معرفی کتاب دونده ی هزارتو؛ فرمان کشتار اثر جیمز دشنر مترجم ملیکا خوشنژاد

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
7
خواندهام
106
خواهم خواند
61
توضیحات
پیش از شکل گیری سازمان شرارت و پیش از ورود توماس به داخل هزارتو، زبانه های خورشید به زمین برخورد کردند و بیشتر جمعیت انسان ها را از بین بردند.مارک و تیرینا شاهر برخورد زبانه های خورشید به زمین بودند. آن ها جان سالم به دربردند، اما حالا ویروسی در جهان در حال پخش شدن است که وجود انسان ها را آکنده از خشمی کشنده می کند. با این همه مارک و تیرینا باور دارند که هنوز راهی برای نجات بازماندگان وجود دارد؛ البته اگر خودشان بتوانن زنده بمانند.مجموعه ی دونده ی هزارتو داستانی نفس گیر و هوشمندانه است که طرفداران بسیاری در سراسر جهان دارد و میلیون ها نسخه از آن به فروش رفته است.دونده ی هزارتو از سوی مجله ی کرکس ریویو به عنوان بهترین رمان نوجوان سال انتخاب شده و بر اساس آن مجموعه فیلم هایی داستانی به همین نام به نمایش درآمده است.
بریدۀ کتابهای مرتبط به دونده ی هزارتو؛ فرمان کشتار
نمایش همهلیستهای مرتبط به دونده ی هزارتو؛ فرمان کشتار
نمایش همه1404/4/8
پستهای مرتبط به دونده ی هزارتو؛ فرمان کشتار
یادداشتها
1403/12/14
1401/6/12
1402/12/20
1404/1/8
1403/9/3
1403/5/23
1404/4/20
هفتمین کتابِ تابستون... که متاسفانه نصفه خونده شد:) اوکی ولی من دلم واسه توماس، نیوت و همه بچه های بیشه تنگ شده؛) قشنگ بود اما خب من ترجیح میدادم ادامه داستان جلد سوم رو بخونم.میدونم همه مردن ولی خب😭 خلاصه که با صخصیت اصلی اینجلد زیاد نتونستم ارتباط بگیرم. ۱۵۰ صفحه بیشتر نخوندم و دوست دارم جلد پنجم و حتما حتما بخونم تا با بچه های بیشه باشن:)
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1402/6/27
1403/6/27
1404/5/11
حقیقتا این جلد شروع قوی ای نداشت و به نظرم مرگ افراد در ابتدای داستان خیلی عجله ای و بی احساس بود که خب برای چنین اکیپ متحدی یکم ناخوشایند بود... داستان از اواسط گیج کننده و از یک جایی به بعد بالاخره قوی بود ولی خب...کی فکر میکرد این سرگذشت اینقدر فلسفی باشه؟
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1404/5/17
رسما میتونم گریه کنم. داستانِ سه جلد قبلی دربارهی توماس و دوستاش بود، درحالی که داستانِ این کتاب یعنی کتابِ چهارم درباره مارک، اَلِک، لانا، تیرینا و دیدی بود و این که چطور ویروس فلر وارد جهان شد و به چه دلیلی... داستانش توی یک جلد واقعا به خوبی جمع شده بود، نسبت به جلدهای قبلی هم کمی پیشرفت تو قلم نویسنده دیده میشد. خیلی لذت بخش بود... مطمئنم دلم برای شخصیت ها خیلی خیلی تنگ میشه. و آرزو می کنم ای کاش حداقل یک جلد دیگه با این کارکتر ها یعنی مارک، الک، تیرینا، لانا و دیدی وجود داشت تا میتونستم بفهمم آخر عاقبت شون چی شد و تیرینا بعد از به یاد آوردن مارک در آخرِ کتاب، چه لحظاتی رو با مارک گذروند و چه بلایی سر الک اومد... فکر نمیکردم انقدر با شخصیتهاش خو بگیرم و دوستشون بدارم. اما حالا که کتابو تموم کردم و با شخصیت ها خداحافظی کردم، انگار دارم از خانوادهی خودم جدا میشم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.