Worlds Collide
در حال خواندن
4
خواندهام
111
خواهم خواند
31
نسخههای دیگر
توضیحات
The epic conclusion to Chris Colfer's #1 New York Times bestselling series The Land of Stories! In the highly anticipated conclusion to the Land of Stories series, Conner and Alex must brave the impossible. All of the Land of Stories fairy tale characters--heroes and villains--are no longer confined within their world! With mayhem brewing in the Big Apple, Conner and Alex will have to win their biggest battle yet. Can the twins restore order between the human and fairy tale world? Breathtaking action mixed with laugh out loud moments and lots of heart will make this a gripping conclusion for many fans!
بریدۀ کتابهای مرتبط به Worlds Collide
نمایش همهلیستهای مرتبط به Worlds Collide
پستهای مرتبط به Worlds Collide
یادداشتها
1401/3/21
1
1402/6/18
0
1403/1/12
2
1401/8/22
4
1403/2/23
4
1403/9/6
و بالاخره مجموعه قصه های همیشگی به پایان رسید...🥲 ولی چجوری فراموش کنم الکس و کانرو؟ خداروشکر جلد آخر دوباره مثل جلدهای اول عالی و پر از هیجان بود. با این مجموعه زندگی کردم و دوست داشتم تا ابد از مشکلات و دردسرای دنیای قصه ها بخونم و استرس اینو داشته باشم که چجوری تموم میشه. درسته این مجموعه برای نوجوانانه ولی هرآدمی نیاز داره برگرده به دوران کودکیش و با همه ی قصه های اون دوران دوباره روبرو بشه و خاطراتش زنده بشه. فقط چندتا چیز واسم توی داستان مبهم تموم شد: چرا ترولبلا توی سینه ی هیزم شکن حلبی جا شد؟ مگه نباید دیوها بزرگ باشند؟ چرا اینقدر کوچیک بود که توی سینه ی یه نفر جا بشه؟😂 و دوست داشتم بازم ادامه پیدا کنه و بفهمم وقتی نوه ی کانر هم به دنیای قصه ها میره چه اتفاقاتی میافته؟ چرا کانر به بچه هاش هیچی از زندگیش نگفته بود و نبرده بود اونارو به دنیای قصه ها؟ آخرش بچه هاش میبرنش آسایشگاه یا یکاری میکنه تا جادو رو باور کنن؟ کاشکی منم مثل شارلوت یه ملاقاتی با نویسنده ی کتاب داشته باشمو ازش سوالاتمو بپرسم.😂
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
2
1403/9/1
بسم الله الرحمن الرحیم باورم نمیشه تمومش کردم😦 اصلا حوصله ی کتاب خوندن نداشتم و یه پنج شنبه از بقیه ی کارهام گذشتم و این کتاب تموم شد😂😄 خب اول بگم تموم شدنش ناراحت کننده ست، به هر حال جلد آخر بود و مقدمه ش دردآور بود، اینکه با کانر هشتاد ساله مواجه میشیم. یکی از چیزهایی که توی کتاب های مورد علاقه م زیاد باهاشون مواجه میشم بزرگ شدن شخصیت هاست که خیلی دردآوره:((((( اما اون بخش جشن تولد هشتاد سالگی کانر رو خیلی دوست داشتم با وجود پیر بودنش. یه نکته که به نظرم خیلی خوب بود اینه که نویسنده الکی داستان رو کش نمیداد و سریع داستان رو پیش میبرد. و اینکه این جلد پر از قسمت هایی بود که باعث میشد نفس توی سینه حبس بشه. خب، حقیقتش حرف خاصی ندارم... فقط اینکه حس میکنم توی این جلد شخصیت های بیشتری باید قربانی میشدن تا سرزمین قصه ها به اون خوشبختی ابدی میرسید. شاید خیلی ها با حرفم مخالف باشن ولی از نظرم این باعث میشد داستان از اون فضای کودکانه دربیاد... و یکم جدی تر بشه. شخصیت مورد علاقه م؟ خب این جلد حقیقتا حس کردم الکس خیلی مظلوم واقع شده، چرا؟ چون که همه ی ما فقط اون روی جدی و باهوش الکس رو میدیدیم و ازش به عنوان یه دختر نچسب یاد میکردیم، و تقریبا هرکسی که این کتاب رو خونده با کانر بیشتر حال کرده تا الکس. چون کانر شوخ طبع بود و ما تا جلد پنجم فقط با مشکلات کانر آشنا بودیم ولی در این جلد فهمیدیم که الکس هم به اندازه ی اون تحت فشار بود، به خاطر کمال گرایی ش و ... برای همین میتونم بگم که تا حدودی حتی با الکس هم همذات پنداری کردم. اما شخصیت مورد علاقه م نبود متاسفانه. من کانر و دوست هاش رو خیلی دوست داشتم. به خصوص گلدی لاکس و جک و شنل قرمزی:)))) اکیپشون خیلی باحال بود. هیرو هم خیلی خوب بود. تنها نوزادی که با سر و صدا خوابش میبره.😁😁کلا خانواده ی سه نفره ی گلدی لاکس و جک و هیرو خیلی بامزه بود. شاید تنها ایراد داستان همون نبرد نهایی باشه که انتظار داشتم با شکوه و تلفات بیشتری تموم بشه. ولی فصل آخر خیلی قشنگ تموم شد. اما در کل، دلم برای شخصیت ها تنگ میشه و انشاءالله بعدا کتاب رو دوباره میخونم. خداحافظ دوقلوها و سرزمین قصه ها! و در آخر، دوقلوهای بیلی و دوستانشان تا ابد به خوبی و خوشی در سرزمین قصه ها زندگی کردند... پ.ن: من تازه این قابلیت بهخوان رو کشف کردم که میشه قفسه ی جدید تشکیل داد و هیجان زده هستم😀 نخندید:(((
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
13