بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

yasi

@Dokhtar_yas

23 دنبال شده

19 دنبال کننده

                      :)
                    
گزارش سالانه بهخوان

یادداشت‌ها

                به نوعی میگن جلد دوم کتاب بابا لنگ دراز هست ولی خب به نظرم حتی اگر بابا لنگ دراز رو نخونده باشید باز هم میتونید با این کتاب ارتباط برقرار کنید 
یه توصیفی مترجم کتاب در مقدمه گفت که به نظرم توصیف جالبی بود
گفت سالی در واقع همون فردیه که ماها تو رویاهامون دوست داشتیم باشیم خانواده خوب تحصیلات خوب زندگی بی دغدغه در نهایت یه ازدواج و شوهر خوب :) 
ولی خب سالی همونقدر که تو رویاهامون هست توی واقعیت هم بهمون نزدیکه 
شخصیتی منطقی اما در عین حال عاطفی (من انیمه رو دقیق ندیدم ولی فکر کنم برخلاف این موضوع بود) 
وقتی که بعضی قسمت ها  فکر میکنی چقدر بی رحمه کمی بعد متوجه میشی که اتفاقا خیلی حس همدردی داره که به جودی میگه دیگه نمیذارم کسی مثل تو اذیت بشه
یا همونقدر که لجبازه،مبادی آداب اجتماعی هم هست
بر خلاف بابا لنگ دراز این دفعه در یه فضای کاملا برابر عاشق میشه و ازدواج میکنه😅
یه دختر فعال و تحصیل کرده با خانواده خوب و معروف و از هرلحاظ تامین شده با پسری در همین شرایط و باهوش و خودساخته
ولی خب همچنان فضای رویایی و تینیجری خودش رو حفظ کرده
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

باشگاه‌ها

باشگاه کتابخوانی نجوا

147 عضو

آزادی انسان

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

yasi پسندید.
پیش رویجامعه های ماقبل صنعتی: کالبدشکافی جهان پیشامدرنبرج سکوت

سیاهه‌ی دوصد

100 کتاب

15 سال پیش «سیاهه‌ی صدتایی رمان» را نوشتم. در این فاصله‌ی پانزده ساله بیش از هزار کتاب جدی خوانده‌ام که 920 تا را شماره زده‌ام و یادداشتی ولو کوتاه نوشته‌ام درباره‌شان. بارها از من خواسته‌اند که افزونه‌ای بزنم بر سیاهه‌ی صدتایی و مثلاً سیاهه‌ی دوم را بنویسم و من همیشه بهانه آورده‌ام که هر که صد رمان بخواند، خود در رمان قریب‌الاجتهاد است و ادامه را به سلیقه‌ی تربیت‌یافته‌ی خودش انتخاب خواهد کرد. فرار از مصاحبه با همشهری جوان و پیگیری‌های مداوم خانم حورا نژادصداقت باعث شد تا قبول کنم سیاهه‌ی جدیدی بنویسم. اما این سیاهه، سیاهه‌ی دوم نیست. حتا سیاهه‌ی رمان هم نیست. در حقیقت انتخابی‌ست از به‌ترین کتاب‌هایی که در این پانزده سال خوانده‌ام. می‌خواستم به ترتیب اهمیت باشند که این ترتیب هم رعایت نشد. بیش از بیست ساعت کار مفید و پنجاه ساعت کار غیرمفید به انتخاب آثار گذراندم و حاصل‌ش شد همین «سیاهه‌ی دو صد». اما توضیحی مهم راجع به «سیاهه‌ی دو صد». تنها به رمان نپرداخته‌ام، اما به یقین می‌گویم که هیچ عنوانی هرگز از مفهوم ادبیات تهی نیست در این سیاهه. اگر دقیق‌تر بنگریم و رمان را ادبیات تعلیق بدانیم، می‌توان گفت که آن‌چه در این سیاهه آمده است حتا در سرزمین‌های دوردست از مرزهای کشور رمان، تنه می‌زند به رمان. یعنی کتاب تاریخی و مقاله‌ی بلند و حتا متن‌نامه‌های مذهبی در این سیاهه تعلیق دارند و از منظر ادبیات به آن نگاه شده است. اصح و ادق این که رمان‌نویس ام‌روز نیاز به متونی دارد که پیکره‌ی داستان را نشان بگیرد؛ پیکره‌ای که دیگر نه شخصیت است و نه فضا و نه حتا درام؛ پیکره‌ای که ذات مفهومی رمان است... همه‌ی عناوین انتخاب شده با این پیکره هم‌راستاست. «سیاهه‌ی دوصد» سیاهه‌ای است از جنس ادبیات برای رمان‌نویس... ثلث‌ش حتما سلیقه‌ی من نگارنده است اما یحتمل دوسوم‌ش مشترک است در بسیاری نگاه‌ها... خوش‌حالی دیگری دارم که نمی‌توانم پنهان‌ش کنم. پانزده سال پیش وقتی سیاهه‌ی صدتایی رمان را می‌نوشتم، دربه‌در می‌گشتم دنبال مولف فارسی‌زبان و رمان فارسی و داستان ایرانی... کم از ده درصد، رمان و داستان داخلی یافتم... تازه آن هم با اغماض... و حالا نویسنده‌گان نیمی از آثار «سیاهه‌ی دو صد» فارسی‌زبان‌ند... رضا امیرخانی، 15 اردیبهشت 1397