بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

ما تمامش می کنیم

ما تمامش می کنیم

ما تمامش می کنیم

کالین هوور و 1 نفر دیگر
3.8
197 نفر |
75 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

14

خوانده‌ام

486

خواهم خواند

151

وقتی لیلی با یک جراح مغز و اعصاب خوش تیپ به نام رایل کینکید وارد رابطه می شود، ناگهان زندگی برایش آن قدر زیبا می شود که باورکردنی نیست اما وقتی دغدغه های مربوط به رابطه ی جدید، ذهن او را به خود مشغول می کند، خاطرات اتلس کاریگن، اولین عشقش و رشته ای که او را به گذشته پیوند می دهد، درگیرش می کند. اتلس در گذشته، با لیلی نقاط مشترک فراوانی داشته و از او محافظت کرده است. به همین علت، وقتی ناگهان پیدایش می شود، هرآنچه لیلی با رایل ساخته، مورد تهدید قرار می گیرد. کالین هوور، با این رمان جسورانه و کاملا منحصر به فرد، داستانی را روایت می کند از عشقی فراموش ناشدنی که ناچار باید بیش ترین بها را برای آن پرداخت. داستانی دلچسب و لطیف که از یادها نمی رود. از آن نوع کتاب هایی که به یادگار خواهد ماند. یواس ای تودی رمانی جسورانه و جذاب که احساس را درگیر می کند. حتی وقتی هوور امید می دهد، قدرت و رنج رابطه، همراه مخاطب می ماند. کالین هوور به مخاطبش یادآوری می کند که عشق، شکننده و آمیخته با شهامت، امید واشک است. هر دل شکسته ای باید این کتاب را بخواند. کامی گارسیا نویسند ه ی پر فروش نیویورک تایمز «ما تمامش می کنیم» یک داستان عاشقانه ی معمولی نیست. این کتاب قلبتان را می شکند وهمزمان، ان را از امید لبریز می کند. تا انتهای داستان، در میان گریه خواهید خندید. سارا پیکانن، نویسنده ی رمان پرفروش بین المللی همسایگان بی عیب و نقص

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به ما تمامش می کنیم

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به ما تمامش می کنیم

نمایش همه

پست‌های مرتبط به ما تمامش می کنیم

یادداشت‌های مرتبط به ما تمامش می کنیم

parniya

1402/11/07

                واقعاً داستان خیلی خیلی قشنگی هست و حتماً  حتماً بخوانیدش
انقدر عالی است که حرفی ندارد
به نظر خودم واقعاً کتاب قشتگی است ولی یک پیشنهاد بهتان دارم
اگر که زود رویتان تاثیر میگذارد این کتاب را نخوانید زیرا خیلی روی حالتان تاثیر میگذارد.چرا؟ چون آخرش با پایان تلخی تموم میشه
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            داستان از زبان دختری روایت میشه که پدری که گذشتۀ تلخی رو باهاش داشته رو از دست داده و حالا با پسری آشنا میشه که خیلی ایده‌آل به نظر می‌رسه و بقیۀ ماجرا.

اوایل خوندنش یاد رمانای ۹۸یا افتادم. چیزای مشترک زیادی بینشون بود و البته تفاوتی که به این کتاب ارزشی رو می‌داد که اون رمانا نداشتن و اون مسئلۀ مهمی بود که بهش پرداخته بود و حرفی بود که برای گفتن داشت و شاید این قالب ساده و عامیانه، اون چیزی بود که کمک می‌کرد تا راحت‌تر خونده بشه و عدۀ بیشتری بخوننش.
با توجه به این مورد خیلی از اتفاقا قابل پیش‌بینی بود ولی حتی با توجه به اسم کتاب، پایانش قابل پیش‌بینی نبود؛ لااقل برای من که تا لحظۀ آخر سعی می‌کردم امیدوار بمونم.
نمی‌دونم ولی شاید چون این رمان منو یاد اون رمان آبکیا مینداخت دوست داشتم مثل اونا پیش بره ولی اینطور نبود؛ پایانش هم واقع‌بینانه بود هم جوری که دل خواننده‌های عزیز نشکنه.
چیزایی بود که توی این کتاب آزارم داد و اون چیزا؛ همونایی بود که توی واقعیت هم وجود دارن.
کتاب روونی بود. اونقدر خاص و مهم نبود که توصیه کنم به حتماً خوندنش. غمگینم کرد. همین.

پ.ن ۱: ظاهراً فیلمش قراره ساخته بشه و ۲۰۲۴ بیاد.

پ.ن ۲: ظاهراً این کتاب جلد دومی هم داره به نام «ما شروعش می‌کنیم».

پ.ن ۳: ظاهراً جلد دومش به‌خاطر استقبال از جلد اول نوشته شده و چیز خاصی نداره؛ بنابراین با لبخند بار نخوندنش رو از روی دوشم کنار میذارم.