معرفی کتاب آزادی معنوی اثر مرتضی مطهری

آزادی معنوی

آزادی معنوی

4.7
259 نفر |
48 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

82

خوانده‌ام

747

خواهم خواند

121

ناشر
صدرا
شابک
9789645600554
تعداد صفحات
272
تاریخ انتشار
1399/10/7

توضیحات

کتاب آزادی معنوی، نویسنده مرتضی مطهری.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به آزادی معنوی

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 159

#برای_ایران یا "فِي سَبِيلِ الله" ؟! ظاهراً در جنگ احد است؛ دیدند یکی از انصار خیلی در این جنگ شجاعت به خرج می‏دهد و خیلی هنر کرد و افراد زیادی را به خاک انداخت. درحالی که او روی خاکها افتاده بود و لحظات آخرش را طی می‏کرد و از درد هم خیلی رنج می‏کشید، بعضی آمدند خدمت رسول اکرم و گفتند: یا رسولَ اللَّه! فلانی خیلی مجاهد خوبی بود، خیلی سرباز خوبی بود، امروز خیلی فعالیت کرد. پیغمبر التفاتی نکرد. بار دیگر این سخن را گفتند. باز هم پیغمبر التفاتی نکرد. اسباب تعجب شد: چرا پیغمبر به چنین سرباز فداکاری اهمیت نمی‏دهد؟! تا اینکه یکی از مسلمین به بالین او رسید، گفت: مرحبا، تبریک می‏گویم به تو که فی سبیل اللَّه مجاهده کردی و الآن داری شهید فی سبیل اللَّه از دنیا می‏روی. گفت: من این حرفها سرم نمی‏شود، فی سبیل اللَّه و شهید فی سبیل اللَّه سرم نمی‏شود. من دیدم مردم مدینه و مردم مکه دارند با همدیگر می‏جنگند؛ این طرف مردم مدینه هستند و آن طرف مردم مکه. تعصب وطنی و همشهری‌گری مرا وادار کرد که چنین کنم. این حرفهایی که تو می‏گویی، من سرم نمی‏شود. من به خاطر تعصب وطن و تعصب ملی‏‌گری و تعصب همشهری‏‌گری این کار را کردم. بعد هم چون دید از درد رنج‏ می‏برد، گفت: من طاقت ندارم این دردها را تحمل کنم. به زحمت از جا حرکت کرد و سر شمشیرش را گذاشت روی قلبش و یک فشار داد، خودکشی هم کرد. تازه فهمیدند که چرا پیغمبر اعتنایی نکرد؛ چون جهاد باید جهاد فی سبیل اللَّه باشد، هجرت باید هجرت فی سبیل اللَّه باشد؛

17

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

10 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به آزادی معنوی

نمایش همه

یادداشت‌ها

          📖 مروری بر آزادی معنوی، متفکر شهید استاد مطهری (ره)

🔴 محور تمام مباحث کتاب «مرکب بودن انسان» است. توضیح مطلب این است که انسان واقعیت مادی دارد که برای همهٔ انسان‌ها محسوس است و همین واقعیت مادی انسان است که علم زیست‌شناسی روی آن مطالعه و تحقیق می‌کند. با این حال، «بدن» تمام واقعیت انسان نیست و واقعیت دیگری که هویت انسان را تشکیل می‌دهد محسوس نیست. بر همین اساس، سؤال این است که پس چگونه می‌توانیم قبول کنیم که چنین چیزی وجود دارد، چون چنانچه وجود «بدن» را قبول می‌کنیم، برای این است که آن را مشاهده می‌کنیم و به پشتوانهٔ آن، احتیاجات مادی‌مان را بر طرف می‌کنیم، اما واقعیت دیگری که شما از آن حرف می‌زنید و احیاناً آن را «نفس» یا «روح» نام می‌نهید، به اعتراف خودتان محسوس نیست، پس چگونه وجود چنین چیزی را اثبات می‌کنید؟ 

🟠 روشن است که وقتی می‌توانیم چنین مطلبی را اثبات نمائیم که آثاری را نشان بدهیم که قابلیت توضیح فیزیولوژیک نباشند، به عبارت ساده‌تر، اگر آثاری نشان بدهیم که غیر قابل انکار هستند اما با این مطلب که انسان صرفاً بدن باشد، ناسازگار باشد، خواهیم فهمید که پس آثار انسانی نامبرده، برخواسته از جنبهٔ دیگری از واقعیت انسان هستند که گرچه محسوس نیست، اما به هر حال موجود است. بر اساس این توضیحات، اصطلاح «غیب» معنا پیدا می‌کند: غیب واقعیتی است که گرچه وجود دارد و دارای آثار مخصوص به خود می‌باشد، اما محسوس نیست و قابل دیدن و شنیدن و چشیدن و بوئیدن نمی‌باشد. (پس فصل موسوم به «ایمان به غیب» اهمیتی ویژه برای فهم مطالب کتاب دارد.) 

🟡 موضوعات دیگری که درون کتاب مطرح می‌شوند، شواهد واقعیت داشتن همین بعد غیر محسوس درون انسان است؛ موجود مادی که صرفاً در چارچوب «میل» و «غریزه» عمل می‌کند، ابداً بر خلاف «خودش» صف آرائی نمی‌کند و بر علیه منافع «بدن» خودش قیام نمی‌نماید. بنابر تصریح استاد، ریشهٔ تمام اخلاقیات عبور از «من» است و اساساً چنین چیزی با مادیت محض انسان قابل توجیه نیست. با این حال، وقتی به انسان نگاه می‌کنیم با واقعیتی به نام «توبه» مواجه می‌شویم که اساساً به معنای «انقلاب درونی علیه خود» می‌باشد. فرد توبه کننده خود را تسلیم محکمهٔ الهی می‌کند و احیاناً از ولی زمان خودش، تقاضای اجرای حدود الهی داشته و خواهان شلاق خوردن خودش می‌شود. همچنین، مفهوم آزادی معنوی که به معنای آزادی از همین تعلق‌های مادی است که نمونه‌های فراوانی در طول تاریخ دارد، گواه وجود همین عنصر دیگر واقعیت آدمی است. «هجرت» انسان صرفاً مربوط به کوچ کردن (مثل حیوانات) یا تغییر مسیر دادن (مثل گیاهان) نیست، بلکه انسان می‌تواند از درون هجرت نموده، از عادات ناپسند خودش به سمت ساحل امن آزادی معنوی هجرت نماید. چنانچه انسان فقط بدن بود، حاکم نیز صرفاً بدن بود و حال که مشاهده می‌کنیم که انسان احیاناً می‌تواند خلاف امیال خودش رفتار نماید و عنان خواسته‌هایش را به دست بگیرد، بنابراین نمی‌توانیم قبول کنیم که انسان همین بدن است و محکوم آن می‌باشد. (استاد ضمن دو فصل پایانی دربارهٔ ارزش‌های انسانی صحبت می‌فرمایند که اساساً براساس مکتب‌های ماتریالیستی قابل توضیح و توجیه نیستند و سؤالاتی مطرح می‌فرمایند که براساس ماده‌باوری قابل پاسخگوئی نمی‌باشند.)  

🟢 پیش نیاز آزادی اجتماعی آزادی معنوی است؛ مطلب مذکور همان اصلی است که مرحوم علامه طباطبائی تحت عنوان «سرچشمهٔ ضعف قانون» مطرح می‌فرمایند. چنانچه فرد فرد افراد یک جامعه در درون خودشان آزاد نباشند و محکوم امیال و خواسته‌های خودشان باشند، آزادی اجتماعی چیزی جز خیال نخواهد بود و قانون و مجازات های قانونی هم راه به جایی نمی‌برند. چون روشن است که خود مجریان قانون هم افرادی انسانی هستند که آزادی معنوی ندارند و اساساً در گوشه و کنار جامعه، تمام افراد به دنبال فرصتی خواهند بود تا قانون را دور بزنند (پنهان‌کاری، رشوه و ...) و منافع خودشان را تأمین نمایند و اهمیتی هم به سایر افراد جامعه و حقوق آن‌ها نخواهند داشت. (افرادی که احیاناً زرنگ هم لقب می‌گیرند که حقیقتاً در چنین سیستمی باید آن‌ها را زرنگ نامید.) 

🔵 البته باید توجه کنیم که آزادی معنوی به خاطر آزادی اجتماعی مطلوب نیست، بلکه خودش اصالت دارد. منظور از اصالت داشتن آزادی معنوی، این است که به خودی خود برای انسان موجب کمال می‌شود و موجب تقرب انسان به خداوند می‌شود. استاد شهید ضمن توضیح دادن معانی مختلف تقرب (مکانی، مجازی، وجودی) توضیح می‌دهند که معنای نزدیک شدن به خداوند این است که چون خداوند کانون تمام کمالات است، تقرب به خداوند یعنی شباهت یافتن به خداوند و سرشار شدن از کمالات وجودی است. آزادی معنوی مطلوب است نه چون آزادی اجتماعی را به ارمغان می‌آورد، بلکه به خودی خود مطلوب است و تقرب‌ساز است.
        

4

          ⭕در یک جامعه، آزادی اجتماعی اولویت است یا آزادی اجتماعی و آیا اصلا بدون رسیدن به آزادی معنوی، رسیدن به آزادی اجتماعیِ واقعی ممکن هست؟
آزادی به چه معناست؟

⭕کتاب شامل ۸ فصل و  ۱۵ سخنرانی از استاد شهید مطهری هست که اسم اونها از قرار زیر هست:
- آزادی معنوی
- عبادت و دعا
- توبه
- هجرت و جهاد
- بزرگی و بزرگواری روج
- ایمان به غیب
- معیار انسانیت چیست؟
- مکتب انسانیت

⭕بخشی از کتاب ۱:
شخصی از حضرت علی علیه السلام سوال کرد: چرا ما در هر رکعت نماز دو بار سجده می‌کنیم؟
امیرالمؤمنین این آیه را خواند: مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى. اول بار که سجده می‌گذاری و برمی‌داری یعنی مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ. همه ما از خاک آفریده شده‌ایم...
دومرتبه سرت را به خاک بگذار، یادت بیاید که می‌میری و باز به خاک برمی‌گردی. دوباره سرت را از خاک بردار و یادت بیفتد که یک بار دیگر از همین خاک محشور و مبعوث خواهی شد.

⭕بخشی از کتاب ۲:
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قرآن می‌گوید: بدانید که خدا همین زمین مرده را در هنگام بهار زنده می‌کند. این آیه در احادیث ما این طور تفسیر شده است که این مطالب اختصاص به زمین خاکی ندارد، زمینِ اجتماع بشر هم چنین است. اگر شما دیدید که روزی فساد جهانگیر شد (ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ)، اگر تمام عالم مثل فصل زمستان مُرد، مایوس نشوید، نگویید دنیا را زمستان گرفت، دیگر دوره بهار منقضی شد؛ خیر، بهاری خواهد آمد
        

0

        'برایِ آزادی'

#آزادی_معنوی
#متفکر_شهید_استاد_مرتضی_مطهری
#انتشارات_صدرا

◇

آزادی معنوی، مجموعه ای است مشتمل بر پانزده سخنرانی از استاد شهید آیت الله مطهری که در زمانها و مکانهای مختلف ایراد شده اند و وجه مشترک همه آنها این است که موضوع آنها مسائل معنوی و مربوط به خودسازی و تزکیه نفس است، اگرچه در خلال سخنرانیها گاه به مسائل اجتماعی نیز اشاره شده است.

این کتاب سه نوبت حروفچینی مجدد گردیده است، یک بار در چاپ نوزدهم، بار دیگر در چاپ سی ام و بار سوم در چاپ چهلم، و طبعاً در هر نوبت، ویرایش جدید صورت گرفته و اصلاحات جزئی لازم انجام پذیرفته است.

من باب مطالعه این کتاب؛
از کتابهای معرفی در دوره سیر مطالعاتی شهید مطهری هستش که معنای و مفهوم آزادی را 
بیان می کند،با بیانی تحلیلی و فلسفی با درنظر داشتن تمام ابعاد حیوانی و انسانی جهان هستی.

◇

این جمله از آن متفکر شهید در همین کتاب است که 
«آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی میسر و عملی نیست». 




پ.ن؛آزادی رو فریاد می زدنند،وقتی آزادی نبود...💔





#شهید#کتاب#معرفی#دوره#مطهری#آزادی#زندگی#سخنرانی#آزادی_معنوی
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

          بیش از ده سال پیش این کتاب رو خوندم، اولین مواجهم با شهید، همین کتاب بود، اوایل به دلایلی خیلی مباحث کتاب آرومم نکرد چون گمشده ام جای دیگری بود

اما بعد از یکی دو سال دوباره سراغ همین کتاب اومدم، تازه متوجه شدم شهید داره چی میگه و دنبال چیه، 

بعد از سالها هنوز شیرینی خوندن اون کتاب رو حس میکنم و هنوز هم وقتی کسی میاد پیشم و میگه برا مطالعه مباحث اسلامی از کجا شروع کنم یا آثار شهید مطهری رو از کجا آغاز کنم، جزو اولین پیشنهاداتم همین کتابه

البته اسم کتاب گول زننده هست و تنها بخش اندکی از کتاب مربوط به آزادی معنویه،
چه بسا بشه گفت مباحث این کتاب به نحوی، محوری مشترک به اسم معنویت اسلامی رو دنبال میکنن

کتاب چون پیاده شده سخنرانی شهید هست، شیرین و روانه، معمولا خیلی راحت باهاش میشه انس گرفت

البته اگر دغدغه شناخت آزادی در اسلام دارید، این کتاب مسئله اش این نیست و باید برخی آثار دیگه که کم کم معرفی میکنم رو دنبال کنید 
اما برا شناخت در حد آشنایی که مباحث مهم بنیادینی رو هم مطرح کرده این کتاب عالی است
        

17