ؟!
برای مثال داداش حسین ...
باید شهید بود تا شهید شد 

این متن جهت چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته شده است 
      

1

فاطمه ادیبی

فاطمه ادیبی

3 روز پیش

        بسم الله الرحمن الرحیم 
قصر آبی قصه دختری است که درست تولد ۲۹ سالگی اش جرقه  آغازگر تحولش شد ،،، یک خبر زندگی را به ولنسی داستان هدیه داد و از زندگی سراسر رنج رها شد و شادی و رهایی به او لبخند زد

از نیش و کنایه ها و شوخی های زننده و کنایه دار و سخت گیری‌های بیجا که هیچوقت داس داستان اعتراض نکرد رها شد
دختر داستان حتی تلاش نکرد که ولنسی باشد ،، تلاش نکرد که به دلخواه خویش زندگی کند و لذت ببرد
پیر دختر خطاب شد ،، دختر ما فرسوده شده از روزمرگی های بیخود و اذیت کننده ..‌

اواسط کتاب قصه به اوج غم می‌رسد و حس غم و ناامیدی وجودم رو احاطه کرده بود اما هر چه به سمت پایان کتاب پیش رفتم حس پروانگی بیشتری رو چشیدم 
من میتونم آزاد و رها باشم و لبخند بزنم و زندگی کنم 
گاهی باید دست برداریم از خودی که به زور واسه خودمون و دیگران ساختیم و فقط زندگی کنیم ،، دور از قضاوت و سخن دیگران و لذت ببریم از تک تک لحظه هامون ،، باید خودمون باشیم و بس ..
ولنسی زیبایی‌هایی داشت که هیچوقت کسی ندید 
ولنسی جذاب بود و کسی بهش توجه نکرده بود 
جهت رهایی از قید و بند بیخود خودمون و آدم‌ها 
زندگی در شرایط سخت با مقررات سخت‌گیرانه 
شاید اینطور زندگی دختری را بهم ریزد


عشق، طبیعت، کتاب و رهایی
خدای مهربونم ،، برام معجزه رقم بزن 
معجزه‌ای که مثل ولنسی رها بشم 
از خودم از گیرو دار ها ...
این یادداشت جهت چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته شده است 
      

41

فاطمه ادیبی

فاطمه ادیبی

3 روز پیش

        بسم الله الرحمن الرحیم 

کتاب قصه ننه علی ، روایت زندگی بانو زهرا همایونی 
مادر  شهیدان امیر و علی شاه آبادی 

کتاب قصه‌ای است عجیب 
قصه ای عجیب از زندگی زهرا خانم که شروع کتاب شما رو به وقتی میبره که شوهرشون ایشون رو بدون چادر و ... از خونه بیرون می‌کنند و ایشون راه به جایی ندارند ...

مادری که دو شهید را تحویل این انقلاب می‌دهد و خود با صبر ستودنیشان انقلابی دیگر را رقم می‌زنند 
واقعیتش در اوایل داستان و کتاب تا اواسط آن این صبوری را تشویق و ستایش میکردم
اما هر چه به آخر کتاب نزدیک تر میشدم متوجه شدم این حجم از مهر و محبت و گذشت بیش از صبر است 
و واقعا این بانو از آنچه که باید خیلی بیشتر صبوری به خرج دادند 
و قطعا اجر این صبر را در راه آرمان‌هاشون دیدند...

نکته‌ای از این کتاب که توجه من رو جلب کرد این بود که کاملا به ارزش ها و اصول اسلام این خانم پایبند بودند و اهل تلافی کردن و این جریانات نبودند 
بلکه رضایت همسرشون جزء مهم ترین اصول زندگی‌شان بود..
دومین نکته لقمه حلال بود که زهرا خانم با اون عزیزانشون رو پرورش دادند ...

بله شما در این کتاب شاهد یک روایت جدید از مادر دو شهید هستید 
کتابی که شروع کردن آن با میل شما است 
اما زمین گذاشتن آن دیگر با سختی خو گرفته است
جهت پودر کردن توهمات ذهنی فردی مثل من انگار بود :)
از آن داستان هایی است که خیلی کم در دفاع مقدس نقل شده است و نویسنده ای قدرت نزدیکی به این موضوع را نداشته اند...
مادری که با چنگ و دندان دو شهیدش را بزرگ کرد و در راه آرمان های اسلام فدا کرد 
بدون همراه و تنها ...
 و این جمله را که بارها شنیده ایم که از دامن زن است که مرد به معراج می‌رود 
و اینجا این مادر بود که شد وسیله ای برای به معراج رسیدن دو عزیزش 
واقعیتش بعد از مطالعه کتاب‌ 
غم عجیبی روی قلبم سنگینی کرد و وقتی به این فکر میکنم که زهرا خانوم همه این داستان رو زندگی کردند بر ناراحتی و غصه دلم افزوده میشه ...
گاهی اشک ریختم و گاهی در حیرت کامل فرو رفتم 

آخر کتاب که زهرا خانم همسرشون رو حلال کردند اوج شکوه بود و بس 
حقیقتا به طور کامل دیدم که خداوند با صابران است ...
 
ولی واقعا چطور می‌شود که یک بانو بتواند این حجم از گذشت را در وجودش داشته باشد ؟!
صبر ؟ نه صبر و گذشت در مقابل این بانو کم می‌آوردند و واژه های ضعیفی هستند..
مقاومت و مقاومت و مقاومت 
و خانم بودن ایشان به تمام معنا 
چقدر زیبا واژه عشق و تلاش را به تصویر کشیدند
کسی که حاضر نشد دستش جلوی کسی دراز باشد و خود کلفتی خانه دیگران را کرد ... 

واقعیت بعد از این کتاب نیاز دارم در سکوت فراوان فرو برم 
و فکر کنم به خودم به سختی های زندگیم و ...

می‌شود در دل تمام سختی‌ها فرزند شهید تربیت کرد و این برای بنده خیلی قابل ملاحظه بود 




این متن جهت چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته شده است.
      

1

        بسم الله الرحمن الرحیم 
کتاب یک نماز خوب بخوانیم نوشته علیرضا پناهیان است 

جهت شناخت بهتر نماز با زبانی ساده و صمیمانه
و اینکه متوجه بشیم یک نماز خوب خوندن با تصورات ما یکی نیست و آنقدر ها هم سخت نیست، باید بخواهیم تا بشود و می‌شود ...
کاش که بعد از مطالعه عمل کردن به گفته ها نیز در دستور کار ما قرار گیرد و فراموشی تاراج به دانایی مان نزند...
از اون کتاب هایی است که نیاز است باز نیز سری به آن زد.
باید تمرین کرد و استمرار داشت تا بلاخره به حد دوست داشتنی خود رسید باید نمازهای خاک گرفته‌ام را جلایی بدهم  ،،
اول باید مودبانه نماز خواندن را فرا گیرم و سپس به متفکرانه و عاشقانه بودن  آن بپردازم و کتاب چه زیبا این موضوع را تببین کرد و دیدگاه بنده را نسبت به ذهن غبار گرفته ام شست و شو داد .
کتابی فوق العاده ،، قطعا با مطالعه کتاب‌ دچار تغییر و تحول چشمگیری می‌شود نماز خواندن و دیدگاه‌تان به نماز ،،
و نکته جالب توجه دیگر کتاب ،، نگاه متفاوت آن به موضوع نماز بود ،، فرای همه نگاه ها :)
هدف عشق و لذت بردن از نماز در مرحله اول نیست 
بلکه هدف مودبانه نماز خواندن است 
بلکه رشد آن لایه های خاک گرفته باطن است ..
اول باید از سختی های نماز پل ساخت و سختی آن را تحمل کرد ...

اذان و خاص بودن آن نیز نکته جالب برای بنده بود 
هر شخصی در زمانی که نیاز دارد برایش اذان گفته می‌شود و اذان را فقط باید مختص خود فرض کرد 

این یادداشت جهت چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته شده است
      

1

        بسم الله الرحمن الرحیم 
طعم شیرین خدا ، مجموعه ای ۱۲ جلدی
برای کسانی می‌خواهند خدا را از نو بشناسند و طعم شیرین بندگی را بچشند 
جلد اول ، من با خدا کوچکم قهرم 
نوشته جناب محسن عباسی ولدی 
و نشر آیین فطرت

کتاب با لحنی ساده و روان مخاطب مورد نظر را وارد دریایی بیکران می‌کند تا بتوان لذت ناب بندگی را بیشتر چشید ،، خدا را باید بزرگ  دید تا توکل بیشتری را در زندگی تجربه کرد 
بله بزرگ دیدن خدا آن اصل مهمی که از نگاه های ما دور مانده است و این کتاب آن را به خوبی شرح داده است و ثمرات باور نکردنی آن را به نا نشان داده است 

برای اینکه بتوانیم حال خوب بهتری را داشته باشیم 
اولین قدم این است که خدا را آنطور که هست بشناسیم 
و آنطور که باید به سمت او حرکت کنیم 
مشکل اصلی ما این است که خدا را نشناسیم و فقط بر اساس داده های فکری خودمان خدا را قضاوت میکنیم
خدا در زندگی ما بزرگ نیست و ما به اشتباه انسان ها را خدا خود قرار داده ایم 
ولی آیا خدا همین خدایی هست که به ما معرفی ‌کردن و می‌شناسیم و سعی در معرفیش به بقیه داریم ؟!
و واقعا نیازه که همه ما حداقل یکبار این کتاب رو مطالعه کنیم و در دریای بیکران لطف خداوند غرق و سیراب بشیم

جهت رشد دیدگاه و شناختمون به خدا بنظرم باید این سری مجموعه رو به خودمون هدیه بدیم 
کتابی بس گوارا که باید جرعه جرعه آن را سر کشید 
فقط میتونم بگم بی‌نظیر و هر آنچه از این نوع کلمات استنباط می‌شود
بسیار مورد پسنده من بود..

ان شاءالله که واقعا طعم شیرین خدا روزی تک تک ما باشد ...

این متن جهت چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته شده است
      

1

        بسم الله الرحمن الرحیم 
کتاب من زنده‌ام روایت صادقانه، تلخ و در عین حال غرورآفرین خاطرات دکتر معصومه آباد، یکی از اسیران زن ایرانی در دوران دفاع مقدس است. این کتاب، خاطرات چهار سال اسارت او در زندان‌های عراق را به تصویر می‌کشد؛ سال‌هایی که با رنج جسمی، شکنجه‌های روحی، و دوری از خانواده همراه بوده اما از دل آن‌ها امید، ایمان و ایستادگی جوانه زده است.

ماجرا از جایی آغاز می‌شود که معصومه آباد، دختر نوجوانی که داوطلبانه به عنوان نیروی امدادگر در جبهه‌های جنگ حضور پیدا کرده، همراه با سه زن دیگر توسط نیروهای بعثی عراق اسیر می‌شود. آن‌ها ابتدا به زندان الرشید در بغداد منتقل می‌شوند و سپس دوران طاقت‌فرسایی را در زندان‌های مختلف سپری می‌کنند. در میان شکنجه‌ها، بازجویی‌ها و زندگی سخت در سلول‌های تاریک، نویسنده با زبانی ساده و بی‌پیرایه از خاطرات خود می‌گوید؛ از ایمان، مقاومت، و لحظه‌هایی که حتی لبخند زدن تبدیل به کاری شجاعانه می‌شود.

یکی از ویژگی‌های برجسته کتاب، لحن صمیمی و واقعی آن است. معصومه آباد بدون بزرگ‌نمایی، فضای اسارت را چنان توصیف می‌کند که خواننده نه فقط درد و رنج او، بلکه شجاعت، صبر و باورهای عمیق مذهبی‌اش را احساس می‌کند. او با جزئیاتی دقیق، از سختی‌های روزمره، رفتار خشن سربازان عراقی، اما همچنین از پیوندهای عاطفی میان اسرای زن و امیدهایی که حتی در سخت‌ترین شرایط از بین نمی‌روند، سخن می‌گوید.

من زنده‌ام فقط خاطرات یک اسیر جنگی نیست؛ بلکه مستندی انسانی است درباره مقاومت و ایستادگی زنانی که در دل جنگ، هویت و ایمان خود را حفظ کردند. این کتاب، نقش زنان در دفاع مقدس را برجسته می‌کند و یادآور می‌شود که جنگ فقط در خط مقدم اتفاق نمی‌افتد؛ بلکه در دل اسارت هم جنگی دیگر در جریان است: جنگ برای حفظ کرامت، شرافت و انسانیت.

از نظر سبک نگارش، کتاب با زبان ساده، صریح و روایی نوشته شده که آن را برای خوانندگان نوجوان و بزرگسال قابل فهم و تأثیرگذار کرده است. همین ویژگی باعث شده تا کتاب بارها تجدید چاپ شود و مورد استقبال طیف گسترده‌ای از مخاطبان قرار گیرد.

در پایان، «من زنده‌ام» کتابی است که نه تنها گذشته را روایت می‌کند، بلکه پیامی برای امروز دارد: زنده‌بودن تنها در نفس‌کشیدن نیست، بلکه در ایستادگی، در باور، و در حفظ انسانیت است. این کتاب را به همه کسانی توصیه می‌کنم که به دنبال شناخت واقعی‌تری از جنگ ایران و عراق، نقش زنان در آن، و قدرت روح انسانی هستند.

این متن جهت چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته شده است
      

2

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.