بریده‌ای از کتاب قصه‌های همیشگی؛ آخرین نبرد اثر کریس کالفر

سمیرا

سمیرا

1403/8/27

بریدۀ کتاب

صفحۀ 10

بری هیچوقت برای هیچ کاری دیر نمی‌کرد. هرکاری رو درست به وقتش انجام می‌داد، حتی مردنش هم از این قاعده مستثنی نبود، ولی ما توی خانواده‌مون نمی‌گیم کسی مرد یا فوت کرد، می‌گیم به جادو برگشت؛ این اصطلاح برای اون مناسبتره. قبل از اینکه به جادو برگرده، توی تمام سوراخ سنبه های خونه هزارتا یادداشت برام گذاشته بود تا بعد از مرگش اون‌ها رو پیدا کنم. روزی نیست یادداشتی ازش پیدا نکنم که توش بهم یادآوری کرده دارو یا صبحانه بخورم.

بری هیچوقت برای هیچ کاری دیر نمی‌کرد. هرکاری رو درست به وقتش انجام می‌داد، حتی مردنش هم از این قاعده مستثنی نبود، ولی ما توی خانواده‌مون نمی‌گیم کسی مرد یا فوت کرد، می‌گیم به جادو برگشت؛ این اصطلاح برای اون مناسبتره. قبل از اینکه به جادو برگرده، توی تمام سوراخ سنبه های خونه هزارتا یادداشت برام گذاشته بود تا بعد از مرگش اون‌ها رو پیدا کنم. روزی نیست یادداشتی ازش پیدا نکنم که توش بهم یادآوری کرده دارو یا صبحانه بخورم.

12

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.