خیلی خیلی زیبا بود، میتونم بگم به نحوی با این مجموعه زندگی کردم، خندیدم، گریه کردم، ذوق کردم و هیجان زده شدم، احساسات مختلفی رو تجربه کردم، ناراحتی، خوشحالی، همزاد پنداری با شخصیت ها و ترس.
مجموعهی به شدت خفن و جذابی بود برام، و صد در صد به همه پیشنهادش میکنم.
جای سختش اینجاست که باید باهاش خداحافظی کنم، ای کاش حداقل نسخهی چاپیش رو داشتم تا هروقت دلم براش تنگ شد میرفتم سراغش و دوباره ورقش میزدم، ولی حیف که با پی دی اف شروع شد و با پی دی اف تموم شد.
باورم نمیشه که حالا باید برم سراغ شش کلاغ، و از آلینا، مل، نیکلای، الکساندر و همه و همه ی اون گریشا ها خداحافظی کنم.
جای خوبش اینجاست که شش کلاغ هم همون داستان رو داره و ماجراهاش توی کتردام اتفاق میافته، حداقل خوبه که فضا ها یکی ان:)
به هرحال، دیگه وقت خداحافظیه،
زنده باد سانتا آلینا !