dino

dino

@roqi_keramat
عضویت

خرداد 1403

56 دنبال شده

58 دنبال کننده

                کتاب می‌خوانم؛
اما از کتاب زرد بیزارم.
گاهی چیز هم‌ می‌نویسم.
              
blue_dinosaurr
roqi_keramat

یادداشت‌ها

dino

dino

1404/4/14

        این داستان در تهران، پس از کودتای ۲۸ مرداد در دهه‌ی سی شمسی اتفاق می‌افتد. نشان می‌دهد در آن دوران یعنی پس از سرکوب ملی‌شدن صنعت نفت، فضا آکنده از ترس، خیانت، سرکوب سیاسی و انزوای روشنفکران بود.
داستان سه شخصیت اصلی و بیش از چهار شخصیت فرعی دارد‌.
دکتر محسن نون یکی از شخصیت‌های اصلی داستان؛ حقوق‌دان، روشنفکر و از بستگان دکتر مصدق که درگیر کشمکشی میان عشق شخصی و وفاداری سیاسی‌اش است. ذهن پریشان و عذاب وجدان او محور اصلی روایت داستان را شکل می‌دهد‌. 
دومین شخصیت اصلی، ملکتاج همسر دکتر نون، نماد عشق، وابستگی عاطفی و شاید حتی خودخواهی انسانی که حضورش در داستان عامل اصلی تصمیم‌گیری‌های بحرانی دکتر نون است. 
شخصیت اصلی دیگر، دکتر محمد مصدق، نخست‌وزیر ایران در داستان که نماد آرمان‌گرایی، صداقت و مقاومت در برابر استبداد است و بیشتر در ذهن و خاطرات دکتر نون حضور دارد.
دکتر حسین فاطمی شخصیت فرعی داستان و از یاران مصدق بود که حضوری کوتاه اما تاثیرگذار دارد و نماد نسل مبارز و قربانی‌شده‌ی آن دوران است. 
دکتر امینی، شخصیت فرعی‌ای که در فضای سیاسی داستان نقش دارد.
پدر دکتر نون که در خاطرات و ذهن او ظاهر می‌شود و نماد سنت، اقتدار پدرانه و گذشته‌ای که هنوز رها نشده، است.
عموی دکتر نون نیز در روایات ذهنی او حضور دارد و نقش وجدان یا صدای درونی را ایفا می‌کند.
پیرنگ این رمان، ساختاری منسجم اما روان‌پریشانه دارد که با تکنیک جریان سیال ذهن روایت می‌شود. این پیرنگ نه تنها گویای یک داستان عاشقانه-سیاسی‌است، بلکه بازتابی از فروپاشی روانی یک روشنفکر در بستر تاریخی کودتای ۲۸ مرداد است. پیرنگ این داستان خطی نیست؛ بلکه با پرش‌های زمانی، خاطرات و مونولوگ‌های ذهنی، ساختاری چندلایه و روان‌شناختی پیدا می‌کند که بازتاب ذهن دکتر نون است و خواننده را با تجربه‌ی درونی اون درگیر می‌کند.
داستان با زندگی آرام دکتر نون با همسرش شروع می‌شود که وفاداری به آرمان‌های سیاسی و جایگاه اجتماعی قابل‌احترامی دارد.
با وقوف کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، دکتر نون دستگیر و زندانی می‌شود. شکنجه‌های جسمی و روحی را تحمل و در برابر فشارها برای مصاحبه علیه مصدق مقاومت می‌کند. [رویداد محرک]
در زندان دکتر نون میان دوراهی قرار می‌گیرد؛ وفاداری به آرمان‌های سیاسی یا وفاداری به عشق همسرش؟! بازجویان از عشق او به ملکتاج سواستفاده می‌کنند تا او مجبور به خیانت شود. [کشمکش اصلی]
او در نهایت تسلیم می‌شود و مصاحبه را انجام می‌دهد که اوج درگیری درونی و سقوط اخلاقی او را نشان می‌داد. [نقطه اوج]
بعد از آزادی، دچار عذاب وجدان شدید می‌شود. در پی این عذاب وجدان رابطه‌اش با ملکتاج سرد می‌شود، به الکل پناه می‌برد و با توهمات ذهنی‌اش با شبه دکتر مصدق به زندگی ادامه می‌دهد اما تبدیل به انسانی منزوی، پشیمان و روان‌پریش می‌شود.
در این داستان، کشمکش‌ها هم به صورت درونی (با وجدانش) و هم به صورت بیرونی (با حکومت، بازجو و حتی همسرش) وجود دارند و تلفیق این کشمکش‌ها به داستان عمق روانی و تراژیک می‌دهد‌. 
هسته‌ی اصلی درون‌مایه‌ی داستان، تقابل عشق به همسر (ملکتاج) و وفاداری به آرمان‌های سیاسی‌ (مصدق) در بزنگاه تاریخی کودتای ۲۸ مرداد است. 
عذاب‌وجدان و فروپاشی روانی دکتر نون، سقوط تدریجی یک روشنفکر را در برابر وجدان خویش به تصویر می‌کشد‌. 
خیانت دکتر نون، تنها خیانت به یک رهبر سیاسی نیست؛ بلکه خیانت به باورها، گذشته و خود درونی‌اش است. این درون‌مایه، داستان را از یک روایت سیاسی فراتر می‌برد. 
جامعه‌ای که قهرمانانش را تنها می‌گذارد و آن‌ها را به انتخاب‌های دردناک وادار می‌کند، درون‌مایه‌ای تلخ و تکرارشونده در ادبیات معاصر ایران است که در این رمان نیز پررنگ است. 
با استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن، داستان نشان می‌دهد که چگونه ذهن انسان در مواجهه با فشار، عشق و پشیمانی مرز واقعیت را از دست می‌دهد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

dino

dino

1404/1/23

        ساده، کوتاه اما نمادین!
در این داستان کوتاه، یک مرد آمریکایی و زنی به نام جیگ در اسپانیا با هم به گفت‌وگو می‌پردازند. در یک ایستگاه بین‌راهی قطار درباره‌ی تصمیمی دشوار که به طور ضمنی به سقط جنین اشاره دارد، بحث می‌کنند. 
همینگوی، تپه‌هایی چون فیل‌های سفید را در سبک مدرن نوشته و این اثر یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های [نظریه‌ی کوه یخ] اوست.
همینگوی معتقد بود، داستان باید مثل کوه یخ باشد؛ یعنی فقط بخش کوچکی از آن قابل مشاهده و بخش عمده‌ی معنا و جزئیات، پنهان باقی بماند. در این سبک، نویسنده به جای توضیح مستقیم احساسات و افکار شخصیت‌ها از کنش‌ها، گفت‌وگوها و جزئیات ظاهری برای نشان دادن آن‌ها استفاده می‌کند. این روش باعث می‌شود که خواننده فعالانه در تفسیر داستان مشارکت کند و با تفکر و برداشت شخصی به معانی عمیق‌تری دست یابد. 
همینگوی در این داستان از دیدگاه عینی بهره برده‌است. در این زاویه‌ی دید، نویسنده بدون ارائه‌ی احساسات و افکار و یا نظرات شخصیت‌ها فقط اتفاقات و کنش‌های قابل مشاهده را بیان می‌کند. [سبک روایتی بی‌طرفانه و بدون قضاوت]
در سال ۱۹۲۷ [درست زمانی که تپه‌هایی چون فیل‌های سفید نوشته شد] ژنرال فرانسیسکو فرانکو بر اسپانیا حکومت می‌کرد و سقط جنین قانونی نبود.
از برخی نمادها در دیالوگ و متن داستان می‌توان به موارد زیر اشاره ‌کرد:
۱. اگر دیالوگ [میشه همه چیز داشته باشیم] را از دیدگاه مرد آمریکایی بررسی کنیم به این نتیجه می‌رسیم که به شیوه‌ای از زندگی لذت‌گرایانه [hedonistic lifestyle ] اشاره می‌کند که در آن لذت و خوشی به عنوان هدف اصلی در نظر گرفته می‌شود. چنین افرادی معمولا فقط به دنبال تجربه‌های خوشایند و لذت‌های جسمی و ذهنی هستند که منجر به توجه کمتر به پیامدهای نامطلوب و بلند مدت عدم مسئولیت‌پذیری اجتماعی، می‌شود.
اما کلمه‌ی [همه‌چیز] در همان دیالوگ از دیدگاه جیگ، به معنای خانواده است.
۲. پرده‌ی بامبویی بار، نشان‌دهنده‌ی تغییر وضعیت است.
۳. طعم‌ شیرین‌بیان که دختر به آن اشاره می‌کند، متناقض با نگرش او نسبت به همه‌چیز در زندگی‌اش است. 
۴. تپه‌ها که شبیه شکم‌های برآمده هستند نماد بارداری هستند. 
۵. فیل سفید نشان‌دهنده‌ی چیزی باارزش نادر اما پردردسر که نماد بچه است. 
۶. هر کدام از خطوط موازی ریل‌ها سمبل نقش هر یک از شخصیت‌ها در رابطه‌اشان است.
اما پایان باز این داستان!
مجموعا این اثر به فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم اشاره دارد که بطور خلاصه می‌گوید: شما به دنیا آمده‌آید و وجود دارید ولی تا زمانی که معنایی برای خود پیدا نکرده‌اید، هیچ‌چیز نیستید. 
پس به‌نظر همینگوی، فرقی نمی‌کرد که این زوج چه تصمیمی بگیرند؛ مهم این بود که حتما تصمیمی بگیرند!
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

22

dino

dino

1404/1/3

        روایتی شیزوفرنیک اما متفاوت از جنگ!
ونه‌گات توو این کتاب بسیار هوشمندانه دیده‌های خودش رو از بمباران فجیع درسدن آورده. آمیختن مسائل جنگ جهانی با فرازمینی‌ها و سفر در زمان یکی از ویژگی‌های این کتابه که شما رو دائما توو دوراهی باور کردن و باور نکردنش قرار میده و مدام به عقل بیلی پیلگریم (شخصیت‌ اصلی)، عقل نویسنده و حتی عقل خودت شک می‌کنی :). و علاوه بر اون خیلی باظرافت مسائل اجتماعی رو داخل همون صحنه‌های علمی تخیلی رسم کرده. مثل اونجایی که تلویزیون می‌دید و یکهو فیلم برعکس شد و جنگ رو از برعکس می‌دید که موشکا برمیگردن و همه چیز بر میگرده سرجاش. :) یا مثل باغ‌وحشی که آدم‌فضاییا توو ترالفامادور (سیاره‌شون) از آدما درست کردن و... 
نوع روایت ونه‌گات مثل باقی داستان‌هاش آمیخته با کمدی تاریک هست. متاسفانه خیلی‌ از ما دچار این اشتباه می‌شیم که در کمدی تاریک دنبال خندیدن هستیم! کمدی تاریک خیلی جاها قرار نیست ما رو بخندونه. قراره تلنگر بزنه. طعنه بزنه. کنایه بزنه. و حتی پوزخند بزنه. 
از طرفی جاهایی کمدی تاریک ما رو می‌خندونه! چون احتمالا توو اجتماع با اون موضوع سر و کار داشتیم و زخم خوردیم ازش. بازم اگر ما رو خندوند، مثلا راجع به این کتاب که درباره جنگ هستش؛ دلیل بر این نمیشه که جنگ رو چیز خنده‌دار و خوشایندی به تصویر کشیده باشه و شوخی کرده باشه!!  [با توجه به یادداشت‌های مربوط عرض کردم این قسمت رو.]
به هر صورت، این کتاب، کتاب خاصی هست و ارتباط گرفتن باهاش مقداری سخته و احتمالا موردپسند همه نباشه :)💔
      

25

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.