معرفی کتاب بیابان اثر آنتون چخوف مترجم سروش حبیبی

 بیابان

بیابان

آنتون چخوف و 1 نفر دیگر
3.5
22 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

30

خواهم خواند

18

ناشر
ماهی
شابک
9789642093274
تعداد صفحات
168
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        بیابان داستان پسری سودایی است که با دایی‌اش رهسپار سفری می‌شود، سفری که نقطه‌ی پایانی است بر دنیای خیال‌انگیز کودکی او. پسرک در طول این سفر رویدادهای شگفتی را از سر می‌گذراند و بسیاری از مفاهیم عمیق زندگی را با تمام وجود درک می‌کند، مفهوم عشق، ترس، تنهایی و البته مرگ.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به بیابان

لیست‌های مرتبط به بیابان

یادداشت‌ها

          بسم الله الرحمن الرحیم

یگوروشکا، خواهرزاده‌ی کوزمیچفِ تاجر، به اصرار مادرش باید برای تحصیل از شهر ز به شهر ن برود. او ابتدا همسفر دایی‌ش و کشیش کریستوفر می‌شود و سفرشان را در بیابانِ بین این دو شهر شروع می‌کنند تا به کاروانی دیگر سپرده می‌شود تا او را در شهر ن به دایی‌ش تحویل دهند...

صد و شصت صفحه مقدمه برای سه چهار خط پایانی. این خلاصه رمان بیابان است. چخوف در تمام صد و شصت صفحه اول کتاب یک زندگی کامل را روایت می‌کند. زندگی‌ای که نمادی است از لحظه تولد انسان تا لحظات پایان زندگی‌اش. پر از پستی و بلندی، سختی و شیرینی، لحظات ملال و دقایق شورانگیز، و خلاصه تمام اجزای زندگی بشر. و در نهایت رفتن آن دو نفر نمادی است از مرگ و پوچ شدن زندگی گذشته. چخوف فقط یک حرف دارد. نتیجه پایان زندگی بی‌ارزشی مطلق است. 

روایت داستان چخوف سوم شخص مداخله‌گر است. راوی برای اینکه حرف پایانی داستان از زبان خودش روایت شود نیازمند دخالت در بین داستان است تا مخاطب بفهمد این حرف پایانی داستان از زبان کیست.

چخوف استادانه توصیفاتش را به خدمت می‌گیرد تا داستان را روایت کند. هر جایی شخصیت اول خوشحال است توصیفات به نحوی شاد بیان می‌شوند و هر جا ناراحت، به نحوی غمگینانه. وقتی وحشت شخصیت اول را فرا می‌گیرد فضا ترسناک و وهم‌آلود می‌شود. و این توصیفات و هماهنگی‌شان با زندگی شخصیت اول نظمی تصادفی دارد. مثل زندگی معمول انسان‌ها که شادی و ناراحتی‌شان بر اساس نظم خاصی پیش نمی‌رود. 

او در داستان ملال انگیز می‌گوید زندگی بشر و مواجه با مرگ منجر به پوچی می‌شود. اما اینجا می‌گوید این پوچی فراتر از امری خودخواسته است. این پوچی امری اجتناب ناپذیر است. اگر کسی در اثر مواجهه با مرگ به این نتیجه نرسد، تاثیری در نتیجه کلی نخواهد گذاشت. بالاخره مرگ پوچی ‌می‌آورد. 

کتاب اصلا راحت نیست و روایتی به شدت کند دارد. اگر سبک انتقال پیام چخوف برای‌تان غیرقابل تحمل است، در این کتاب غیرقابل‌ تحمل‌تر هم می‌شود و پیشنهاد می‌کنم آن را نخوانید.
        

20

آتن

آتن

1403/10/9

          برای من خوندن بیابان در ابتدا سخت بود. متن از نظر محتوایی اشکالی نداشت. اما روند. داستان ک طی شدن بخش زیادی از این کتاب در بیابان منِ خواننده رو کسل می‌کرد. اما هرچقدر کتاب پیش می‌رفت بیشتر خودم رو در قالب یگوروشکای ده ساله می‌دیدم و دوست داشتم به روزهای خوب این پسر برسیم‌.

بیابان داستانیه با محوریت یک پسربچه‌ و سفر او از شهری به شهر دیگر. اما این سفر، در اصل، آغازگر گام گذاشتنش  از دوران کودکی به دوران بزرگسالی (از زندگی‌ای به زندگی‌ای جدید)محسوب می‌شه. به این تغییر (این سفر در روند زندگی) که کلیت داستان رو تشکیل می‌ده، فقط در یک نقطه و در حد یک جمله مستقیماً اشاره می‌شه. اما شاکله‌ی کل داستانه و جزء غالبی هست که سایر اجزاء رک سازمان می‌ده و هماهنگ می‌کنه.

این تغییر یا سفر، از نظر مکانی و ظاهری، از شهر «ن» آغاز می‌شه به‌سوی شهری بزرگ‌تر برای تحصیل در کالج؛ که در طی مسیر، پسر با مفاهیمی مواجه می‌شه و تجربه‌‌ می‌کنه. چخوف با اتفاقاتی که انتخاب کرده و در سیر داستانش قرار داده، پسر رو در موقعیت‌های مختلف قرار می‌دهدپ؛ در ابتدا پسری آسوده و در خانه‌ای با وضع مالی خوبه‌ سپس همین پسر موقعیت‌های گوناگونی تجربه می‌کنه...
.

 غم _غم جدایی از موقعیت گذشته_، تنهایی _چه در زمانی که همسفرهاش خواب هستند و او از تنهایی حوصله‌اش سر می‌ره، چه در زمانی که با دایی و پدر کریستوفر در مهمان‌خانه یا در میان موژیک‌ها هست ولی دیگه عین گذشته کسی رو نداره که نگران حالش باشه یا به لرز کردن و بیمار شدنش اهمیت بده_، #عشق و شهوت نوجوانانه، درد و رنج، چه به‌خاطر سرما و دشواری‌های راه چه در موقعیت‌هایی که هرچیزی کاملاً مطابق میل او نیست و هیچکس هم به این نکته اهمیتی نمی‌ده‌‌‌...
.من این کتاب رو به خاطر نثر روان، توصیفات ادبی جذاب و صدالبته ترجمه قوی و تاثیر گذار سروش حبیبی بهتون پیشنهاد می‌کنم.
        

10