بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

حاء. سین. نون

حاء. سین. نون

حاء. سین. نون

4.5
61 نفر |
24 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

127

خواهم خواند

60

حمد و سپاس خدایی را،که یکتاست در ازلیتش و با عظمت است در ربوبیتش و بزرگ است در کبریا و جبروتش،او که به بدایع آغاز کرد و آفرید خلقی را که مانندش،پیش نبوده و نیافریده...

لیست‌های مرتبط به حاء. سین. نون

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به حاء. سین. نون

            حاء
سین
نون
داستانی از بی وفایی هاست. داستانی از آدم هایی که شک و یقینشان درهم پیچیده و قوه ادراکشان نسبت به ولایت و معیت ولی خشکیده، سر بر گریبان خفت فرو برده و گوش به جهالت می دهند. امام خویش را محکوم میکنند به تنهایی، به چشیدن ناسپاسی از یاران و همراهان. آن هنگام که یقین نداشتند هرچه امام میفرماید حق محض است و لاغیر، ماحصلش می شود واقعه روز پای منبر مَسکِن... 
امام مردم را مخیّر کند به انتخاب بین عزت و ذلت ... اما جماعتی کج فهم به صلح تن در دهند، صلحی که خار در چشم است و در آن عزت و عدالتی نیست.
چه اندوه بدی در دل داشت امام هنگامی که شنید " با خواری زنده ماندن، شرف دارد به مردن با عزت"... 
اما چه کسی فهمید وقتی امام میگوید" افزون بر شکست اکنون معاویه؛ اگر چنین نکنم. شیعه ای بر خاک نمی ماند مگر کشته و به خون غلطیده...." 
امام از چیزی سخن گفت که کسی نفهمید و نه دید پس به جرم این نفهمیدن ها او را مذل المومنین خواندند. اما او برای همیشه و همه شیعیان معزل المومنین است.
          
            کتاب " حاء سین نون " بخشی از زندگانی امام حسن مجتبی(ع) را از شهادت امیرالمومنین (ع) تا شهادت امام حسن(ع) روایت می کند.

 در این روایت پر کشش راویان مختلفی همچون حُجر، معاویه، عَمرو،جَعده،مختار، و دیگران حضور دارند.

گردهمایی یاران و دشمنان و تماشاچیان و خلاصه بسیاری از آدمهای واقعی آن دوره که هر یک از منظر خود داستان را جلو می برند و ما را با خود به ذهن راویان، به خلوتهای چند نفره شان، به افکار دوستانه و دشمنانه، صمیمانه و فریبکارانه شان پرواز می دهد و خلاصه می بردمان آنجا که هیچ کس جز راوی آنجا حضور ندارد و تاریخ را از آن گوشه های پنهانی نشانمان می دهد...یک بار می بردمان به قصر معاویه آنجا که معاویه را در پی انتقام " انتم الطلقاء"  می یابیم و او را آنطور که واقعا بوده می شناسیم ما در کنار اتاق او ایستاده ایم پنهانی به تماشا و او در روایتش با خود به ما می گوید که هرگز مسلمان نشده است... هنوز تکه ای از عزی را با خود دارد و بدنبال رهایی از خفت "ابن الطلقاء" بودن است... بار دیگر ما را سیر می دهد به در گوشی های دیگری از این بخش تاریخ و می فهماندمان که چگونه صلح امام حسن(ع) پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ است و می گویدمان که امام چگونه این اجبار زمانه را به نفع خود که یه نفع اسلام گرداند و چه تیزهوشی پس این پذیرش هست...و نویسنده چه زیبا از خطبه ها و متن نامه های ثبت شده در روایات و تاریخ استفاده کرده است و چه ریزبینانه و نکته سنجانه احادیث را در قالب داستان روایت نموده ...

هر چه می نویسم باز بخشی می ماند که دلم می گوید حیف است نگفته بماند اما مجال چشیدن را به خواننده وامیگذارم و از بیشتر گویی می گذرم 
          
                کتاب « حاء سین نون » از سید علی شجاعی در بارۀ زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام است که از آغاز امامت ایشان پس از شهادت امام علی علیه السلام آغاز می‌شود و با شهادتشان پایان می‌یابد.
نثر کتاب در ابتدای کار کمی عجیب یا غریب می‌نماید. 
من سه بخش نخستین را در روز تولد ایشان در نیمۀ رمضان خواندم و چنان سخت خواندمش که تا امروز نتوانستم ادامه‌اش دهم. اما امروز در یک نفس تا پایان خواندمش. 
پس از اندکی خوگرفتن به نثر کتاب و شیوۀ خاص نویسنده در انتخاب واژگان و جابجایی اجزای جمله ـ برای تاکید بیشتر بر برخی مطالب ـ و استفاده از علائم نگارشی برای بیان مطلب به شیوۀ مورد نظر، می‌توان آسانتر با آن ارتباط برقرار کرد و داستان را پی گرفت.
هرچند ماجرا به صورت مختصر بیان شده؛ اما به نظر می‌رسد، بخش مهمی از نکات اساسی در زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام و دلایل پذیرش صلح تا حدودی روشن شده است.
گرچه برای درک بهترِ چرایی و اصل ماجراهای زندگی آن امام مظلوم، باید به کتاب‌های مفصل‌تر و کامل‌تر مراجعه نمود.
نمونۀ نثر کتاب: « ... گریز و گزیری نمانده برایم؛ اندیشۀ حسن داشتم، که او خود پیش‌تر صلح کرده؛ داغ داوود و سلیمان داشتم، که خون بهای هزاران داوود و سلیمان می‌گیرم؛ بیم آبرو داشتم، که اضطراب کوچکی است برای امیران و حاکمان، که خود آبرو می‌بخشند ...
بی‌شک حکمتی است خداوندی، که میان تاریکی شب، سپیدی فلق می‌نماید و ... شاید حقی که از من پایمال شد، بازم بدهد و شاید حکومتی، ولایتی، امارتی ...
می‌دانستم که همیشه چنین نمی‌ماند برای فرزندان عباس ... عرب باید روزی حق این خویشی‌مان با پیامبر می‌داد و اکنون ...
آتش را با پایم خفه می‌کنم و میان تاریکی برمی‌خیزم:
ـ برویم عبدالرحمن، که معاویه بیش از این چشم انتظار نماند ... »
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            #کتاب_شنیدم

* کتاب حاء سین نون
نوشته‌ی سید علی شجاعی*

کتاب زیبایی بود. نثر ادبی و جالبی داشت.
به وقایع مربوط به شروع دوران امامت امام حسن علیه السلام تا زمان صلح با معاویه پرداخته بود. و یک فصل هم آخرش مربوط به شهادت امام.

نکات جالبی برام داشت
مثلا در یک فصل سعی کرده بود تحلیل کنه چطور شد که عبیدالله بن عباس پسر عموی امام حسن ع، به تحریک معاویه و با وعده‌ی پول، به امام خیانت کرد. در حالیکه سربازان معاویه دو پسر خردسالش رو جلوی چشم مادرشون سر بریده بودن...

یک تحلیلی هم از برنامه‌ی معاویه در قبال امام حسن علیه السلام داشت که جالب بود و البته نمی‌دونم چقدر تحلیل درستیه. خلاصه ش می‌گفت معاویه از اینکه امام صلح کردند ناراحت شد و در واقع برنامه‌ش شکست خورد ، چون قصد داشت با امام بجنگه و ایشون رو به اسارت بگیره و بعد آزاد کنه تا ننگ ابناء الطلقاء بودن خودش رو پاک کنه.

یک نکته عجیبش هم این بود که مختار رو فردی قدرت طلب و مخالف با امام نشون داده بود. که البته باز در این باره اطلاعات زیادی ندارم که بدونم چی درسته. ولی حداقل مختار در این کتاب با مختاری که توی سریال بهمون نشون دادن، متفاوت بود!

نسخه متنی این کتاب در طاقچه بی‌نهایت موجوده.
کیفیت گویندگی کتاب هم عالی بود. به طرز عجیبی تلفظ همه‌ی عبارات و اسامی عربی رو درست میخوندن. (بر خلاف کتاب صوتی پس از بیست سال که اکثر اسامی رو غلط میخوند!)

در مجموع همه‌چی عالی بود
محتوا، قلم و گویندگی ۵ از ۵


«حاء سین نون» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/audiobook/57397
          
            💚هُوَ الکَریم💚
.
#حاء_سین_نون 
رمانی که نمی‌شود زمینش گذاشت...
.
با خواندن این رمان، مشغول دیدن یک اثر هنری بودم.
اثری که نثرش، به عقیده بنده، حکم امضای نویسنده را دارد. آمیخته با زمانه‌ی حال و عصر کهن و گاهی آهنگین.
اثری که راویانش با گره خوردن نگاه‌شان به یکدیگر، روایت را دست‌به‌دست پیش می‌برند و همین انتخاب، که رفت‌وبرگشتی است میان دوستان امام و دشمنان ایشان، باعث شده هر جریان را از منظرهای متفاوت دید.
اثری که در عین وفاداری به تاریخ، چنان خیال کرده است که وقایع را با ظرافت، نه به چشم، که به اندیشه می‌آورد.
اثری بی‌روضه، که تنها روایت‌گر پشت پرده‌هاست.
اثری که حتی عناوین خلاقانه و حساب‌شده فصل‌هایش هم چنان هنری است و حرفی برای گفتن دارد که در ابتدای فصل آخر، برای دقایقی، بی‌هیچ خوانشی، کتاب در دستانم ماند و لبخند بر لبم.
حاء
سین
نون
میم
نون
یاء
واو
الف
نون
الف
میم
نون
حاء
سین
نون.
اثری که بسیار دوستش داشتم... 💚
.
.
.
تکمله: خوندن رمان "حاء سین نون" ، به قلم استاد و برادر عزیزم #سید_علی_شجاعی ، نه‌تنها ما رو مواجه می‌کنه با یک اثر هنری و داستانی که پشتوانه و عقبه‌ای پژوهشی و تحقیق در منابع معتبر تاریخی و تحلیلی دارد و در انتهای کتاب عناوینش ذکر شده؛ که به پاسخ سوالات‌مون از صلح #امام_حسن_مجتبی علیه‌السلام، با #معاویه هم می‌رسیم. موضوعی که حتی بسیاری از شیعیان هم اطلاعات کاملی ازش ندارن.