جزئیات پست
30
(0/1000)
نظرات
اتفاقاً خودمم امروز کیهان بودم! به خودشون میگفتین میومدن کمک. جایزهاش اینقدری هست که اراده رو تقویت کنه 😅
3
1
دارم . حتی ریلز مربوط به استند رو هم دیدم اما بدون صدا ، دیگه خبر نداشتم. ولی میخواستم با کتاب به رنگ صبر این کادرو پر کنم👌🏻 @M_Mahdi
0
چقدر روزمرهنویسی خوبه. منی که هر هفته حداقل دو روز انقلابم و الان چند روزی هست نرفتم انقلاب، باز با این پست دلم هواش رو کرد. چیه این بشر؟ چیه این میدان و روبروی دانشگاه؟
11
3
ممنون که خواندید و نوشتید.شاید از جنبه احساس،آدم مجموعه ای از دل تنگی ، دل بستگی ، دل کندن و ... است . البته من چندماهی بود نرفته بودم. روبروی دانشگاه رو دوست دارم با این تفاوت که سر در رو نه ، اون سمت خیابونش رو !
1
کلا این "دل" چیزی است عجیب. والا اون سر در که برای کسی خیر نداره وقتی دانشجو نمیتونه ازش وارد بشه؛ بله بله، اون دست خیابون مهمه. هماره بنویسید که ما هم لذت ببریم. @fahime_hadidi
1
ما دانشکده روانشناسی بودیم که تو مرکزی نیست و گیشاست از اونجا به عشق پردیس مرکزی و انقلاب میکوبیدیم میومدیم تا انقلاب یادباد آن روزگاران یادباد
2
دقیقا. منم دانشجوی اقتصادم و بالا تو امیرآباد. از شما چه پنهان، بخاطر علاقه بیشازحد به پردیس مرکزی، علاوه بر اقتصاد دارم علوم سیاسی هم میخونم که بیام پایین، انقلاب😂 @Sara1377
0
بله بله، چند وقتی هست که فقط درهای خیابون قدس و 16آذر برای تردد دانشجوهاست و سردر هماره بسته است. @Sara1377
1
نمی دونستم ورود نداره. دانشگاه تهرانی نیستم، به دانشکده مرتبط با رشته ام سر زدم البته ولی در محل دیگریست، امیرآباد. ممنون از لطف تون ، امیدوارم. انشاالله @SAH.Hashemi04
1
بیاین بهشتی،رایگان بدنسازی کنید😂 وقتایی که مرکز شهر آفتابه استوری برفی بگذارید و در نهایت یه کتابخونه پر از رمان و کتاب های واقعا ارزشمند داره. سلامتجسمی تضمینه ، سلامت روان هم کی داده ، کی گرفته 🫠 @SAH.Hashemi04
1
دل واژه ی همواره مشکل ، این دو حرف با من چه ها کرد ، این دل این دل ،قصه ی کوتاه و کامل چه بلاها سرم آورد این دل (کاوه آفاق )بینظیره ، @SAH.Hashemi04
1
ممنون که خواندی و نوشتی 💚🌱 به انقلاب سر بزنید ، در تموم ایام سال می تونه برای کتاب دوست ها جذاب باشه. یه جور نمایشگاه دائمی کتاب محسوب میشه😁 با غرفه های آجری جورواجور، مغازه ها!
3
حتما ، ممنون که خواندید و نوشتید. قبل تر یه پست درمورد این نخوانده ها گذاشته ام. اول اینکه تصمیم گرفتم که به مدت چندماه دیگه کتاب نخرم ، این تصمیم رو جدی دنبال کردم و به دوستانی که همراه من بودن تو بیرون رفتن ها هم اطلاع داده بودم، یه جورایی اونا همبهم یادآوری می کردن. مطلب دوم این بود که کتابخونه رو کاملا ریختم بیرون و مرتب کردم و تعداد نخوانده هامو دراوردم و قفسه خوانده ها رو از نخوانده ها جدا کردم. حالا واسم معلوم بود که چندتا نخوانده و چه مسیری جلوی روم هست. برای اینکه هیچ کتاب دست نخورده و نخوانده ای تو کتابخونه باقی نمونه یه تعدادیش رو امانت دادم به دوستانم ، پدرم و .. تا مطالعه بشن. یعنی اینکه کتابی رو اگر خریدم و اوردم تو خونه نو و بی استفاده باقی نمونده باشه . خلاصه که ترکیب نخریدن کتاب جدید (به جز دو سه جلد تخطی 😁) و تمرکز رو مطالعه از حجم نخوانده ها کم می کنه ان شاالله و به مرور اوضاع بهتر میشه.
0
زهرا عارفی پور 🇵🇸
1402/12/28
1