بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

آیدا حامدعلی

@ayda_hamedali

33 دنبال شده

71 دنبال کننده

                      🟢منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی
🟢مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی
🟡تو هنوز ناپدیدی ز جمال خود چه دیدی
🟡سحری چو آفتابی ز درون خود برآیی
🟠تو چنین نهان دریغی که مهی به زیر میغی
🟠بدران تو میغ تن را که مهی و خوش لقایی
🔴شکری شکرفشان کن که تو قند نوشقندی
🔴بنواز نای دولت که عظیم خوش نوایی

 






                    
ayda.hamedali
ayda.hamedali

یادداشت‌ها

نمایش همه

باشگاه‌ها

نمایش همه

آفتاب‌گردان 🌻

289 عضو

قرآن کریم: ترجمه خواندنی قرآن به روش تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

            به نام او

این اولین کتابی بود که از آگاتا کریستی می‌خواندم. باید بگویم که من ابتدا تمام کتابهای کریستی را خریدم بعد همه را براساس فهرست آثار کریستی که به انگلیسی در ویکیپدیا موجود بود، طبقه‌بندی کردم. کاری که نشر هرمس نکرده است و چقدر حیف. خلاصه کل رمان‌های پوآرو، خانم مارپل و دیگر آثار این نویسنده را در یک فایل اکسل طبقه‌بندی کردم. «ماجرای اسرارآمیز در استایلز» اولین رمان کریستی است که در آن هرکول پوآرو نقش محوری را دارد.
توقعم از رمان کاملا برآورده شد توقع شاهکار نداشتم، اثر ضعیفی هم نبود. یک رمان کارگاهی با استانداردهای مشخص و قابل قبول.
داستان به‌خوبی شروع می‌شود نویسنده به‌خوبی گره‌افکنی و ایجاد تعلیق می‌کند ولی باز‌کردن گره و سرانجام آن کاملا قابل پیش‌بینی است. 
باز هم خواهم خواند امیدوارم بتوانم این نزدیک هشتاد جلد رمان و داستان را از ملکه جنایت بخوانم. :) گزینه خوبی برای سرگرمی با کتاباست.
و اما نکته آخر طرح جلد هیچ‌گونه ربطی به رمان ندارد. انگار کسانی که وظیفه کتاب‌آرایی را برعهده داشته‌اند حتی خلاصه‌ای از آن را نخوانده بوده‌اند.
          
در کتاب «حکومت نظامی» نباید انتظار داشته باشیم از جزییات دقیق حکومت دیکتاتوری پینوشه و اوضاع دقیق آن دوران، اطلاعات زیادی به دست بیاوریم.
24 ساعت روایت شده کتاب، بیشتر شرح حال کسانی است که در دوران آلنده و پینوشه جزو فعالان سیاسی بودند و در طول داستان، با ویژگی‌های فکری و شخصیتی هر کدام به تفصیل آشنا می‌شویم.
وصف شور و حال مبارزه جوانان، دانشجویان و هنرمندانی که آرمان‌های مشترکی داشتندو اکنون در خلال یک شبانه روزی که برای مراسم احیا (ترحیم) ماتیلده همسر پابلو نرودا (شاعر شیلیایی) گرد هم آمده‌اند، می‌توانند ارزیابی واقع‌گرایانه‌تری  نسبت به عملکرد گذشته‌شان چه در زندگی شخصی و چه اجتماعات حزبی داشته باشند.
ترجمه عالی آقای کوثری در برجسته شدن اثر بسیار مؤثر بوده است؛ فقط چند کلمه‌ای ناآشنا در متن به کار برده‌اند که با جستجو در واژه‌نامه به نظرم می‌توانست جایگزین بهتری داشته باشند، (البته به نظر شخصی من) مثل:
خارخار: دغدغه
پرهیب: شبح، سایه
لندیدن: حالت نک وناله و غر زدن (در لهجه شیرازی گویا)
قُلاج
لَفج: لب و لوچه حیوان (شتر)
زیرجلکی: یواشکی، پنهانی، زیرزیرکی
            در کتاب «حکومت نظامی» نباید انتظار داشته باشیم از جزییات دقیق حکومت دیکتاتوری پینوشه و اوضاع دقیق آن دوران، اطلاعات زیادی به دست بیاوریم.
24 ساعت روایت شده کتاب، بیشتر شرح حال کسانی است که در دوران آلنده و پینوشه جزو فعالان سیاسی بودند و در طول داستان، با ویژگی‌های فکری و شخصیتی هر کدام به تفصیل آشنا می‌شویم.
وصف شور و حال مبارزه جوانان، دانشجویان و هنرمندانی که آرمان‌های مشترکی داشتندو اکنون در خلال یک شبانه روزی که برای مراسم احیا (ترحیم) ماتیلده همسر پابلو نرودا (شاعر شیلیایی) گرد هم آمده‌اند، می‌توانند ارزیابی واقع‌گرایانه‌تری  نسبت به عملکرد گذشته‌شان چه در زندگی شخصی و چه اجتماعات حزبی داشته باشند.
ترجمه عالی آقای کوثری در برجسته شدن اثر بسیار مؤثر بوده است؛ فقط چند کلمه‌ای ناآشنا در متن به کار برده‌اند که با جستجو در واژه‌نامه به نظرم می‌توانست جایگزین بهتری داشته باشند، (البته به نظر شخصی من) مثل:
خارخار: دغدغه
پرهیب: شبح، سایه
لندیدن: حالت نک وناله و غر زدن (در لهجه شیرازی گویا)
قُلاج
لَفج: لب و لوچه حیوان (شتر)
زیرجلکی: یواشکی، پنهانی، زیرزیرکی
          
            تاریخچۀ مطالعۀ یک کتاب تاریخی؛
چرا لازم است تاریخ ایران را چند باره بخوانیم؟

0- پارسال این کتاب را خوانده بودم و همان موقع یادداشتی برایش نوشتم. دوباره به آن یادداشت نگاهی انداختم و نظرِ کلی‌ام در مورد کتاب ثابت باقی مانده بود و خلاصۀ خوبی هم بود؛ برای همین در این متن، به شرح «خودِ کتاب» نمی‌پردازم. هدفِ من در این متن این است که اولا در اهمیت چند بار خواندن کتاب‌ها بگویم و دوما نشان بدهم هر بخش از کتاب آبراهامیان را با چه منابعی می‌توان تکمیل کرد.

1- بسیاری استدلال می‌توان ردیف کرد و از اهمیت بازخوانیِ متون ادبی گفت. از رمان گرفته است تا نمایشنامه و داستان کوتاه. تک‌خطیِ بازخوانی این است به نظرم: «تاریخی را پشت‌سر گذاشته‌ای و دیگر آن شخصِ پیشین در مواجه با اثر نیستی». ساده بگویم که تجربۀ زیستۀ افراد در برزخ و فاصلۀ میان خوانش اول و بازخوانی، کاری می‌کند که مواجۀ واپسین و دوم با اثر، تفاوت مهمی با مواجۀ نخستین داشته باشد. خلاصه که تجربه‌اش کنید.
در مورد کتاب‌های تاریخی، آیا می‌توان چنین استدلالی را ردیف کرد؟ هم آری، هم خیر!
در مطالعۀ آثار ادبی، می‌توان «انتقادی» برخورد کرد، اما از شما چه پنهان که در نهایت این «خواننده» است که تصمیم نهایی را می‌گیرد؛ یعنی شاید بتوان با احتمالی ادعا کرد که در مواجۀ با آثار ادبی، «عقل استدلالی» باید سپر بندازد و مواجۀ انسانی رابطۀ ما با اثر را سامان بدهد. خیلی ساده، یعنی رها کن منطقی بودن را و سعی کن اثر را «حس» کنی؛ تاریخ اینگونه نیست، «اصل حقیقت‌جویی» قیدی مهم بر مواجه می‌زند. در مواجه با تاریخ باید وحشی بود، باید منتقد بود و باید خشمگینانه برخورد کرد. نباید به نویسندۀ متساهل و بی‌دقت رحم کرد؛ باید او را به صلابه کشید؛ بخشش لازم نیست، اعدامش کنید! البته که می‌توان نشان داد در هر رودررویی با تاریخ و متنِ تاریخی نیز، «مخاطب» و پیش‌فرض‌های او اثر دارد (همانطور که برای نویسنده هم مبتلابه است)، اما در پیوستاری دیدن شرایط، اندکی باید دوز حقیقت‌سنجی را در آثار تاریخی قوی‌تر دانست. به بیانی ساده، یعنی وقتی درحال مطالعه یک اثر ادبی هستی، نباید دل‌آشوبه «نظر درست»، «تفسیر درست» و جز آن را داشته باشی، اما در مورد تاریخ اندکی بیشتر باید دست به عصا بود.
حال این بالانوشته‌ها، چه ربطی به بازخوانیِ یک کتاب تاریخی دارد؟ قبول دارید که من و شما، تاریخ‌دان نیستیم و مخاطب تشریف داریم (اگر تاریخ‌دان در جمع داریم، ما را ببخشاید!)؟ خب، قبول دارید که به عنوان مخاطبِ تاریخ، هرچه بیشتر تاریخ را بدانیم، راحت‌تر می‌توانیم علیه ترهات و لاطائلاتی که عده‌ای به اسمِ «تاریخ» به ما می‌فروشند، لااقل به صورت نفی‌کردن، قد علم کنیم؟ ساده بگویم، یعنی تیشه به ریشه مدعی جماعت بزنیم و بگوییم: «هوی فلانی، این حرف که داری می‌زنی، به فلان دلایل و قرائن، غلط است». یعنی شاید ندانیم یا لزوما نتوانیم ادعا کنیم که حرفِ «به احتمال زیاد درست» چیست، اما می‌توانیم نشان بدهیم که «حرف به احتمال قوی غلط» کدام است.
در مواجۀ دوم با این کتاب آبراهامیان (در مدتِ میان خوانش اولیه و بازخوانیِ «ایران مدرن»، برای نمونه «مردم و سیاست در ایران» که مجموعه مقالاتی از آبراهامیان است رو خوانده بودم)، به من نشان داد که آبراهامیان در «کلان روایت» و نخِ تسبیحِ روایی ایران، به نظر خرابکاری نکرده است، اما در جزئیات، لااقل در این اثر خاص (که بار تحقیقی آن‌چنان قوی‌ای ندارد)ضعف‌هایی دارد. البته این نگاه را مدیون آن پاورقی‌های عجیبِ «ویراستار فارسیِ» نسخۀ انتشارات دات هستم که در پاورقی‌ها ضمن کنایه زدن به نویسنده، برخی گاف‌ها را اصلاح می‌کرد. با این پاورقی‌ها مشکل ندارم خیلی، ولی این «ویراستار فارسی» که پر رو هم تشریف دارد، کیست؟ در شناسنامه کتاب که نشانی ازش نبود! خلاصه بعله!
2- در ادامه تلاش می‌کنم برخی آثار را برای تکمیل برخی موارد که کتاب گذری ردشون کرده، منابعی رو معرفی کنم:
اول غر بزنم؛ کتاب، ادعاهایی در مورد تاریخ اقتصادی دارد که واقعا پژوهش درست‌وحسابی در موردش تحقیقا نداریم. یعنی خودِ کتاب و منابعش بهترین منابع موجود رو بررسی کرده اند. این رو اندکی با اعتماد به‌نفس می‌گویم چون در ارائه‌ای از جواد صالحی اصفهانی هم ایشون بیشتر روی دیتاهای خامِ موجود تاکید داشت و خیلی ارجاع به تحقیق خاصی نداشت! یعنی فقر داریم در این فقره! در مورد تاریخ «ایده‌های اقتصادی» هم که نگم براتون. توضیحات داره، جا ندارم!
دوم، آبراهامیان در ص223 کتاب شروع می‌‌کنه از و کشاورزان و حرکت دست‌جمعی ایشان در دهه 40/50 شمسی به شهرها می‌گوید. در این مورد کتاب تازه کشفِ من، «سیاست‌های خیابانی»، از آصف بیات بسیار می‌تواند مفید باشد. یعنی رخداد مهم تاریخی‌ای که آبراهامیان در یک پاراگراف یا نهایتا 2 پاراگراف، سر و تهش رو هم آورده، آصف یک کتاب بسط داده آن هم با جزئیاتی که اینجا یارای اشاره بهشون نیست. کتاب «خیز خام» از مالجو هم به آغازگاه ستیز دیوان‌سالاری (که در ابتدای سده14 و با حکومت پهلوی اول زاده شد) با تهی‌دستان می‌پردازد.
سوم برای نمونه، آبراهامیان شروع می‌کند از ص229 به شریعتی می‌پردازد مختصر و بعضا با برداشت‌های دست‌چندم ازمخاطب‌های غربی! تفسیر فیرحی در جلد دومِ دوگانه قانون و وضعیت معاصر ایران، خیلی دقیق‌تر بود از آبراهامیان. یک تک‌نگاری خوب در مورد شریعتی، کتابِ «شعلۀ بی‌قرار» از محمد اسفندیاری است. در تاریخ فکری ایران از عباس منوچهری هم بخشی به شریعتی ربط دارد که قطعا بهتر از آبراهامیان اند. خیلی درگیر شدی، برو سراغ خودِ شریعتی!
آبراهامیان گریزهایی ولو اندک به «شخصیت شاه» کرد. دارم در پادکست نقال‌باشی، با افزوده‌های علی آردم، «نگاهی به شاه» از عباس میلانی را می‌شنوم. خوب کتابی است، البته اگر حواستان به هدف میلانی از نگارشِ آن، که فهم «شخصیت محمدرضا پهلوی» است، باشید. از کتاب «شکست شاهانه» از زونیس هم تعاریفی شنیده ام.

می‌خواستم روش‌شناسی آبراهامیان رو نقد کنم که بعله!
          
                وای وای وای این فرانتس چه کرد......
سلام بر بهخوانی های عزیز 
من نسخه ی صوتی این کتاب رو  با صدای دلنشین  جناب  بهروز رضوی گوش کردم ،کاش زودتر از این ها خونده بودم ...
امان از نسل ما  نسل سوخته که میگن راسته والا ،حالا مخاطب نامه ی کافکا پدر بود اما میشه مادر باشه و یا خواهر و برادر بزرگتر خانواده 
برای نسل ما که اغلب تو خانواده های پر جمعیت بودیم کم کم سه تا بچه تو هر خانواده بودن گاهی هم بالاتر این حس دیده نشدن همیشه بود، حس ترس توام با دلهره و احترام ،حس تنها بودن 
فرانتس فرزند اول خانواده بود ولی فک میکنم فرزند آخر خانواده بودن هم کم داستان نداره. 
خلاصه که پیشنهاد میکنم بخونید حتی اگر باافکار کافکا  مخالفید  این بخشی اززندگی و سرگذشت اوست و شاید کلیدی برای یافتن بخشی از  سوالات ...‌‌
پدر فرانتس تمام تلاشش را برای آسایش  فرزندان کرد اما بعد روانی فرزندان در خطر بود چیزی که امروز هم با توجه به سبک زندگی و تورم شاهدش هستیم شاید مردان و پدران سرزمین من نتونند با خانواده وقت بگذرونند و زیر بار فشار اقتصادی از سوی جامعه عصبی و تند خو باشند و گاها ناخواسته زندگی رو به خودشون وخانوادشون سخت بگیرند👈 ﴿شاید،،بعضی﴾👉
بیایید سخت نگیریم به خاطر خودمون، بچه هامون، خواهر و برادرمون 

        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.