خیلی جذاب بود و تأثیر گذار ! قدرت یک اثر هنری و استعداد و نبوغ یه هنرمند رو به چالش کشید. تصویر سازی با کلماتی که استفاده کرده بود خیلی قدرتمند بود. خب نیاز نیست من چیزی بگم که شاهکاره چون گوگول نوشته. واقعیتش نکته ی بدی ندیدم که نیم ستاره یا یه ستاره کم کنم چرا که این چند وقته کتاب‌های چرتی خوندم پس در نتیجه خیلی ریکاوری خوبی بود با این کتاب!
      

        اصلاً ارزش خوندن نداره حیف زمان.
      

        کتاب از نظر من فلسفی بود جاناتان‌ در نقش فیلسوف مرغان دریایی مردم عادی پرواز کردن در حد کمال در نماد اندیشه و تفکر ثانویه این برداشت منه که ریچارد باخ یه تمثیل غار جدید ارائه کرده البته هر کسی یه تفکری درباره ی این کتاب می‌تونه داشته باشه و من واقعا خوشم اومد از این کتاب و در آیند چندین بار دیگه میخونمش!
      

        نیم ستاره کم کردم نمی دونم چرا ولی احساس میکنم شبیه شرارتی زیر آفتاب بود تونستم قاتل رو حدس بزنم ولی چگونگی قتل یکم سخت بود برام برای همین اواسط کتاب مظنونم رو گذاشتم کنار ولی در کل کتاب قوی و جذابی بود
      

        و بالاخره پایان رابینسون کروزو شروع تاریخ داستان نویسی انگلستان!
واقعیتش اینه که کتابش خیلی جذاب بود ولی یجاهایی از توصیفاتش می خواستم سر به بیابون بذارم و برام خسته کننده بود
بنظرم اون رابینسون کروزو مصور که توی ۸ سالگی خوندم بهم بیشتر کیف داد ولی باز هم چقدر این کتاب درک عمیق داشت از اوضاع اون موقع جامعه و نگاه سفید به سیاه و من به وضوح خوندم که انگلیس ها خواه یا ناخواه خود برتری ذاتی دارند انگار!
بشدت خوشم اومد پیشنهاد میکنم.
      

        خب از اونجایی که خیلی وقته بلادونا رو خوندم الان یادداشت نوشتن یکم عجیبه... ولی بیاین براتون یچیزایی بگم
اول اینکه این کتاب دارک رومنس نیستتت یه فضای گوتیک طور داره و خب نمی تونم بگم خلاقیت خاصی استفاده شده.
این دختره (شاید بارتون نشه اسمش یادم رفته و مجبورم یدور دیگه بخونمش) زمانی که یه بچه کوچولو بوده مادرش که زن زیبایی بوده یه مهمونی  میگیره مثل تمام اشراف زاده ها و دوک ها ... همون روز تمام افرادی که توی مهمونی بودن میمیرن بجز همین دختر داستانمون که تا بزرگ بشه انگار همه جوره مرگ رو امتحان میکنه ولی مستر مرگ جون این دختر رو نمی گیره و... درواقع از تواناییش خارجه
من این کتاب رو میخوندم بشدت بهم حس دو تا کتاب زندگی نامرئی ادی لارو و ا تاچ آف دارکنس میداد. بعد وای شخصیت دختر هم اعصاب خورددددد کنننن حداقل برای من وای چقدر از این مدل دخترا بدم میاد چرا خب تو همه ی این رمان های امروزی یه دختر مزخرف وجود داره ؟ بگذریم از اون کتابایی بود که شخصیت های فرعی برام بشدت جذاب تر بودن و دختر اصلیه برام جذابیت نداشت بجز یسری جاها که یکم فقط یکم جدید بود و نکته ی بعدی نویسنده نتونسته بود به خوبی فضا سازی کنه بنظرم فیلم کلاسیک و کتاب کلاسیک باید بیشتر میخوند حالا چرا؟ چون اطلاعات و توصیفاتش چرت چرتتت بود هر لحظه هم تصویر راهروی اتاقش تغییر میکرد یه کتاب ضعف به این بزرگی و تو چشمی داشته باشه زشته همونطور که قبلا اشاره کردم شخصیت فرعی هاش بشدت خوب توصیف شده بودن و خیلی با این نکته حال کردم پس دو ستاره و نیم!
این کتاب جلد های دیگه هم داره که تا اونجایی که میدونم ربطی بهم ندارن و میشه مستقل خوند.
      

        چرا این کتاب اصلا شناخته نشده؟؟
بعد اینهمه فریدا مک فادن خوندن بالاخره یه کتاب خوب دیگه ازش پیدا شد.. کتابهایی که این چند وقت ازش خوندم متوسط بود ولی این یکی خیلی خفن بود اصلا شروعش!! شاید یه ترکیبی از خدمتکار و زندانیه ولی باز هم می تونم بگم خیلی دوسش داشتم حالا می‌تونید به عنوان یه نظر شخصی برداشت کنید.
      

        کتاب خیلی خوبی بود نسبت به بعضی کتاب های آگاتا کریستی که خوندم و پیشنهادش میکنم بشدت.
      

        بالاخره بعد مدت ها ریدینگ اسلامپم به پایان رسید!
یکی از بهترین تک جلدی های خانم مونتگمری با اختلاف خیلی سبکش فرق داشت نه زیاد ولی بنظرم شخصیت پردازی کتاب از یه تک جلدی که انتظار می‌ره خیلی خفن و کامل بود. واقعا دوستش داشتم . من تغییر خلق و خو دیدگاه مونتگمری رو کامل حس کردم. مونتگمری یه زن جداست وقتی آنی شرلی جلد یک تا جلد سه آنی شرلی جلد ۴ تا ۶ و یهو بانویی که از جلد ۷ آنی شرلی تا سه گانه امیلی و بعد دیگه تک جلدی هایی که بیشتر و بیشتر تغییرات رو نشون میدادم دو جلدی قصه های جزیره و حالا جلد های اولیه آنی شرلی پختگی ندارن، اما درس زندگی دارند انگار یه خواهر نصیحتت می‌کنه‌، ولی بقیه ی کتاب هایش! مادرانه است من واقعا دوستش دارم مونتگمری رو و خوشحالم هنوز تک جلدی هایی ازش دارم و نوشته هایش تا زندگی کنم و لذت ببرم.
      

        اصلاً ازش خوشم نیومد شاید اگه زبان اصلی بخونم خوشم بیاد ولی ترجمه اش از افتضاح بد تر ! احساس میکنم با ترجمه ماشینی یکی بود . همه ی اینها باعث شد کتاب کسل کننده بشه وگرنه تا حدودی خوب بود.
      

        احساس میکنم هنوز برای درک این کتاب تجربه و علم کافی ندارم. این کتاب نیازه مغزت باز تر باشه و ازش نوشتن طرز فکر و... یاد بگیری من به اندازه ی کاسه ی خودم از این کتاب گرفتم امیدوارم بتونم چندین بار دیگه بخونمش و یاد بگیرم بفهمم درک کنم.
جوری که دنیای دیستوپیای کتاب بشدت واضح بود و اینکه یسری معلومات فیزیولوژی داشت و خیلی کار رو سخت میکرد از اینا که بگذریم کتاب خیلی خفنی بود ولی خب بازم برای هر سنی نیست من ۲۵ ساله یا منه ۴۰ ساله خیلی متفاوت تر به این کتاب نگاه می کنیم.
روزی که بشریت مطمئناً میرسه به این نقطه نمی دونم نویسنده واقعیتش چطور همچین ذهنیتی ساخته پردازش کرده به این نتیجه ی دهشتناک رسیده حداقل امیدوارم تو اون روز نباشم و شاهد این بازی روانی نباشم.
      

        به طرز مشکوکی ازش خوشم اومده.
بعد مدت ها رفتم دوباره خوانی کردم چه خوب بود چقدر زود خوندمش (کاش نخونده بودم و بی ذهنیت میرفتم سراغش) ! 
تا اینجای فانتزی خوانی من شش کلاغ مورد علاقه ترینمه :)
      

        انتظار داشتم این کتاب هم نابود شده باشه ولی از نظر جنایت و وحشت صد در صد عالی بود ولی خیلی کتاب کثیفی ـه فریدا مک فادن از این نظر کم نداشته.
بنظرم کمتر باید هیت می‌گرفته.. اضافه کنم چقدر جلدش بی ربطه
      

        جدیدترین کتاب منتشر شده ی آلیس فینی چند وقتی بود توی لیستم بود
و بالاخره خوندمش!
چقدر جذاب بود این کتاب مثل کتاب «همیشه یک نفر دروغ می گوید» اون کتاب هم جذاب بود با اینکه دو کتاب ترجمه شده ی دیگه ی خانم آلیس فینی یعنی دیزی دارکر و سنگ کاغذ قیچی معروف ترن و من اون ها رو هم خوندم ولی دو تا کتاب دیگه جالب ترند پلات های جذاب پایان بندی شوکه کننده تری دارند.
و من این کتاب رو پیشنهاد میکنم.
      

        مطمئناً کتاب مورد علاقه ام توی این دوره از زندگیم می مونه.