این کتاب حدود یک سال تو کتابخونم بود و من همیشه از ترس حجم زیاد صفحاتش به سمتش نمیرفتم . اما بلاخره یک روز تصمیمم رو گرفتم و برداشتمش و شروعش کردم اولش زیاد جذبم نکرد و تا فصل سوم زیاد برام جذابیت نداشت اما بعد از ورود به مدرسه... واقعااا جذابیتش چند برابر شد و من بدون وقفه خوندنش رو بدون خستگی ادامه دادم .
لحظه به لحظه این کتاب رو میتونستم به راحتی توی ذهنم تصور کنم و انگار همونجا بودم و شاهد قضیه
با اینکه دوست داشتم پایانش رو بفهمم اما واقعا نمیخواستم کتاب تموم بشه و اتفاقا از این طولانی بودنش خوشحال بودم
آخرای کتاب انگار من با تک تک شخصیت ها زندگی کردم و کاملا میشناختمشون (سوفی ، آگاتا، تدروس عزیز،هستر،آنادیل و...)
آخرای کتاب دیگه پایان برام مهم نبود فقط دوست نداشتم این داستان قشنگ تموم بشه، اما شد با پایانی زیبا .
من حدود دو سال قبل از خواندن کتاب فیلمش رو دیده بودم (مدرسه خیر و شر) و تصاویری از شخصیت ها و اتفاق ها در ذهنم داشتم و این باعث لذت بخش تر شدن خواندن کتاب برای من شد .
خلاصه این کتاب رو بدون تردید بخونید و لذت ببرید .