بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

در قلمرو پادشاهان (زندگی من در عربستان سعودی): پرده برداری از اسرار بزرگترین و قدرتمندترین خانواده سعودی

در قلمرو پادشاهان (زندگی من در عربستان سعودی): پرده برداری از اسرار بزرگترین و قدرتمندترین خانواده سعودی

در قلمرو پادشاهان (زندگی من در عربستان سعودی): پرده برداری از اسرار بزرگترین و قدرتمندترین خانواده سعودی

کارمن بن لادن و 1 نفر دیگر
3.0
10 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

25

خواهم خواند

8

در سال 1974 کارمن بن لادن، زنی نیمه ایرانی و نیمه سوئیسی، به ازدواج یکی از پسران خانواده بن لادن درآمد. او جوان و عاشق پیشه بود. زنی آزاد بود و اروپایی که به خانواده ای مرتجع با فرهنگی پیچیده و استثنایی پیوست. در عربستان سعودی او از سرتا پا پوشیده و با روبند از خانه خارج می شد و شوهرش اجازه داشت هر زمان که دلش خواست او را طلاق دهد و فرزندانش را برای همیشه از وی بگیرد. اکنون کارمن بن لادن پرده از رازهای خانواده ای برمی داد که جز با نفوذترین خانواده های جهان است و از آن مهم تر ارتباط این خانواده را با خانواده سلطنتی عربستان سعودی یعنی آل سعود روشن می نماید. در این میان نقش یکی از برادران بن لادن به نام اسامه بن لادن انکار نشدنی است.

لیست‌های مرتبط به در قلمرو پادشاهان (زندگی من در عربستان سعودی): پرده برداری از اسرار بزرگترین و قدرتمندترین خانواده سعودی

یادداشت‌های مرتبط به در قلمرو پادشاهان (زندگی من در عربستان سعودی): پرده برداری از اسرار بزرگترین و قدرتمندترین خانواده سعودی

عین راء

1402/09/29

            کارمن که از مادر ایرانیِ مسلمان و پدر مسیحی متولد می شود و بزرگ شده ی ژنو است، از خاطرات بچگی اش در ایران و آشنایی با برادر اسامه بن لادن و ازدواج با او و سپس خاطراتش از خاندان بن لادن و عربستانِ قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران می گوید. 

 کارمن در این کتاب سعی کرده است غرب را بهشت آزاد و خودش را حامیِ آن نشان بدهد و ثانیا عربستان سعودی را، وهابیت را خصوصا، کارخانه تولید تروریست. و صحت این دو مدعا را از طریق مشاهداتی که بیان می کند خیلی نمی توان سنجید و نیاز به گزاره های بیشتری هست تا صحت سنجی شود. اما نکات فوق العاده ای لا به لای کلمات کتاب می توان پیدا کرد. از جمله تاثیراتی که انقلاب اسلامی بر اوضاع جهان گذاشت یا حتی اینکه او از ازدواجش پشیمان نبود و همسرش را عاشقانه دوست داشت، همسری که سعودی بود البته با اخلاقی غربی، و یا مسائلی نظیر اوضاع و احوال عرب های سعودی و نکاتی از این قبیل. 

 یکی از نکات دیگری که با خواندن کتاب می توان به آن دست پیدا کرد، مسئله ی نوع نگاه یک غیر مسلمان به اعمال و رفتارهای مسلمانان است. این نگاه هم در نوع خودش جالب است. نفرت نویسنده نسبت به شرایطی که تجربه کرده است گاهی چنان بالا می گیرد که با همه خودنگهداری هایش، توهین های صریحی به زنان وهابی دارد. به همین علت و نوع نگاهش، شاید برای کسی که مبانی محکمی در مسائل زنان ندارد، خواندن این کتاب چندان مناسب نباشد.

شیوه نگارش کتاب، اگر چه با داستان شروع می شود ولی ادامه آن به صورت موضوعی است و همین برای کسی که دنبال خواندنِ داستان است شاید زیاد جالب نباشد که گاهی یکی دو فصل بین خط سیر داستان ها فاصله می افتد.
          
            در بسته بودن جامعه ی عربستان و سنتی بودن شدیدش هیچ تردیدی وجود نداره؛ به ویژه در سال هایی که خانم کارمن بن لادن اونجا زندگی می کرده. اما چیزی که در این کتاب بود، خیلی جانبدارانه به نظر میومد.
مثلا یه جایی از کتاب نویسنده میگه تو ایران نوجوان ها از شدت فقر کار می کنن در حالی که در خیلی از کشورها و بیشتر هم در اروپا و آمریکا مرسومه که نوجوان ها تابستون ها کار کنن و این لزوما به معنای فقر نیست. در دهه ی پنجاه هم ایران کشور فقیری نبوده که تو پایتختش بچه ها به خاطر مقابله با فقر سر کار برن.
مورد بعدی درباره ی پدر خودش و شوهرشه. جایی که پدر سوییسیش ترکشون کرده خیلی براش منطقیه. زیاد بهش نمی پردازه و انگار این ترک شدن توسط پدر یه اتفاق کاملا طبیعی بوده ولی وقتی می خواد از شوهرش حرف بزنه که بچه هاش رو ترک کرده، انگار داره از یه جنایت صحبت می کنه. من نتونستم بفهمم که بالاخره از نظر ایشون ترک شدن از سوی پدر طبیعیه یا جنایته. 
آخرین موردی هم که حس بی صداقتی بهم میداد جایی بود که نویسنده درباره ی نگه داشتن نام خانوادگی بن لادن صحبت میکرد. اولا که تمام دخترانش نام خانوادگیشون رو عوض کردن. بعد هم کاملا مشخص و واضحه که اگر این خانم بعد از جدایی از شوهرش، هنوز فامیلی اون رو نگه داشته فقط و فقط به دلیل جذب کننده بودن این نام به عنوان نویسنده ی یک کتابه. در واقع ایشون با ژست قوی بودن داره فروش کتاب و درآمدش رو تضمین میکنه.

پرسش نامه:
یعنی باور کنیم که کارمن بدون هیچ شناختی از خانواده ی بن لادن ( که یکی از معروف ترین سرمایه داران عرب بودند) قبول می کنه با یکی از پسران این خاندان ازدواج کنه؟
یعنی قبول کنیم که کارمن اصلا از جامعه ی عربستان و وضع زنان این جامعه و نوع پوشش و روابط اجتماعیشون اطلاع نداشته و بدون ذره ای آگاهی راهی این کشور میشه؟ (آیا کارمن در عصر پیام رسانی با دود و رفت و آمد با شتر زندگی می کرده؟)
یعنی باور کنیم که کارمن در سوییس به هیچ منبع خبری، علمی، فرهنگی، هنری یا حتی یک توریست دسترسی نداشته و از جهان پیرامونش کاملا ناآگاه بوده تا زمانی که وارد عربستان میشه و میبینه که اااا مثل اینه که همه جا سوییس نیست؟

پاسخنامه:
به نظر من کارمن همه ی این ها رو می دونسته. به اضافه ی این که می دونسته دوست پسرش خیلی ثروتمنده. برای همین قبول میکنه باهاش ازدواج کنه. برای همین قبول می کنه به عربستان بره و برای همین سال ها در کنارش میمونه و وقتی مطمئن میشه قرار نیست چیز چندانی از اون ثروت بهش برسه، خیلی راحت ترکش می کنه و به سوییس برمیگرده اما باز هم دست رد به سینه ی مقرری خودش و بچه هاش نمیزنه. ( در کتاب خیلی به این مورد اشاره نمی کنه ولی در مصاحبه ای که ازش دیدم گفته بود که سال های زیادی این مقرری رو دریافت کرده). حتی بعد از یازده سپتامبر با وجود این که نام بن لادن منفور و شاید خطرناکه بوده، و در حالی که از شوهرش جدا شده بوده، باز هم این نام رو نگه میداره و اتفاقا با نام کارمن بن لادن کتاب می نویسه تا مطمئن بشه که از نام اون خاندان پولدار هم چیزی بهش میرسه و فروش کتابش تضمینیه.
کارمن بن لادن یک زن آسیب دیده و سختی کشیده که با تبعیض های جنسیتی رو به رو بوده، نیست. کارمن بن لادن یک دروغ گوئه که سعی می کنه با مظلوم نمایی و عدم صداقت و نوشتن جانبدارانه به جایی برسه.

تتمه:
خواندن این کتاب رو پیشنهاد نمی کنم. اگر دوست دارید درباره ی وضعیت عربستان و زنان عرب بدونید، کتاب های خیلی بهتری وجود داره که جانبدارانه نوشته نشدن و فروششون به خاطر اسم نویسنده نیست بلکه به خاطر محتوای کتابه.
          
            کتاب زندگی نامه / سرگذشت نامه کارمن بن لادن، همسر سابق یسلام بن لادن، برادر ناتنی اسامه بن لادن معروفه.
خوندن کتاب های سر گذشت  نامه / زندگی نامه جذابیت خاص خودش رو داره ،با این حال  باید این دست کتاب ها رو با احتیاط خوند. ما انسان ها کم پیش میاد اشتباهات خودمون رو  قبول و  اون اشتباهات رو آشکار کنیم و  به زبون بیاریم ،همین موضوع هم  در گفته های نویسنده  کاملا مشهود هست.
 کارمن بن لادن ترجیح میده هم اشتباهات خودش رو قبول نکنه و هم دست به توجیه کارهاش بزنه. این که  کارمن هیچ اطلاعی/اطلاعاتی از سیاست، جامعه، فرهنگ  و قانون عربستان  نداشته،قابل باور نیست.
هر چند این شخص زمانی با همسر سابق خودش آشنا میشه که اینترنت به شکل امروزی در دسترس نبوده؛ ولی نداشتن هیچ اطلاعاتی هم قانع کننده نیست. 
در اواسط کتاب نویسنده اشاراتی به فرهنگ و قانون غلط جامعه عربی در آن زمان که پدر سعودی به راحتی می تونسته بچه ها رو از مادر جدا کنه ( در هر سنی)می کنه،در حالی که او پیش از ازدواج با یسلام بن لادن، توسط یکی از دوستان خودش همچنین قانونی رو شنیده بود و این تناقض گویی آشکاری در حرف های نویسنده در مقایسه با صفحات اولیه کتابه.
یا توجیهی که  برای استفاده از فامیلی بن لادن ها می کنه، همچنان قانع کننده نیست. 
یا این که در کتاب به مرور کاملا از خانواده بن لادن ها و سعودی ها و فرهنگ این خانواده اعلام انزجار  می کنه؛ اما با این حال هنوز هم عکس پدر همسر سابق خودش رو در اتاقش داره و...
از آن جایی که نویسنده در دهه هفتاد میلادی وارد عربستان شده، اطلاعات خوب و کلی در مورد تغییرات و توسعه اقتصادی عربستان به وسیله پول نفت که در کشور سرازیر شده تا تاریخچه این کشور ، دین وهابی، خانواده های سعودی و بن لادن ها ، ازدواج و طلاق در این کشور، تفاوت دیدگاه نسبت به زنان و مردان و دختران و پسران، ثروت خانواده بن لادن و شاهزاده ها و شاهدخت های سعودی و.. در اختیار خواننده قرار داده.