داستان امروزی بود ولی قرار بود توی گذشته اتفاق افتاده باشه. یه جورایی شبیه مهندسی معکوس بعضی از رمان‌های آگاتا کریستی بود. 

هنر هالی جکسون قطعا توی تعلیقیه که چندین جای ماجرا گنجونده و مای مخاطب هم بهمراه بچه‌هایی که دارن اون بازی عجیب رو انجام میدن، قلبمون به تپش میفته. 

کم‌حجم و خوش‌خوان و هیجان‌انگیز بود و خوراک یه عصر روز تعطیل‌.

روی جلد کتاب نوشته این کتاب پیش‌درآمدیه روی سه تا رمان جنایی-معمایی دیگه که خب نگفته پیداست مشتاق شدم اونارم بخونم.
        

          پایان بازی بخش موردعلاقه‌ام بود..
        

          وقتی از وجود این جلد فرعی باخبر شدم که به جلد دوم رسیده بودم و خب برای شروعش خیلی دیر بود. اما به محض تموم کردن سه‌گانه اومدم سراغش! نمی‌دونم ترجیح می‌دادم این جلد رو اول از همه بخونم یا آخر، اما می‌دونم بعد از پلات نسبتا ساده‌ و مشخص جلد سوم، مناسب‌ترین کتاب بود. معمای این کتاب دوباره فکرم رو درگیر کرد و با وجود صفحات خیلی کمترش نسبت‌ به بقیه‌شون، ماجرا کاملا نوشته شده بود. این کتاب در حاشیه، جرقه‌ی شروع کل پرونده‌ها ر‌و بهم نشون داد و وای، واکنشی که موقع رانندگی توی صفحات آخر کتاب گنجونده شده، خیلی به موقع و زیبا بود. (خصوصا برای کسی که بقیه ماجرا رو می‌دونه!) تنها دلیلی که یه ستاره کمتر دادم اینه که واقعا سازنده‌های بازی قتل حرصم رو درآوردن و چون دستم بهشون نمی‌رسه از این تریبون اعتراضم رو اعلام می‌کنم.
        

          این کتاب،مقدمه ای بر مجموعه راهنمای‌ کشف‌ قتل‌ از‌ یک‌ دختر‌ خوب‌هست. پیپ همراه با دوستانش به خانه ی رینالدزها میرن تا یک بازی قتل انجام بدن و معمای قتل رو پیدا کنن....

به عنوان جلد فرعی بنظرم خوب بود.چون جلد فرعی باید چیزی برای ارائه داشته باشه که تو جلدای اصلی نیست.ولی ای کاش اینو قبل از اینکه مجموعه رو بخونم،میخوندم.چون اینجوری مزه ش بیشتر میشد.

 ما اینجا دلیل یه سری از تصمیمات پیپ برای جلد اول رو میفهمیم🤭
۲/۵از ۵
        

          بسیار خب این کتاب خوش خوان هم تموم شد.من مجموعه ی راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب رو نخوندم و شانس آوردم اول اینو شناختم.نسخه ی صوتیش رو گوش کردم و بنظرم خیلی کتاب جالب و بامزه ای بود و منو به سمت خوندن اون مجموعه سوق داد.خوبیِ کتاب این بود که کوتاه بود و فکر کنم من در حد دو روز تمومش کردم و پیشنهادش می کنم.خیلی داستان پیچیده ای نداره ولی گویا در ادامه و شروع مجموعه جالب ترم میشه.
        

          الان مثلا یعنی چی منم دلم میخواد یه اکیپ داشتم که از این بازی ها میکردیم؟؟ الان یعنی چی؟؟
اون یه نیم نمره بخاطر این بود که من هم با پیپ هم عقیده بودم در مورد اینکه قاتل کی بود🤷🏻‍♀️
خدا بخیر کنه ادامه مجموعه رو ...
        

          این کتاب مقدمه ای بر سه جلد کتاب بعدی نویسنده است  ،داستان چند دوست که یک معمای قتل را بازی می‌کنند و کتاب جالبی بود و واقعا دلم خواست که با دوستام از این معماها حل کنم خیلی فضای جالبی داشت .
        

          کتابِ کوتاه و‌ خوش خوانی بود 
اولین جلدِ مجموعه راهنمای کشف قتل از یک دختر خوبِ 
به عنوانِ جلد اول خوب بود
        

          بهترین کتاب جنایی که در چند وقت اخیر خوانده ام.
بدون لو رفتن داستان:
ماجرا از جایی شروع می شود که پنج نوجوانی که تازه تعطیلات تابستانشان شروع شده تصمیم می گیرند یک بازی گروهی انجام بدهند چیزی مثل بازی مافیا که باید قاتل را پیدا کرد.
اوایل که شروع به خواندن کردم ذهنم دائما دنبال این سوال بود که آیا با یک رمان نوجوانانه و کلیشه ای در ژانر جنایی روبرو هستم ؟ و در نهایت با یک جواب قاطع مواجه شدم : نه !
این کتاب با اینکه کوتاه هست به خوبی در ۳۰ صفحه اول خواننده را با شخصیت ها آشنا و همراه می کند به گونه ای که بارها در اواسط و انتها کتاب فریاد تعجب خواهید زد و در جای خود جا به جا می شوید.
این کتاب در حالی که ژانر جنایی دارد گهگاهی رده هایی از سبک ترسناک استیون کینگ را به خوبی رو می کند و در نهایت شما را در تله ای که برایش برنامه ریخته است می اندازد.
اینکه کتاب صرفا پیش درآمدی از سه گانه جنایی دختر خوب بود باعث شد من رو خیلی هیجان زده و مشتاق خوندن این سری کتاب کنه ، درنگ نکنید و این کتاب مستقل رو به لیستتان اضافه کنید ، بعدا ازم تشکر خواهید کرد.
در آخر ممنون از نشر نون و خانوم محدثه احمدی برای چاپ و ترجمه این کتاب.
        

          قشنگ ترین اسپین آفی بود که می‌تونستم از این مجموعه بخونم. پیپ زیادی باهوش نیست؟
        

          هیچ وقت قرار نیست بفهمم مغز هالی جکسون چطور اینقدر خوب کار میکنه
        

          کتاب بازیِ قتل، نوشته‌ی هالی جکسون، مقدمه‌ای بر رمان‌های: «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب»، «دخترِ خوب، خونِ بد» و «خوب مثل مرده‌ها» می‌باشد که محوریت داستان درباره‌ی دختر دبیرستانی‌ای به نامِ «پیپا فیتز آموبی» ست. 
پیپا، دختر باهوش و درس‌خوانی‌ست که برای آخرِ هفته، توسط یکی از دوستانش به مهمانی‌ای دعوت می‌شود. البته، نه یک مهمانیِ ساده! پیپا و دوستانش باید در مهمانیِ «بازی قتل» شرکت کنند. مهمانی‌ای که در آن باید نقش‌های یک خانواده را بازی کرده و معمای قتل را حل کنند.
طی بازی، پای یک اتفاق قدیمی که چندسال‌پیش در شهرشان رخ داده وسط کشیده می‌شود که مربوط می‌شود به کتاب بعدی.

داستان آنقدر ترغیب کننده بود که از وقتی کتاب را دست گرفتم، نمی‌توانستم رهایش کنم به‌طوری که طی دو روز تمام شد!
نثر روان و جذابیت داستان باعث شد بروم سراغ کتاب بعدی: «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب».
        

          فقط یه مقدمه و دستگرمی هست برای مجموعه اصلی 
خوندنش خالی از لطف نیستید ولی آخرشو دوست نداشتم
        

          این کتاب رو بعد از سه جلد اصلی خواندم . و باید بگم محشر بود . سریع و کااااملا مقدمه . این کتاب رو یا باید قبل سه جلد خوند و یا بعد سه جلد . اما خودم به شخصه از اینکه بعد سه جلد به عنوان اختتامیه خواندم بسیار راضیم . باید بگم اختتامیه یا افتتاحیه بسیار زیبایی هست
        

          بازی قتل به عنوان مقدمه‌ی یه مجموعه‌ی جنایی خوب بود، به هر حال زشت بود مقدمه رو نخونم برم سراغ خود کتاب‌ها. داستان از این قرار بود که چندتا نوجوان جمع شدن توی خونه‌ی یکیشون و قراره یک بازی فکری انجام بدن، یک بازی فکری و در اون قاتل رو شناسایی کنند و در انتها یه اشاراتی به شروع داستان کتاب بعد می‌کنه.ه
        

          مقدمه خیلی خوبی داشت
        

          چه کسی از بالماسکه بدش می‌آید؟
یک دورهمی مجلل با مهمان‌هایی مرموز و آدم‌هایی که وانمود می‌کنند شخص دیگری هستند.
هیجان‌انگیز است، مگر نه؟
اگر بوی دردسر از صد متری حس میکنید و عاشق جنایت هستید!
خوش آمدید به کشف راز یک مرگ مرموز🕵🏻‍♂️
        

          /این کتاب مثل یه کوچه‌ی باریکی بود که دوباره خواننده رو می‌سونه به پیپ و معماهایی که حل می‌کنه
حس قشنگی بود که بعد از خوندن مجموعه‌ی اصلی دوباره سراغ همون کاراکتر ها و استدلال های کشف قاتل بگردم 
به نظرم بهتره این کتاب رو قبل از شروع مجموعه ی کشف قتل بخونید
مثل یه مقدمه‌ی جامع و کامل، خواننده رو جذب اتفاقات بعدی داستان می‌کنه