زیاد منو نگرفت
        

          توران تور رمانی است برای مخاطب نوجوان به  نویسندگی #عباس_جهانگیریان و انتشارات #کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان که شخصیت اصلی و قهرمان رمان سارا است که با حل کردن چالش ها و موانعی که سر راهش قرار می‌گیرد داستان برای مخاطب جذاب میشود.
در این رمان استفاده از الگو ها و اسطوره ها ی شاهنامه و بخصوص نقش و اهمیت زن در حل مشکلات و ایجاد آرامش و کاهش تنش های بوجود آمده مورد توجه است. 
رمان بسیار روان است و خرده ماجراها زود پیش میروند. 
نوع شروع داستان کمی متفاوت، و با معرفی شخصیت ها و ویژگی های آن ها شروع میشود. 


برشی از کتاب: 
ماهور با خوشحالی می گوید : یادم اومد! یادم اومد! 
می گویم: پس بخون زودتر. 
ماهور ورد را می خواند و به من و خودش فوت می کند و می گوید: دیگه نباید بترسیم. هیچ اتفاقی نمی افته. 
ولی من هنوز می ترسم.
خالا نور بیش تری از پنجره به درون می آید و چهره فرانک را بهتر می توانم ببینم. 
فرانک می گوید: شما نباید بترسید. راه که بیفتید ترستون میریزه. برید. من هم ازتون مراقبت می کنم.
        

          خیلی خیلی وقت پیش خوندمش و وای از اینهمه شیرینی...
این کتاب اونقدر برام لذتبخش و جذاب بود که انگار خودمم همراهشون بودم، طوری که سفرشون رو میتونم به عنوان یکی از مسافرت های زندگیم حساب کنم. 
یکی از نقاط خیلی مثبتش اشاره به داستان های شاهنامه و استفاده از اونها بود.
جزو کتاب هایی هستش که خیلی خوشحالم بابت خوندنشون. و فکر میکنم نکته اصلیش اینه که توی اون سن (فکر کنم حدود ۱۰، ۱۱ سالگی شاید) خوندمش و اینقدر بهم چسبید. شاید اگر بزرگتر بودم اونقدر شیرینیش زیر زبونم مزه نمی‌کرد.
        

          توران تور، یه دختر معمولی با یه مشکل جسمانی. 
توران تور پر بود از شخصیت‌هایی که به قشنگی به تصویر کشیده شده بود. 
یکی از قوت‌های توران تور، توجه به داستان‌های کهن شاهنامه بود. داستان‌هایی که نوجوان‌های امروز ما بی‌نهایت از آن‌ها دور شده‌اند و لابه‌لای شلوغی‌های زندگی گم شده. 
به نظر من مهم‌ترین و اثرگذار ترین بخش رمان ، توجه به شاهنامه و داستان‌های آن بود.
یکی از مشکلات داستان، کم ارزش نشان دادن مقام پدر بود. که پدر را فرد بی مسئولیت و آزار دهنده نشان داده بود که می‌شد در کنار بدی‌ها، خوبی‌های پدر را نشان داد که از این حس منفی  از شخصیت پدر گرفته شود.
        

          بیشتر اتفاقات این کتاب توی شب اتفاق می افتند و همین جذابیتش را برای من خیلی زیاد کرده بود چون من دقیقا شب به فکرم رسید که این کتاب را بخوانم و وقتی همه خوب بودند خیلی آرام کتاب را از توی قفسه در آوردم و صفحه گوشی را روشن می کردم تا بتوانم کلمات را ببینم و بخوانم.
انگار من هم یکی از آدم های تور بودم و گاهی آنقدر کل کل پدر و مادر توی کتاب برایم آشنا بود که می گفتن دست مریزاد.
به نظرم نویسنده از ظرفیت های طنز نویسی به خوبی استفاده کرده بود.
و یکی از شخصیت ها بود اسمش را خانم داروپخش گذاشته بودند چقدر شبیه آدم های روشن فکر این دوره و زمانه بود که خوشان هم  حرف های خودشان را باور ندارند.
و در آخر این کتاب برای من اولین تجربه کتاب خوانی در شب آن هم در تاریکی بود و اصلا از کارم پشیمان نیستم،پیشنهاد می کنم اگر برایتان مقدور است شما هم همین کار را بکنید چون 
واقعا به جذابیت کتاب می افزاید‌
این کتاب را خیلی خیلی دوست داشتم و پیشنهادش می کنم امیدوارم امسال بیشتر بتوانم از نویسنده اش کتاب بخوانم.

        

          توران تور رمان نوجوان است. داستان دختری نوجوان به اسم سارا که از قضا براثر اتفاق و شوکی فلج شده است. سارا در خانواده‌ای زندگی می‌کند که مشکلات اقتصادی و خراب کاری موج می‌زند اما خب اعضای خانواده هر چند گاهی به غلط در تلاش هستند برای بهبود اوضاع تلاش کنند چون همدیگر را دوست دارند. آمحمود آقا پدر سارا مینی بوسی قراضه دارد و در راستای اخراجش از کار به همراه خانواده تصمیم می‌گیرند تور راه بیندازند. اولین سفر تور توران تور شخصیت‌های داستان را وارد چالش‌هایی می‌کند که آن‌ها را تا سر حد مرگ و زندگی می‌برد از خوبی‌های داستان می‌توان به استفاده از شاهنامه و داستان‌های حماسی قدیم لابلای زندگی امروز اشاره کرد و این که حتی نوجوان امروز هم مشتاق خواندن شاهنامه است اما خب از بدی‌ها شاید نقش پدر و مادر باشد که زیادی به سمت ضعیفی و بی اعصابی رفته است. به نظرم جایگاه خانواده ارزشمندتر باید به تصویر کشیده شود. خلاصه که کتاب کوتاه و جمع وجور هست و اگر کمی از اون بدی مدنظر من بگذریم به نظرم جا داره به نوجوان هدیه بدیم خصوصا که داستان درباره شخصیت دختر است چیزی که در رمان‌های نوجوان کم داریم.
        

          کمدی / ماجراجویی/ معمایی   سرگرم کننده ست و میتونین از خوندنش لذت ببرین .
یک سفر هیجان انگیز  و کمدی  با مینی بوس / ون  ( خراب ) ....
        

          این کتاب فووووق العاده س
        

          تصویر روی جلد و سیر داستان را پسندیدم اما دوست داشتم برخی شخصیت‌ها مثل محمود آقا، مودب‌تر باشند.
قصه ظرفیت داشت که بیش از این به طنز آمیخته شود و جذاب‌تر گردد.
پرداخت بخش پایانی قصه به نظرم ضعیف بود و تغییر وضعیت سارا، ناگهانی و غیر منتظره و بدون توجیه!
        

          توران تور، یک رمان جمع و جور نوجوان است. بسیار خوش‌خوان که با زبان طنز نوشته شده و نوجوان در دل داستانِ پرتعلیقش با ضحاک ماردوش آشنایی نسبی پیدا می‌کند. 
        

          رمان نوجوان با داستانی جذاب و پر کشش.
        

          داستانی زیبا با سفری مهیج...
        

          این کتاب و خیلی وقت پیش خوندم و داستان قشنگش برام مثل یه خاطره از سفر قدیمی مونده 🥲
        

          یادداشت کتاب توران تور 

کتابی به نویسندگی آقای عباس جهانگیریان که برای رده سنی نوجوان نوشته شده 
و انتشارات کانون چاپ کرده است. 
یک نثر روان و جذاب و کمی طنز که برای از بین بردن یا کم کردن تلخیه داستان واقعا نیاز است..
 سوژه یک دختر نوجوان است به نام سارا و موضوع داستان در ظاهر موانع و مشکلاتساراست ولی از نظر من بی مسئولیتی. ولی نه بی مسئولیتی خود دختر بلکه خانواده و دقیقتر پدر به میزان زیاد و مادر در درجه دوم...
و کل مشکلاتی که برای این خانواده پیش می آید ریشه اش بی مسئولیتیه اعضای خانواده به خصوص پدر است. 
به نظرم داستان خوب پیش رفت ولی پایان بندیه خوبی نداشت چون پدر متوجه عواقب بی مسئولیتی خودش نشد که حداقل بخواهد جبران کند. 
اینکه زندگی واقعی با رویا بافتن خشک و خالی پیش نمی رود و باید کمر همت بست و به رویاها جامه عمل پوشاند. 
ولی درکل من دوستش داشتم 
     


        

          وقتی معرفی کردن بهمون تو کتابخونه نیست شد
همه گردن میشکستیم که بگیریمش
کلا داستان مرموز تو یه فضای مرموز که در حالت عای عادیه اما یهو وارد مخمصه میشه و بیرون میره ازش خییییبلی خوبنن
        

          اصن شما تو نوجوونیت این نشرو نخونی نوجوونی نکردی🥲
        

          کتاب جالبی بود ولی  خب  من به شخصه خیلی از لحن نوشتار  راضی نبودم .
 ناگفته نماند ، بعد از اتمام توران تور حس کردم  چیز هایی از قلم 
افتاده اند و مبهم مانده اند ؛ کتاب بسته را دوباره باز کردم و به چند صفحه آخر رفتم . بخش هایی را دوباره خواندم تا گمشده را پیدا کنم، اما نشد .  همین ها باعث شد پنج ستاره را کنم سه ستاره . 


        

          بامزه و خوندنی بود بخصوص شعرایی که بچه ها تو مینی بوس میخوندن💞