بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

به رنگ صبر؛ خاطرات خانم فاطمه صدر

به رنگ صبر؛ خاطرات خانم فاطمه صدر

به رنگ صبر؛ خاطرات خانم فاطمه صدر

فاطمه نقوی و 2 نفر دیگر
4.4
25 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

32

خواهم خواند

43

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

به رنگ صبر روایت فاطمهٔ صدر است از خوشی‌های خانهٔ پدری، بازی‌های کودکی، رفتن به مکتب‌خانه پای درس ملا، خوش‌دلی‌های مادر، راهنمایی گرفتن از برادر، سید موسی صدر، عزیمت به لبنان و عراق و ماندگاری در نجف، انس با فرهنگ و زبان عربی؛ و دلخوشی‌های نجف در کنار همسر، سید محمدباقر صدر، و فرزندان و محنت‌های این شهر روشن؛ روایتی است از ریشه دواندن در خاک همسر و دل سپردن به رنج‌هایش. کتاب شرح زندگی یک زن است تا جایی که به یاد آورده و منهای جاهایی که سعی کرده فراموش کند. این کتاب ششمین جلد از مجموعه تاریخ شفاهی امام موسی صدر است.

یادداشت‌های مرتبط به به رنگ صبر؛ خاطرات خانم فاطمه صدر

            بسم الله

بانو فاطمه صدر (خواهر امام موسی صدر و دختر عموی شهید صدر) آنقدر زیبا و خودمانی و جذاب، زندگی اش با یکی از بزرگترین متفکران جهان را برایمان تصویر می‌کند که حقیقتا دلمان نمی‌آید کتاب به پایان برسد.

درباره شهید صدر خواندن دلیل جذاب بودنش، شخصیت خود ایشان است. کسی که در ۱۶ سالگی، به اجتهاد رسیده است و نه تنها در علوم دینی بلکه در ریاضیات و علوم غیردینی نیز تبحر بالایی داشته است.  شخصیتی که آنقدر عظمت روحی پیدا کرده است که شخصیت نحسی به نام صدام چندین بار قصد تخریب قبر او را داشته است و در آخرین بار بیان کرده است که از روی قبر او اتوبانی در عراق عبور می‌دهم تا نامی از محمدباقر صدر باقی نماند. او و خانواده‌اش توسط صدام نُه ماه در حصر خانگی بدون آب و غذای مناسب  حضور داشتند و بعد از آن صدام او و خواهر گرانقدر و مجتهده‌اش بنت‌الهدی را زندانی و سپس شهید کرد.

این حجم از مبارزه و خفقان را تنها در جایی می‌توان تاب آورد که شخصی همراه همچون بانو فاطمه صدر پشتیبان انسان باشد. او حقیقتا یکی از پشتیبان های امیدبخش به شهید صدر بوده است. کسی که در لحظه لحظه زندگی شهید، نه تنها خم به ابرو نیاورده، بلکه با حمایت‌های دائمی خود، یکی از بال‌های موثر پرواز محمدباقر صدر بوده است.

به نظرم از جذابیت و روایت دقیق این کتاب هرچه بگویم کم است و باید برای زندگی به چنین کتابی رجوع کرد. اصلاً مگر زندگی را جز در این چیزهایی که بانو صدر بیان کرده است می‌توان یافت؟
          
فاطمه روحی

4 روز پیش

            کتاب از نظرم شیرین بود،حتی با غمی که همراه خودش داشت؛ چون خانم صدر خیلی خودمونی با ضرب المثل ها و شعرهای عربی و حکایت های فارسی داستان زندگی شون رو بدون  هیچ گونه اغراقی و به زیبایی برای مخاطب و خواننده روایت کردند . 

خانم صدر بدون این که احتمالا اطلاعی هم از کار  یک تاریخ اندیش و مورخ داشته باشند، در گفت و گو مانند این اشخاص عمل کردند.

 وقتی مصاحبه گر در مورد  وقایع  و حوادثی که مربوط به شهید صدر یا خانواده همسر ایشون هست، سوالاتی از خانم صدر می کنند، اگر ایشون کاملا اون حادثه رو‌ در خاطر نداشتند یا در درستی اون وقایع شک داشتند،  اظهار بی اطلاعی کردند که اشتباهی در درک اون وقایع برای مخاطب و کسانی که در آینده  قراره این کتاب رو  در دست بگیرند،  پیش نیاد .
 
داستان زندگی ایشون، دوران کودکی و نوجوانی، داستان زندگی اعضای خانواده ، علایق، ازدواج، زندگی با خانواده همسر، وقایع عراق قبل و بعد از صدام ، وقایع ایران و.. همه در مصاحبه بیان شدند  و همین  گفت و گو های ظاهراً ساده  خیلی اطلاعات مفید و مهمی رو  به خواننده منتقل کرده .

نباید فراموش کرد که مصاحبه گر هم اطلاعات زیادی از این خانواده جمع آوری  کرده و از طریق همین اطلاعات، سوالات مهمی از خانم صدر می پرسه  که مجهولات ذهنی رو از بین می بره. 
 
 تنها ایراد کتاب 
پاورقی ها به جای این که در پایین صفحات باشند، در آخر هر فصل گذاشته شدند و برای منی که کتاب رو به شکل الکترونیک خوندم، پیدا کردن پاورقی های آخر هر فصل  و خوندن یک پاورقی و دوباره پیدا کردن صفحه ای که مصاحبه رو دنبال می کردم، کار راحتی نبود. 

          
            مطالعه این کتاب حضور در یک مهمانی است. اوج هنر نویسنده در ثبت تاریخ شفاهی شاید همین باشد. لباس هایت را می پوشی ، آماده می شوی و می روی به دیدن میزبان عزیزت. حضور  خانم صدر  را لمس می کنی ، می توانی تصور کنی نحوه ادای کلماتش را ، حرکت دستانش و حتی چگونگی چین خوردن پیشانی اش را ...
مهمانی دلچسبیست ، اگرچه روایت پرفراز و نشیب و عمیقا سوزاننده ای جریان دارد اما تمامی خاطرات و پاسخ و پرسش ها آمیخته شده با نوعی از سخاوت عربی ، از جنس همانی که دنیای پرهیاهوی  آدم ها در اربعین های عراق می چشد، دست هایی گشوده، عاری از کینه و ماده ...خانم صدر جزئیات را به زیبایی یک‌مادر ایرانی به تصویر می کشد در حالی که ردپای حال و هوای نجف در تمام کتاب پررنگ است. 

خوش خوانِ واقعی! تصور نمی کردم ۵۰۰ صفحه مصاحبه را بتوان اینقدر رمان وار زندگی کرد. از مقدمه تا اخرین کلمه پیوست اش داستان خودش را دارد و ارزش خواندن... تلفیق متن کتاب با بریده هایی از بینوایان ویکتورهوگو ضربه نهایی است! نویسنده یک دسته گل چشم نواز و باطراوت پیچیده است از زندگی ، صبوری و چگونه انسان بودن ، از داستان کمتر خوانده شده ای محفوظ مانده در قلب و روح مواج خانم صدر .


پ،ن : کتاب "نا" را پیش از این خوانده بودم. به رنگ صبر می تواند بهترین مکملش باشد. تقریبا بیش تر پرسش های باقی مانده در پرونده نا ، پای حرف های خانم فاطمه صدر، همسر گرامی محمد باقر صدر ، نابغه و شهید معاصر جواب پیدا می کند.

          
            کتاب «به رنگ صبر» (خاطرات فاطمه صدر)، روایتی نزدیک، دست اول و خوش‌خوان از زندگی شخصی سیدمحمدباقر صدر (همسر راوی) و در درجه‌ی بعد سیدموسی صدر (برادر راوی) است؛ دو شخصیت مهم و مؤثر تشیع معاصر و نمایندگان شاخص خاندان پرآوازه‌ی صدر (در کنار سیدمحمد صدر و فرزندش سیدمقتدی).

اما بخش جذاب‌تر کتاب برای من، روایت یک عضو دیگر و کمترشناخته‌شده‌ی این خانواده است: بنت‌الهدی (آمنه). زنی نویسنده، شاعر، سخنور، فعال مدنی و مبلغ مذهبی. زنی که یک مؤسسه‌ی آموزشی را مدیریت می‌کند، سفرهای تبلیغی می‌رود، علوم دینی را تا درجه‌ی اجتهاد تحصیل کرده است، برای مطبوعات مقاله می‌نویسد، کتابخوان و داستان‌نویس است، در مجالس مذهبی سخنرانی می‌کند، نماینده‌ی یک مرجع تقلید است و به سؤالات شرعی پاسخ می‌دهد.

«صدر»ها، مشخصاً سیدموسی و برادر بزرگترش سیدرضا، هم در حوزه‌ی نظر و هم عمل و سلوک شخصی و منش اجتماعی، گرایشی از تشیع را نمایندگی می‌کنند که به‌جهت مرزها و تفاوت‌هایش با گرایش تشیع سیاسی و دولت‌گرا جذابیت‌های زیادی دارد. گرایشی که مروج الگوی زیست دیندارانه‌ی مدنی‌تر، انسان‌مدارتر و جامعه‌گراتر و به‌تبع آن تکثرپذیرتر و با مدارای بیشتری است در مقایسه با الگوی تشیع سیاسی. بااین‌اوصاف بنت‌الهدی صدر را می‌توان نسخه‌ی زنانه‌ی این گرایش دانست.