غروب نارنجی اوگاندا نوجوانداستانیعلمی تخیلی غروب نارنجی اوگاندا تینا اتاید و 3 نفر دیگر 4.2 3 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 5 خواهم خواند 1 خرید از کتابفروشیها ناشر پرتقال شابک 9786222740641 تعداد صفحات 296 تاریخ انتشار 1400/1/2 توضیحات کتاب غروب نارنجی اوگاندا، ویراستار شعله قنادی. لیستهای مرتبط به غروب نارنجی اوگاندا megan/ دیگه حوصله نداره هر کتابی میخونه بیاد اینجا👍🏻 1402/7/28 کتابهایی که پاییز ۱۴۰۲ خریدم " pt 1" 19 کتاب خب... یجورایی من پاییز پول و کتاب زیادی گیرم میاد تولدم توی مهر عه پس این عادیه.پس هر چیزی که بهم میدن رو نمیخوام و بجاش پولشونو میگیرم و منم باهاشون فقط کتاب میخرم از اونجایی که کمی پس انداز کردم و میتونم بازم کتاب بخرم ، یه پارت دوم هم درست میکنم و اینا کتابایی ان که من خریدمم شروع میکنم به خوندنشون و اگه خواستید میتونین بعدها نظرمو راجب هر کتابی بدونیدد *پ.ن: کتاب "در جستجوی خوش بختی "که همون جلد چهارم مدرسه افسانه ای یا خوب های بد بدهای خوب عه رو هم خریدم ولی تو بهخوان نبود.. ^_^ 0 25 یادداشتها محبوبترین جدید ترین 𝒻𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒵𝒶𝒽𝓇𝒶 1403/1/12 رمان «غروب نارنجی اوگاندا» رمانی نوشته ی «تینا آتاید» است که نخستین بار در سال 2019 به چاپ رسید. «آشا» و بهترین دوستش «یسافو»، هیچ وقت به تفاوت های میانشان اهمیت نمی دادند. اما وقتی «عیدی امین» اعلام می کند که هندی ها 9 روز فرصت دارند تا از کشور بروند، ناگهان این تفاوت ها تنها چیزی هستند که مردم شهر «انتبه» به آن فکر می کنند. «آشا» تصمیم گرفته زندگی سابقش را حفظ کند، اما «یسافو» احساس می کند بین دوستانش، خانواده اش و آرزویش برای داشتن آینده ای بهتر گیر افتاده است. همزمان با این که همسایه ها در حال ترک شهر هستند و سربازان در خیابان ها رژه می روند، این دو دوست درمی یابند که هیچ چیز آسیب ناپذیر به نظر نمی رسد—حتی دوستی آن ها. 0 5 قدسیه پائینی 1403/1/11 کتاب غروب نارنجی اوگاندا داستان «آشا» و «یوسافو»ست که از کودکی باهم دوست بودهاند. یوسافو آفریقایی است اما پدر و مادر آشا هندوستانی هستند و حالا با تصویب این قانون باید اوگاندا را ترک کنند. «عیدی امین» رئیسجمهور مستبد اوگاندا در آفریقا میشود، ناگهان اعلام میکند همه هندیها باید تا نود روز آینده کشور را ترک کنند. فضای شهر ملتهب میشود و ترس و ناامنی بسیاری از خانوادهها را درگیر خود میکند.آشا آنجا را وطن خود میداند اما تصمیم میگیرد به زندگیاش بچسبد و اجازه ندهد تصمیمات دیگران خللی در کارهایش وارد کند. از آن طرف، یوسافو احساس میکند زندگی و خانواده و دوستانش همه دارند از هم میپاشند. در سال 1895 ساخت راه آهن اوگاندا آغاز شد. شرکت امپریال بریتانیا شرق آفریقا قرارداد تامین نیروی کار مورد نیاز را به علیبهای ملا جیوانجی، نماینده مستقر در کراچی، اعطا کرد. جیوانجی نیروی کار خود را از منطقه پنجاب در هند بریتانیا استخدام کرد. اولین گروهی که وارد شد مجموعاً 350 مرد داشت و در یک دوره شش ساله، مجموعاً 31895 مرد روی این پروژه کار کردند. برخی مردند، برخی دیگر پس از پایان قراردادشان به هند بازگشتند و برخی دیگر ماندن را انتخاب کردند. جمعیت بعداً توسط بازرگانان گجراتی به نام «هندیهای مسافر»، مهاجران آزاد هندو و مسلمان، که برای خدمت به نیازهای اقتصادی کارگران اجارهای و بهرهبرداری از فرصتهای اقتصادی آمده بودند، تقویت شد. با گذشت زمان، سرخپوستان مرفه شدند و بر بسیاری از اقتصاد اوگاندا تسلط یافتند، با برخی از آنها در نقش "نظارتان استعماری" برای رژیم بریتانیا، که باعث افزایش خشم و شد. زمانی که ایدی امین میلتون اوبوته را با کودتای نظامی در سال 1971 برکنار کرد، این نارضایتی ها به یک بحران تبدیل شد. سال بعد، امین دستور اخراج آسیایی های مقیم اوگاندا را صادر کرد در نتیجه، بسیاری از هندی ها به انگلستان، کانادا، ایالات متحده و جاهای دیگر مهاجرت کردند و شروع به بازسازی زندگی خود کردند. با این حال، پس از مرگ امین، تعداد بیشتری از هندیهایی که در اوگاندا به دنیا آمده بودند، مهاجرت کردند در واقع حضور جنوب آسیایی ها در اوگاندا نتیجه انتخاب های عمدی دولت بریتانیا (1894-1962) بودآنها توسط بریتانیا به تحت الحمایه اوگاندا آورده شدند تا "به عنوان حائل بین اروپایی ها و آفریقایی ها در رده های میانی بازرگانی و اداری عمل کنند". علاوه بر این، در دهه 1890، 32000 کارگر از هند بریتانیا تحت قراردادهای کار قراردادی به آفریقای جنوب شرقی آورده شدند تا در ساخت راه آهن اوگاندا کار کنند. بیشتر آنها به خانه بازگشتند، اما چند هزار نفر تصمیم گرفتند پس از تکمیل خط در دریاچه های بزرگ آفریقا بمانند بریتانیایی ها بر آموزش اقلیت آسیایی، به جای آموزش بومیان اوگاندا، سرمایه گذاری کرده بودند. در اوایل دهه 1970، بسیاری از هندیها در آفریقای جنوب شرقی و اوگاندا در کسبوکارهای بانکداری و نجاری استخدام شدندو هند هراسی قبلاً با شروع حکومت امین در فوریه 1971 ریشه دوانده بود. در حالی که همه آسیاییهای اوگاندا از وضع مالی خوبی برخوردار نبودند، اما به طور متوسط وضعیت بهتری نسبت به جوامع بومی داشتند. هندیها را «صرفاً تاجر» میدانستند و به آنها را «دوکاوالا» (اصطلاح شغلی که در زمان امین به یک توهین ضد هندی تبدیل شد)، که سعی میکردند خریداران ناآگاه را فریب دهند و فقط به دنبال خانوادههای خود بودند، برچسبگذاری میشدند. تفکیک نژادی نهادینه شد. جوامع قومی محصور به خدمات بهداشتی و تحصیلی نخبگان خدمات ارائه می کردند. علاوه بر این، سیستم تعرفه در اوگاندا از لحاظ تاریخی به سمت منافع اقتصادی بازرگانان آسیای جنوبی است 0 3