معرفی کتاب انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر اثر یوال نوح هاراری مترجم نیک گرگین

انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر

انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر

یوال نوح هاراری و 3 نفر دیگر
4.0
210 نفر |
57 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

90

خوانده‌ام

408

خواهم خواند

421

ناشر
نشر نو
شابک
9786008547037
تعداد صفحات
620
تاریخ انتشار
1397/3/29

توضیحات

        صد هزار سال پیش، دست کم شش گونه ی انسانی در زمین زندگی می کردند. امروز تنها یکی به جا مانده است:چه طور گونه ی ما در نبرد برای سلطه بر دیگران پیروز شد؟ چرا نیاکان شکارگر-خوراک جوی ما اقدام به ساختن شهرها و برپایی پادشاهی کردند؟ چگونه به خدایان و ملت ها و حقوق بشر ایمان آوردیم، به پول و کتاب ها و قوانین اعتماد کردیم، و خود را برده ی بوروکراسی و مصرف گرایی و حرص و آز برای خوشبختی ساختیم؟ دنیای ما در هزاره ی آینده چه شکلی به خود خواهد گرفت؟انسان خردمند به گونه ای جسورانه و همه جانبه و بحث انگیز هر آنچه را تاکنون گمان می کردیم در مورد انسان می دانیم به چالش  می کشد: افکارمان، رفتارمان، اعمالمان، اقتدارمان ... و آینده مان را.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر

نمایش همه
علی

علی

1402/5/23

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

انقلاب علمی انقلابی در دانش نبوده است، بلکه بیش از هر چیز انقلابی در نادانی بوده است. کشف بزرگ انقلاب علمی این بود که انسان پاسخ مهم‌ترین سوالات خود را نمی‌داند. سنت‌های پیشامدرن مثل مسیحیت و آیین بودا ادعا می‌کردند که همه چیزهای مهم را درباره جهان می‌دانند. خدایان یا انسان‌های فرزانه، خرد جامع را در تملک خود داشتند و آن را در قالب متون و سنت‌های شفاهی برای ما آشکار می‌ساختند. غیر ممکن بود که کتاب مقدس مسیحیان یا بوداییان در مورد رازهای بزرگ جهان اشتباه کند. علم امروزی، از این جهت که آشکارا به نادانی جمعی در مورد مهم‌ترین سوالات اعتراف می‌کند، سنت منحصربه‌فردی در دانش است. داروین هرگز ادعا نمی‌کرد که خودش "آخرین زیست‌شناس" است و خود اوست که معمای حیات را برای همیشه حل کرده است و فیزیک‌دانان هم اعتراف می‌کنند که از دلایل "بیگ بنگ" اطلاعی ندارند. تمایل به اعتراف به نادانی، علم جدید را پویاتر و انعطاف‌پذیرتر از تمام سنت‌های معرفتی پیشین ساخته است.

4

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر

نمایش همه

پست‌های مرتبط به انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر

یادداشت‌ها

          حالا بیش از یک ماه از وقتی که کتاب را خواندم می گذرد. چیزهایی که خیلی برایم تازه نبوده فراموشم شده. اما یکی دو قسمت کتاب برایم تکان دهنده بود و هنوز ذهنم درگیر آن است. از همه تکان دهنده تر بخش «...و تا پایان عمر با خوبی و خوشی زندگی کردند» بود و بحثی که درباره خوشبختی می‌کند. 
من قبلاً با تعجب به آدم هایی بر خورده بودم که از دوره‌های سخت زندگی شان به عنوان بهترین دوران های زندگی یاد می‌کردند. نویسنده می‌گوید خوشبختی چیزی نیست جز سطح سروتونین در مغز انسان ها! اگر در سنگر جنگ دشمن محاصره ت کرده باشد و سرا پایت لجن آلود باشد ولی سروتونین مغز تو زیاد باشد خوشبخت تر از وقتی هستی که در ویلای تابستانی ت رمان تازه ای را میخوانی ولی سروتونین مغزت پایین تر از حد متوسط است. 
من از اول کتاب بارها و بارها حس کردم نگاه زیست شناختی نمی‌تواند به تنهایی انسان را تفسیر کند، اما این جا یکهو جا خوردم. 

یکی دیگر هم این جمله طلایی عجیب بود: 

تجمل به ضرورت تبدیل می‌شود. 

و نتیجه اش این بود که هر روش تازه تجملی برای زندگی لامحاله روش های سنتی را از بین می‌برد با بی رحمی تمام. 

یک ایراد هم از کتاب بگیرم. وقتی از انقلاب کشاورزی می‌گوید تعبیرش این است که گندم انسان را اهلی کرد نه بالعکس. خب این گزاره به نظر من بی معنی است. مثلاً چه فرقی میکند بگوییم انسان گاو را اهلی کرد یا بگویم گاو انسان را اهلی کرد؟! انسان پفک را اهلی کرد یا پفک انسان را؟!!

بعدالتحریر:

دو بریده از کتاب:
"در سال ۱۶۲۰ فرانسیس بیکن یک بیانیه علمی به نام ابزار نوین انتشار داد. اودر این اثرعنوان کردکه «دانایی توانایی است». آزمون واقعی «دانش» این نیست که صحت داشته باشدبلکه این است که مارا قدرتمندکند. دانشمندان معمولا چنین فرض می کنند که هیچ نظریهای صد در صد صحیح نیست. در نتیجه، حقیقت، برای دانش، آزمون ضعیفی است. آزمون واقعی کارایی و سودمندی است. نظریه ای که ما را قادر می سازد تا کارهای جدیدی انجام دهیم دانش به حساب می آید."
"اقتصاد سرمایه داری مدرن برای ادامه بقای خود باید دائما تولید را افزایش دهد، مثل کوسه ای که یا باید شنا کند یا خفه شود. اما فقط تولید کافی نیست. کسانی هم باید وجود داشته باشند تا این تولیدات را بخرند، وگرنه صاحبان صنایع و سرمایه گذاران ورشکست خواهند شد. برای جلوگیری از این فاجعه و اطمینان از این که مردم همیشه هر چیز جدیدی را که صنعت تولید می کند می خرند، نوع جدیدی از اخلاق ظهور کرد: مصرف گرایی"

من دنبال این بودم که یک نقد حسابی درباره این کتاب بخوانم چیز زیادی پیدا نکردم. گزارش جلسه نقد کتاب در شهر کتاب هم خیلی مجمل و نارسا بود تا این که این ویدئو از دکتر شروین وکیلی را دیدم که قبلا چندین جلسه افتخار داشته سر درس ایشان بنشینم. به نظرم در مجموع نقدهای ایشان خوب و جدی است:
https://www.aparat.com/v/SeKTV
        

3

Melorin

Melorin

1403/1/2

          ای کاش هرکسی حداقل یکبار این کتاب رو بخونه.
مجموعه کتاب های ۱) انسان خردمند ۲)انسان خداگونه ۳)بیست و یک درس برای انسان قرن ۲۱
این مجموعه کتاب برای انسان امروزی باید مثل کتاب‌های مقدس در دوران گذشته باشه. انسان امروزی، انسان بزرگ شده با علم باید این کتاب ها رو راهنمای راه خودش قرار بده.
چقدر خوبه که هرکدوم از ما از تاریخچه خودمون، اینکه از کجا اومدیم و در طول زمان چقدر تغییر کردیم و البته اینکه ساختار امروزی دنیای ما چجوری تشکیل شده رو بدونیم.
البته باید اشاره کرد که شاید این کتاب برای همه هم مناسب نباشه. کسی باید سراغ این مجموعه کتاب بره که دید بازی داشته باشه و با تعصب با مفاهیم بحث شده توی این کتاب برخورد نکنه، اگر قرار باشه با تعصبات دینی این کتاب رو بخونید، قطعا لذت نمی‌برید و چیزی هم ازش دریافت نمی‌کنید. و قطعا هم باید اشاره کرد که این کتاب ها صرفا قرار نیست عقیده شما رو تغییر بدن، فقط شاید نیاز باشه با دید بازتری به گذشته و تاریخچه خودمون نگاه کنیم و با دیدی باز به سمت آینده بریم.

شاید بد نباشه که این نکته رو هم درنظر بگیریم که کسی که این کتاب رو نوشته، آقای هراری، همچین آدم بدون اسم و نامی نیست، ایشون در دانشگاه آکسفورد یکی از بهترین دانشگاه های دنیا تحصیل کردن و تحقیقات و نوشته های ایشان خیلی هم مورد تقدیر قرار گرفت و کتاب هاشون هم که جزو پر فروش ترین کتاب های کشور های مختف قرار گرفت.
در آخر باید گفت که همه ما، مخصوصا مردم کشور خودمون ایران باید با اندیشه ها و مفاهیم این کتاب آشنایت پیدا کنن و با دنیای امروزی، با دنیای علمی، با شیوه علمی برخورد کنند.
        

13

 شریعتی

شریعتی

1402/3/20

         از منظر محض علمی، زندگی انسان مطلقاً هیچ معنایی ندارد. انسان حاصل فرایندهای تکاملی کور بوده است که بدون هدف یا منظوری عمل می‌کردند. اعمال ما بخشی از طرح الهی هستی نیست، و اگر سیاره‌ی زمین فردا صبح نابود شود، عالم هستی احتمالاً مطابق معمول به حیاتش ادامه می‌دهد. تا آن‌جا که در این لحظه می‌توانیم بگوییم هیچ‌کس دلتنگ ذهنیت بشری نخواهد شد. بنابراین، هر معنا و فایده‌ای که انسان‌ها به زندگی‌شان نسبت می‌دهند توهمی بیش نیست.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2