معرفی کتاب ربکا اثر دفنی دوموریه مترجم خجسته کیهان

ربکا

ربکا

دفنی دوموریه و 2 نفر دیگر
4.1
181 نفر |
47 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

20

خوانده‌ام

515

خواهم خواند

193

ناشر
افق
شابک
9789643697570
تعداد صفحات
694
تاریخ انتشار
1398/8/11

توضیحات

        رمان ربکا در سال ۱۹۳۸ به چاپ رسید و به سرعت به یکی از ماندگارترین آثار جهان ادبیات تبدیل شد.
      

لیست‌های مرتبط به ربکا

نمایش همه

پست‌های مرتبط به ربکا

یادداشت‌ها

#کتابدیدم
          #کتابدیدم
#ربکا


نوشتم کتاب دیدم، چون چند بار کتابش رو خونده بودم توی نوجونی، فیلم جدیدش رو هم دیده بودم. ولی به پیشنهاد یه دوست خوب، فیلم قدیمی شو تازه دیدم. انگار همه ی اتصالات مغزی خونده های قبلی حین دیدن این بار، به هم وصل شد و چیزی رو از ربکا فهمیدم که تا به حال نمی دیدیمش. 
از خودم پرسیدم چرا این داستان انقدر گیراست؟ چرا من قصه بنویسم این شکلی نمی شه؟ صرفا چون مد شده؟ یا خود منو هم داره یه جور خاصی می گیره که بارها سراغش رفتم. تو همین فکرها بودم که حس کردم چقدر حس همذات پنداری دارم با شخصیت اصلی. حس کم بودن، حس کم بودن، حس کم بودن... 
اصلا چقدر این این بیچاره توی قصه هست؟ در مقابل هزاران اسم ربکا که از در و دیوار فیلم و کتابش بالا می ره.
حس کردم چقدر همیشه حضور سنگین یه ربکای خیالی رو ، توی زندگیم حس کردم. حضور زن "مثالی!" که فوق العاده زیباست، زیرکه ، هنرمند و دلربا و باسلیقه است. همه در حد اعلای حاق حقیقت صفت جمال الهی ! یه وهم که گوشه ی ذهنم همیشه هست و در مقایسه باهاش ،همیشه ناپیروزم. 
حس کم بودن، حس کم بودن، به اندازه ی کافی هنرمند نبودن، کاربلد نبودن، زیبانبودن. انقدر توی کارم با زن ها حرف زدم که سایه ی سنگین ربکای خیالی رو ، توی سر خیلی ها ببینم. 

دیشب راه می رفتم توی خونه و حس می کردم سایه ی سنگین ربکاها رو ، زن های حقیر پر از عقده ، مثل همون خانم مدیرخونه داریه ی داستان، توی سر بقیه می زنن. اونا اند که وایسادن کناری و آواز تحسین برای ربکاها رو می کوبن توی سر بقیه.  وگرنه مرد ها انقدر هم روی ذره ذره ی ربکا بودن، حساس نیستند. به طور میانگین، آدم هایی سالم اند و دارای احساس و شعور و معیارهای فرا ربکایی و فرو ربکایی! اون ها می تونن با ما عادی های غیر افسانه ای خوشبخت بشند، اگه اون خانم ها بگذارند و اگه ترس از ربکا نبودن، ما رو حقیر و بی اعتماد به نفس و توخالی و مقلد نکرده باشه. 
اگه مادام بواری ، تابلوی نه گفتن به هوس باشه، ربکا تابلوی نه گفتن به خودتحقیری هاست. می گه بابا کسی ربکا رو دوست نداره، از سایه ی سنگینش نترس...
        

22

          کاش سری‌کتاب های عاشقانه ی کلاسیک هیچ وقت تموم نمی شدند. 

نکاتی که در مورد "ربکا" به نظر من اومدند:

یکی از نکات جالبش برای من تغییر لحن شخصیت اول (که تا آخر کتاب اسمش رو نمی فهمیم ) بود.
از حدود فصل دوم تا یک قسمتی از کتاب، لحن گوینده لحن یک آدم تازه وارد و خام و هراسان هست. اما لحن فصل اول و لحن کتاب از اونجایی که ماکس بهش میگه یک شبه بزرگ شدی، لحن دیگه ایه. این رو قبل از خوندن این جلمه متوجه میشید. 
لحنی که شما رو یاد فصل یک می اندازه. 

خیلی ناگهانی تمام شد. درست جایی که کشش داستان در اوج بود و منتظر ادامه اش بودم. برگشتم و یک بار دیگه قسمتی از فصل های اول رو دیدم تا  مرور کنم که چه اتفاقی افتاد. به نظرم  بی وفایی به بقیه ی کاراکتر ها بود که سرنوشت اون ها رو ندونیم. اما از طرفی سبکی  از ترس و ابهام قصه بود. 

صحنه ها خنثی یا سرد و خاکستری اند. اما به نظرم ترسناک به اون شدت نبود. جدیت داستان در مقابل گرمای بقیه ی قصه های کلاسیک  برای من تازگی داشت و طعم  جدید و جالبی بود. 

تریلر فیلم هیچکاک و  نتفلیکس رو دیدم.  برداشتی که از شخصیت ها با توجه به کتاب کرده بودم شبیه برداشتم از تریلر فیلم نبود. تصمیم  گرفتم فیلم اش رو نبینم.

شاید کتاب نوجوان نباشه.  البته همون طور که یکی از دوستان نوشته بودند نگارش اون تمیز و بدون جزئیات غیر ضروریه. 
        

20

          بعضی از رمان ها که یه روند مشخص دارن جورین که میتونی حدس بزنی قراره با چه نوع پایانی رو به رو بشی 

اینکه قراره چه نوع داستان و فراز و نشیب هایی رو شاهد باشی و احتمالا اواسط داستان، کتابها دیگه کشش چندانی ندارن و دلت میخواد خوندنشو رها کنی

اما بعضی از داستان ها اونطوری که فکر میکردی پیش نمیره و با زیر و رو شدن ناگهانی داستان توسط نویسنده سوپرایز میشی 🪄


این مدل نویسنده‌ها حقیقتا قابل ستایشن🫠✨
و در اینجا میتونم به دافنه دوموریه اشاره کنم و کتاب جذابش "ربکا" ⚡️

داستانی به ظاهر ساده و تکراری، ازدواج مردی ثروتمند با دختری خدمتکار،
دختری که قراره در سایه همسر اول مرحوم مرد، یعنی ربکا زندگی کنه

دختری که به هیچ وجه نمیتونه خودش رو در جایگاه شخصیت ستودنی ای مثل ربکا بدونه و دائم درحال نشخوار فکریه که هیچ وقت نمیتونم مثل ربکا باشم 🎭

اما تمام داستان این نیست، نه
همه چیز به ربکا برمیگرده :)

اگه دنبال خوندن رمانی با ژانر معمایی، عاشقانه، دلهره‌آور هستید خوندن ربکا رو پیشنهاد میدم 🌝🫀

        

1