خب خب اینم تموم شد و خوشحالم که ارزش خوندن داشت فقط من یه مشکلی دارم . شینگ ین چجوری تونست با لیوای ازدواج نکنه ؟؟؟؟؟ لیوای خیلی از خود گذشتگی ها به خاطر شینگ ین کرد . دلم میخواست پایانش این نبود و دیگه ونژی به زندگی بر نمیگشت و شینگ ین با لیوای ازدواج میکرد اما چه کنم دیگه . 
ولی لیوای واقعا گناه داشت . اما به هر حال دوستش داشتم و پیشنهاد میکنم .
      

        به نظرم خیلی خوب بود ، خوشم اومد و بهتون پیشنهاد میکنم ، داستان جذاب و پرکششی داشت و عالی بود بخرید بخونید و لذت ببرید . 
ولی شینگ ین واقعا داره خیانت میکنه که دو نفر رو همزمان دوست داره اخه این که نشد عاشقی ولی به هر حال تقصیر لیوای هم هست که همون اول با شینگ ین ازدواج نکرد همین شد که مجبور شد به ونژی علاقمند بشه . اصلا نمیدونم چطور ممکنه این قضیه که ونژی تو سرد از آب در بیاد !!!!!!! خدایا کمک بی صبرانه منتظرم قلب جنگجوی خورشید رو هم که الان دارم میخونم تموم کنم ببینم اخرش کی با کی ازدواج میکنه .
      

        خدا ایشاالله بزنه لورن رابرتس رو از وسط نصف کنه . خدایااااا یعنی بهتون بگم بدترین پایانی که ممکن بود رو هم برای بی پروا هم برای ناتوان نوشت ، هیجانی بودا ولی دارم فشااااار میخورم . ذلیل شه این کیت بووووق ، بابا بزارید این دو تا بدبخت کای و پیدین به هم برسن دیگه اه اه اههههه . بی صبرانه منتظرم جلد بعدی توسط داهی ترجمه بشه تا بیشتر فشار بخورم . لعنت یعنی دیگه . ولی در خوندنش شک نکنید بی اندازه محشره ولی خودتونو برای یک پایان رو مخ و سخت اماده کنید . من میرم بمیرم تا جلد بعدیش بیاد خدانگهدارتون . خدایااااا این کیت رو بکش من راحت شم اخه کایم احمقه دیگه باید زودتر فرار میکرد ، پیدین قشنگه خودم گناهداره انقدر اذیتش نکن لورن رابرتس
      

        عالیییی . خیلی قشنگ بود دوستش داشتم .
      

        نمیتونم هیچ کلمه ای که لایق توصیف این کتاب باشه پیدا کنم چون این کتاب بیش از حد عالیه . ولی من دارم میسوزممممم چرا اینجوری شد اخر داستان تازه رابطه عاشقانه شون قشنگ شکل گرفته بود . یعنی پایان اعصاب خورد کن تر از این نداریم ولی در عین حال وسوسه برانگیز برای خوندن جلد بعد . ولی نتیجه گیری کلیم اینکه بگیرید و از تک تک هزار تومنی هاتون لذت ببرید با خوندنش و در خوندش شک نکنید که این کتاب بیش از حد عالیه . کای و پیدین عاشقتونمممممم .
      

        خیلی کتاب قشنگی بود حال و هوای خوبی داشت و عکس هم داشت که خیلی کم بود ولی خیلی قشنگ بود و یکم طنز هم داشت و من خیلی خیلی خیلی خوشم اومد و امیدوارم هرچه زودتر جلد سومش بیاد و اینکه حتما بخونید .
      

        من این مجموعه رو دو سال پیش تموم کردم و خب خوب نبود . فوق العاده بود . من خیلی دوستش دارم و بهترین مجموعه عمرم بود . من دو ماه با این کتاب ها زندگی کردم و خب اینکه تموم شد باعث شد من کلی ناراحت شم . الکس و کانر عاشقتونم نمیدونم چرا اما ناخداگاه از فراگی هم خیلی خوشم میاد . نامادری سیندرلا ، سیندرلا ، شنل قرمزی ، زیبای خفته و ...... زندگی هاشون تو این کتاب عوض شد و خیلی جالب بود خیلی خیلی . اونایی که خوندین مجموعه بعدیش یعنی جادو های همیشگی رو از دست ندید که راجب مادر بزرگ الکس و کانر یعنی بریستال اورگین هستش و تا جلد سوم اومده ( جادو ممنوع ، انجمن مخوف ، معبد اسرار امیز ) اسماشونه و چون دو سال پیش خوندم یادم نیست که توی اون مجموعه معلوم شد که مادربزرگ الکس و کانر پری مهربون سیندرلا هست یا نه . حالا اگه نیومده بود اینم یه اسپویل که توی این سه جلد جادو های همیشگی هستش . خیلی قشنگه بخونید حتما ♡
      

        داستانش کمی گیج کننده بود ولی من دوستش داشتم به نظرم بخونید چون ارزششو داره مینا خیلی عاشقتم شخصیت مورد علاقه من ♡
      

        من این کتاب رو با جلد اولشو در تعطیلات عید امسال خوندم خیلی جالب بود به نظر من واقعا خیلی قشنگ بود . نکته جالبش اینجا بود که مثلا من تا یه جایی میخوندم بعد دیگه میخواستم برم اوضاع یه جوری بود که کوردلیا ( شخصیت اصلی داستان ) در معرض مرگ بود بعد من حتما باید میخوندم ببینم میمیره یا نه . به نظرم کشش بالایی داشت تخیلی پسندا حتما بخونید .
      

        به نظرم جالب و طنز بود و سرگرمی خوبی بود
      

        زمانی که تموم شد من باهاش گریه کردم و واقعا کتاب قشنگی بود به نظرم حتما بخونید 
      

        دوست داشتنی ترین مجموعه ی تخیلی دنیا
      

        شش جلد هست و این تازه پایان و شروع ماجرایی دیگست و فوق العاده قشنگ هستند
      

        من عاشقشم به نظرم اگه فانتزی میخونید این عالیه