مطالعه این کتاب حضور در یک مهمانی است. اوج هنر نویسنده در ثبت تاریخ شفاهی شاید همین باشد. لباس هایت را می پوشی ، آماده می شوی و می روی به دیدن میزبان عزیزت. حضور  خانم صدر  را لمس می کنی ، می توانی تصور کنی نحوه ادای کلماتش را ، حرکت دستانش و حتی چگونگی چین خوردن پیشانی اش را ...
مهمانی دلچسبیست ، اگرچه روایت پرفراز و نشیب و عمیقا سوزاننده ای جریان دارد اما تمامی خاطرات و پاسخ و پرسش ها آمیخته شده با نوعی از سخاوت عربی ، از جنس همانی که دنیای پرهیاهوی  آدم ها در اربعین های عراق می چشد، دست هایی گشوده، عاری از کینه و ماده ...خانم صدر جزئیات را به زیبایی یک‌مادر ایرانی به تصویر می کشد در حالی که ردپای حال و هوای نجف در تمام کتاب پررنگ است. 

خوش خوانِ واقعی! تصور نمی کردم ۵۰۰ صفحه مصاحبه را بتوان اینقدر رمان وار زندگی کرد. از مقدمه تا اخرین کلمه پیوست اش داستان خودش را دارد و ارزش خواندن... تلفیق متن کتاب با بریده هایی از بینوایان ویکتورهوگو ضربه نهایی است! نویسنده یک دسته گل چشم نواز و باطراوت پیچیده است از زندگی ، صبوری و چگونه انسان بودن ، از داستان کمتر خوانده شده ای محفوظ مانده در قلب و روح مواج خانم صدر .


پ،ن : کتاب "نا" را پیش از این خوانده بودم. به رنگ صبر می تواند بهترین مکملش باشد. تقریبا بیش تر پرسش های باقی مانده در پرونده نا ، پای حرف های خانم فاطمه صدر، همسر گرامی محمد باقر صدر ، نابغه و شهید معاصر جواب پیدا می کند.

        

          تجربه جدیدی بود. از ابتدا زبور مقاومت قرار نبوده تک جلدی باشد و امیدوارم که همچنان هم قرار نباشد! به جلدهایی از این کتاب برای شخصیت های دیگر نیاز دارم.‌ راستش زندگی در ایران ، درگیر شدن با مسائل درون کشور و پرداختن به جزئیات و اتفاقاتی که شاید خاص ما ایرانی ها باشد گاهی نگاه ما رو محدود می کنه و فرصت یک‌نگاه از بالا و از بیرون به منطقه رو ازما می گیره ، آره منطقه! آخه حس می کنم به قدر کافی متخصص نگاه جهانی و اخبار دنیا هستیم. هر کس به طریقی مطلع، پیگیر و ... . اما منطقه، واقعا چقدر غرب آسیا رو می شناسیم. چقدر از کشورهایی که تجربه های نزدیک و مشترکی و حتی سرنوشت گره خورده تری با ما دارن شنیدیم. برای من واقعا تجربه جدیدی بود. فارغ از جهان بینی و جهانگردی خاص ایرانی ام ، این گوشه دنیا، همین جایی که ایستادم رو از سمتی دیدم که قبلا ندیده بودم.

پ،ن ( دارای اهمیت) :  مجموعه چی کتاب ، یه  نقد جمع و جور روی این کتاب دارن.از جمله اینکه کسی که لبنان نچشیده و چند واحد درباره لبنان پاس نکرده احتمالا کتاب رو میبوسه و میگذاره کنار. با حرفش  کاملا موافق نیستم، مخالف هم نیستم البته. شاید اون قدر جذابیت داستانی نداره ، ولی بنظرم توالی خوبی داره_برخلاف نظر چی کتاب_. 
کتاب رک و رو و مستنده ، بخش هایی از کتاب عین _همان نسخه تایپ شده_ حرف های شخصیت هاست. کوبنده ترین نوع تاریخ شفاهی و _ پر واضحه_نه تاثیر گذارترینش.

پ،ن  (فاقد اهمیت زیاد) : چاپ قدیمش را خواندم‌، مقداری مشکل ویرایشی (از قبیل نیم فاصله نا به جا و ...) داشت. متن چاپ جدیدش را که ویراست جدید هم خورده، ندیده ام اما احتمال می دهم این موارد رفع شده باشد.
        

          ژانر داستانش خوب بود اما اصلا جذاب نبود و اصلا پیشنهاد نمیکنم چون پایان غم انگیزی داره
        

          من واقعا این داستان دوست داشتم و فکر میکردم من بار ها در حیات خانه این داستان زندگی کردم🍂
        

          این کتاب عشق و شوقم را نسبت به حضرت فاطمه و اهل بیت بیشتر کرد طوری که هر لحظه احساس کردم بیشتر عاشق انها هستم❤