معرفی کتاب اگر شبی از شب های زمستان مسافری اثر ایتالو کالوینو مترجم لیلی گلستان

اگر شبی از شب های زمستان مسافری

اگر شبی از شب های زمستان مسافری

ایتالو کالوینو و 1 نفر دیگر
3.6
38 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

60

خواهم خواند

82

ناشر
آگه
شابک
9789643290573
تعداد صفحات
316
تاریخ انتشار
1399/9/16

توضیحات

        تو داری شروع به خواندن داستان جدید ایتالو کالوینو، اگر شبی از شب های زمستان مسافرت، می کنی. آرام بگیر. حواست را جمع کن. تمام افکار دیگر را از سر دور کن. بگذار دنیایی که تو را احاطه کرده در پس ابر نهان شود...

      

لیست‌های مرتبط به اگر شبی از شب های زمستان مسافری

نمایش همه

یادداشت‌ها

          «اگر شبی از شب های زمستان مسافری»
چند کتاب را خوانده اید که نویسنده ی آن خواننده را از حالت ناخودآگاه و شنونده ی منفعل دربیاورد و آگاهانه او را در هنگام نوشتن شریک افکارش کند؟
من تابحال تنها داستایوفسکی «یاد داشت های زیرزمینی» را به چنین خصلتی می شناختم، اما«ایتالو کالوینو» هم بله!
پیش از هر چیز باید دانست که با یک رمان منسجم طرف نیستیم،حداقل داستان های این مجموعه به ظاهر ارتباطی با هم ندارند اما این نگاه نویسنده به این گنگی در ارتباط است که بسان نخ تسبیحی پیوندی از جنس تحلیل روایی به مخاطب می دهد.
برای فهم بهتر دریاچه ای را تصور کنید که سنگ هایی با فاصله ی کم از سطح آب بیرون زده اند و راهی را به افقی مه آلود هدایت می کنند،تعداد سنگ ها زیاد است و انتخاب جهتی خاص مشکل است،اما به هرحال به جایی تو را می خوانند. این وضعیت مخاطب در مواجه با این کتاب است.در چند موقعیت خود نویسنده هم به این نکته اشاره کرده است.
گاهی مرز بین یک اثر مزخرف وشاهکار خیلی بهم نزدیک می شود، این کتاب میان‌این دو مرز با زاویه‌دید خوانندگانش در سیلان است.
پ:لیلی گلستان از مترجمان معروف در عرصه ی فرهنگ است اما در این اثر، من انتخاب واژگان و برخی جملات را مغلق می یابم. نمی‌دانم به خاطر تزریق حس ابهام کتاب بوده و یا زبان مبدا چنین تصوری به او داده ولی به هر جهت این مساله در فراری دادن مخاطب عام از کتاب(وحتی بسیاری از مخاطبان خاص) نقش عمده ای را ایفا می کند.
        

1

رمانی که ر
          رمانی که رمان نیست

شما مشغول خواندن معرفی کتاب اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری اثر ایتالو کالوینو هستید. این ریویو را علی شاهی نوشته و آن‌را در مجله‌ی اینترنتی «کتابخانه‌ی بابل» منتشر کرده است. شما صفحه‌ی مجله را باز کرده‌اید، به دنبال نوشته‌ی تازه‌ی علی شاهی گشته‌اید، آن‌را بالای صفحه یافته‌اید و تصمیم گرفته‌اید آن‌را بخوانید. راحت روی صندلی‌تان نشسته‌اید، نور صفحه‌ی نمایش‌تان را تنظیم کرده‌اید و با آرامش شروع به خواندن معرفی‌ای کرده‌اید که در آن نوشته شده: «شما مشغول خواندن معرفی کتاب «اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری» اثر ایتالو کالوینو هستید. این ریویو را علی شاهی نوشته…».
آیا این نوشته قواعد مألوف معرفی‌نویسی را نقض کرده است؟ آیا انتظار نداشتید چنین معرفی کتابی را در یک مجله‌ی اینترنتی بخوانید و معتقدید که نویسنده نباید فاصله‌ی خودش با شما را بر هم بزند و در نوشته‌اش به خودش، به شما و به خود نوشته اشاره کند؟ حق با شماست. حس عجیبی دارید و نمی‌دانید با این متن چه کنید. این همان اتفاقی است که وقتی مشغول خواندن رمان «اگر شبی…» هستید بارها و بارها برایتان می‌افتد. داستانی درباره‌ی خواننده‌ای که تصمیم دارد رمانی بخواند به نام «اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری» اما هر بار به راهی غیر از آن‌چه پیش‌بینی می‌کنید کشیده می‌شود. روایتی که در آن قواعد مألوف داستان‌نویسی به هیچ وجه رعایت نشده و راوی آگاه به این که مشغول روایت برای شماست مدام بین شما و داستان فاصله می‌اندازد. رمانی با چند شروع و چند پایان مختلف که در طول روایت پخش شده‌اند. هزارتویی که در آن از هر راهی بروید به همان جایی که قبلاً بوده‌اید باز خواهید گشت. یک اثر شاخص و تعیین‌کننده‌ در جنبش ادبی پست‌مدرنیسم. کالوینو در بهترین حالت خود.
نویسنده با طراحی یک ساختار بدیع و جذاب، مسائل مهمی را درباره‌ی رابطه‌ی داستان با جهان واقعی، رابطه‌ی نویسنده با خواننده و رابطه‌ی انسان با کتاب مطرح می‌کند. رمان مانند نقاشی‌های فان آیک یا بلاسکز مخاطب را به درون خود می‌کشد و شما با نزدیک‌شدن به شخصیت کتاب‌خوان داستان هم در تجارب او شریک می‌شوید و هم تجارب خود را به اشتراک می‌گذارید.
حال به انتهای معرفی رسیده‌اید و می‌خواهید یک بار دیگر آن‌را بخوانید. نگاهی به کل متن می‌اندازید. جمله‌ی آخر بیش از همه شما را برانگیخته و درگیرتان کرده است: «تجربه‌ی خواندن رمان کالوینو را به هیچ وجه از دست ندهید»…
        

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          ۳۱۵ صفحه در ۹ ساعت و ۴۵ دقیقه.
‌
همه‌چیز «اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری» بر رمان بودنش دلالت دارد با این تفاوت که به مانند یک رمان خوانده نمی‌شود. حسّ خواندنش همانند غوطه‌ور شدن در رؤیایی روشن است، رؤیایی که شخص در آن بیدار می‌شود اما در واقعیت، آن‌که رؤیا می‌بیند، به خوابیدن ادامه می‌دهد. در سطحی دگر، مانند ایستادن در مقابل یک آینه در یک خانه‌ی سرگرمی‌ست، آینه‌ای که متن‌ها را تحریف می‌کند و تمام قوانین و قراردادهای یک رمان را دور می‌زند. «اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری» کتابی نیست که بتوان در راه خواندش زیرا با خواندنش حس می‌کنی که در قلمروی توهّم‌زده به سر می‌بری، جایی که زمان کندتر می‌گذرد و عقربه‌های ساعت، به غایت کندتر حرکت می‌کنند. اگر پیروی از این کتاب سخت است، به دلیل طراحی چالش‌برانگیز اما متمایزش است که در عین حال به مزاق خوش می‌آید.
‌‌
کتاب که به پایان رسید، به جای یک کتاب، ۱۰کتاب خوانده بودم همگی ناقص که در تعلیق و ابهام باقی مانده بودند. همگی این ۱۰قطعه با یک رمان موازی، که به ده‌ها فصل شماره‌دار تقسیم شده، در تلاقی‌ست. این دو مجموعه به هم مرتبط هستند: هر فصل شماره‌گذاری‌شده، داستان چگونگی رسیدن خواننده به کتاب بعدی را بیان می‌کند، و آن را به مثابه ماشه‌ای هوشمند آماده می‌کند. هر کتاب، به نوبه‌ی خود، بویی از آنچه را که قرار است در ادامه بیاید می‌دهد.
‌قهرمان این کتاب در حقیقت خود خواننده است، کسی که هم کتاب را می‌خواند و هم کسی که خوانده می‌شود.
کتاب این‌گونه شروع می‌شود: "تو داری شروع به خواندن داستان جدید ایتالو کالوینو، اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری، می‌کنی. آرام بگیر. حواست را جمع کن. تمام افکار دیگر را از سر دور کن. بگذار دنیایی که تو را احاطه کرده در پس ابر نهان شود".
‌
«کالوینو» فعالیتی انتزاعی و انفرادی چون خواندن را چاشنی یک پازل، هدف یک توطئه‌ی شیطانی قرار می‌دهد. خواننده از یک طرح شکسته به نقشه‌ی شکسته‌ی دیگری کشیده می‌شود. اگرچه این رمان عمیق و دقیق طراحی شده را می‌توان با دانشی که برای درک معنای داستان‌های کوتاه «بورخس» لازم است، تحلیل کرد، اما «کالوینو» رمانی را به ما پیشنهاد می‌کند که خواندن آن کاملن دلپذیر است و یک هدف روشن را تعریف می‌کند: که ما را برانگیزد تا این حس را در درون خویش بیابیم که پس از اتمام و بستن کتاب، دوباره شروع به خواندنش کنیم. و در حالی که همه‌ی ما پس از خواندن یک کتاب به روال یکنواخت روزمرگی خود برمی‌گردیم، این احساسی است که باید آن را گرامی داشت.
        

0