-اخگر تاریخ عضویت:مرداد 1404 -اخگر دنبال کردن @Akhgar 10 دنبال شده 36 دنبال کننده کتابدوست اعظم(289 کتاب)0امتیاز دنبال کردن به درد اهمیتی نمیداد. هر احساسی بهتر از این اندوه و غم بود. -صد نفر 2یادداشت288امتیاز1لیستکتابخانه نمایش کتابخانه خواندهام 289 کتاب در حال خواندن 2 کتاب خواهم خواند 0 کتاب یادداشتها -اخگر دیروز بامداد خمار فتانه(پروین) حاج سیدجوادی 3.8 96 خیلی از این کتاب خوشم اومد. شبیه کتاب "ما تمامش می کنیم" باهاش زندگی کردم و درکش کردم. خیلی شخصیت 'رحیم' و مادرش رو اعصابم بودن میخواستم برم بکشمشون. این کتاب واقعا نشون میده عشق های دوره نوجوانی و بچگی چیزی نیستن جز هوس. جز بدبختی، چیزی به بار نمیارن. و اینکه پدر و مادر و بزرگترای آدم بدمون رو نمیخوان فقط صلاحمون رو میخوان اگه میگن فلان کار رو بکن یا نکن حتما به نفع ماست بهم ثابت شده این مورد. اوایل که محبوبه عاشق رحیم(شاگرد نجار) شده بود و نویسنده رحیم رو خیلی حقیر جلوه میداد ناراحت میشدم می گفتم خب اونا (خود رحیم و مادرش) هم آدمن حالا فقط پول ندارن ولی بعد که داستان پیش رفت دیدم نه درسته کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز! محبوبه در یک خانواده آبرودار و اسم و رسم دار بزرگ شده بود تو خانواده از گل نازک تر به هم نمی گفتن و احترام هم رو نگه میداشتن و ... ولی رحیم تو کوچه خیابون بزرگ شده بود و احترام به بزرگتر حالیش نمیشد چیه و مادرش یکی بدتر از خودش بود؛ محبوبه و رحیم هیچ تطابقی باهم نداشتن اصلا به هم نمیومدن ولی خب محبوبه در یک نگاه عاشق رحیم شده بود و هیچ کس مانعش نبود. سرگذشت عمه (محبوبه) واقعا دردناک بود. چندتا جاش گریم گرفت. صدای گوینده هم خیلی تاثیرگذار بود و باعث شد خیلی با کتاب ارتباط بگیرم. گوینده انگار سرگذشت زندگی خودش رو داشت میخوند. خیلی با احساس روایت میکرد و من خیلی خوشم اومد. در کل کتاب رو خیلی دوست داشتم و پیشنهاد می کنم کسانی که تو دوران نوجوانی و خامی عاشق شدن این کتاب رو بخونن.✨ 0 3 -اخگر 2 روز پیش صد نفر جلد 1 کاس مورگان 3.8 5 به شدت عاشقش شدم. دومین کتاب مورد علاقم مجموعه صد نفره. واقعا کتاب محشری بود هر چقدر تعریف کنم کمه. این کتاب سرشار از عشق و تلاش برای زندگی بود. انسان ها هر چقدر هم طلب مرگ بکنن وقتی موقعیتش پیش بیاد غریزشون نمیزاره. غریزه بقا توی انسان ها واقعا چیز عجیب و گاهی ترسناکه. انسان هایی که حاضر بودن برای زنده موندن شخص دیگه ای رو بکشنن تا نجات پیدا کنن. اواخر جلد دوش، واقعا قلبم به درد اومد خیلی دلم گرفت. واقعا دردناک بود که...(اسپویل نمیکنم). یه جاییش که گریم گرفت دیگه. شخصیت پردازی کتاب عالی بود هر کاراکتر شخصیت منحصر به فرد خودش رو داشت. فضاسازیش و قلم نویسنده هم عالی بود. عشق بین دختر و پسر، عشق پدر و مادر به فرزند و عشق خواهر و برادر واقعا قشنگ بود تو این کتاب. برای عشقشون، هر کی که بود جونشون رو هم میدادن. من کلا از کتاب و فیلم و سریال های آخرالزمانی خیلی خوشم میاد؛ از تلاش انسان برای بقا، برای زنده موندن خوشم میاد. واقعا دوست نداشتم کتاب تموم بشه جلد چهارش رو آروم خوندم که تموم نشه😭. خلاصه که عاشق کتاب شدم و حتما پیشنهاد میکنم بخونیدش.✨💛 0 3 باشگاهها این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست. چالشهالیستها -اخگر 16 ساعت پیش به پیشنهاد من علمیتخیلی بخون.🎀 22 کتاب این کتابها در ژانر علمیتخیلی قرار دارن و آیندهی زمین و انسانها رو نشون میدن. شما با همراه کاراکتر اصلی در آینده زندگی میکنید. 0 4 بریدههای کتاب نمایش همه -اخگر دیروز یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 22 صفحۀ 241 زندگی هیچکس مثل من نیست. 0 8 -اخگر دیروز یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 22 صفحۀ 240 گاهی بیشتر عمر آدم با این حس میگذرد که هیچ کجا جاش نیست. بعد یک روز قدم به جایی میگذارد که میبیند خودش است. جایی مثل دانشگاه یا دفتر کار. شاید هم جایی مثل کلوپ. اَه خودش هست، بعد آنجا احساس راحتی میکند. 0 5 -اخگر دیروز یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 22 صفحۀ 188 گاهی به زمان نیاز داری تا مسائل را توی ذهنت حل و فصل کنی. این جوری بهتر میشود مشکلات را حل کرد. 0 4 -اخگر دیروز یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 22 صفحۀ 183 کلید یک زندگی شاد، حافظهی ضعیف است. 0 5 -اخگر دیروز یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 22 صفحۀ 127 هرگز در زندگیاش غبطهی کسی را نخورده بود، ولی حالا حس میکرد به مردم اطرافش که زندگی روزمرهشان را دارند و میتوانند سوار مترو شوند و به خانه نزد خانوادهشان برگردند، حسودی میکند. 0 4 فعالیتهافعالیتی یافت نشد.
-اخگر تاریخ عضویت:مرداد 1404 -اخگر دنبال کردن @Akhgar 10 دنبال شده 36 دنبال کننده کتابدوست اعظم(289 کتاب)0امتیاز دنبال کردن به درد اهمیتی نمیداد. هر احساسی بهتر از این اندوه و غم بود. -صد نفر 2یادداشت288امتیاز1لیستکتابخانه نمایش کتابخانه خواندهام 289 کتاب در حال خواندن 2 کتاب خواهم خواند 0 کتاب یادداشتها -اخگر دیروز بامداد خمار فتانه(پروین) حاج سیدجوادی 3.8 96 خیلی از این کتاب خوشم اومد. شبیه کتاب "ما تمامش می کنیم" باهاش زندگی کردم و درکش کردم. خیلی شخصیت 'رحیم' و مادرش رو اعصابم بودن میخواستم برم بکشمشون. این کتاب واقعا نشون میده عشق های دوره نوجوانی و بچگی چیزی نیستن جز هوس. جز بدبختی، چیزی به بار نمیارن. و اینکه پدر و مادر و بزرگترای آدم بدمون رو نمیخوان فقط صلاحمون رو میخوان اگه میگن فلان کار رو بکن یا نکن حتما به نفع ماست بهم ثابت شده این مورد. اوایل که محبوبه عاشق رحیم(شاگرد نجار) شده بود و نویسنده رحیم رو خیلی حقیر جلوه میداد ناراحت میشدم می گفتم خب اونا (خود رحیم و مادرش) هم آدمن حالا فقط پول ندارن ولی بعد که داستان پیش رفت دیدم نه درسته کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز! محبوبه در یک خانواده آبرودار و اسم و رسم دار بزرگ شده بود تو خانواده از گل نازک تر به هم نمی گفتن و احترام هم رو نگه میداشتن و ... ولی رحیم تو کوچه خیابون بزرگ شده بود و احترام به بزرگتر حالیش نمیشد چیه و مادرش یکی بدتر از خودش بود؛ محبوبه و رحیم هیچ تطابقی باهم نداشتن اصلا به هم نمیومدن ولی خب محبوبه در یک نگاه عاشق رحیم شده بود و هیچ کس مانعش نبود. سرگذشت عمه (محبوبه) واقعا دردناک بود. چندتا جاش گریم گرفت. صدای گوینده هم خیلی تاثیرگذار بود و باعث شد خیلی با کتاب ارتباط بگیرم. گوینده انگار سرگذشت زندگی خودش رو داشت میخوند. خیلی با احساس روایت میکرد و من خیلی خوشم اومد. در کل کتاب رو خیلی دوست داشتم و پیشنهاد می کنم کسانی که تو دوران نوجوانی و خامی عاشق شدن این کتاب رو بخونن.✨ 0 3 -اخگر 2 روز پیش صد نفر جلد 1 کاس مورگان 3.8 5 به شدت عاشقش شدم. دومین کتاب مورد علاقم مجموعه صد نفره. واقعا کتاب محشری بود هر چقدر تعریف کنم کمه. این کتاب سرشار از عشق و تلاش برای زندگی بود. انسان ها هر چقدر هم طلب مرگ بکنن وقتی موقعیتش پیش بیاد غریزشون نمیزاره. غریزه بقا توی انسان ها واقعا چیز عجیب و گاهی ترسناکه. انسان هایی که حاضر بودن برای زنده موندن شخص دیگه ای رو بکشنن تا نجات پیدا کنن. اواخر جلد دوش، واقعا قلبم به درد اومد خیلی دلم گرفت. واقعا دردناک بود که...(اسپویل نمیکنم). یه جاییش که گریم گرفت دیگه. شخصیت پردازی کتاب عالی بود هر کاراکتر شخصیت منحصر به فرد خودش رو داشت. فضاسازیش و قلم نویسنده هم عالی بود. عشق بین دختر و پسر، عشق پدر و مادر به فرزند و عشق خواهر و برادر واقعا قشنگ بود تو این کتاب. برای عشقشون، هر کی که بود جونشون رو هم میدادن. من کلا از کتاب و فیلم و سریال های آخرالزمانی خیلی خوشم میاد؛ از تلاش انسان برای بقا، برای زنده موندن خوشم میاد. واقعا دوست نداشتم کتاب تموم بشه جلد چهارش رو آروم خوندم که تموم نشه😭. خلاصه که عاشق کتاب شدم و حتما پیشنهاد میکنم بخونیدش.✨💛 0 3 باشگاهها این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست. چالشهالیستها -اخگر 16 ساعت پیش به پیشنهاد من علمیتخیلی بخون.🎀 22 کتاب این کتابها در ژانر علمیتخیلی قرار دارن و آیندهی زمین و انسانها رو نشون میدن. شما با همراه کاراکتر اصلی در آینده زندگی میکنید. 0 4 بریدههای کتاب نمایش همه -اخگر دیروز یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 22 صفحۀ 241 زندگی هیچکس مثل من نیست. 0 8 -اخگر دیروز یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 22 صفحۀ 240 گاهی بیشتر عمر آدم با این حس میگذرد که هیچ کجا جاش نیست. بعد یک روز قدم به جایی میگذارد که میبیند خودش است. جایی مثل دانشگاه یا دفتر کار. شاید هم جایی مثل کلوپ. اَه خودش هست، بعد آنجا احساس راحتی میکند. 0 5 -اخگر دیروز یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 22 صفحۀ 188 گاهی به زمان نیاز داری تا مسائل را توی ذهنت حل و فصل کنی. این جوری بهتر میشود مشکلات را حل کرد. 0 4 -اخگر دیروز یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 22 صفحۀ 183 کلید یک زندگی شاد، حافظهی ضعیف است. 0 5 -اخگر دیروز یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 22 صفحۀ 127 هرگز در زندگیاش غبطهی کسی را نخورده بود، ولی حالا حس میکرد به مردم اطرافش که زندگی روزمرهشان را دارند و میتوانند سوار مترو شوند و به خانه نزد خانوادهشان برگردند، حسودی میکند. 0 4 فعالیتهافعالیتی یافت نشد.