بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

تلماسه

تلماسه

تلماسه

فرانک هربرت و 1 نفر دیگر
4.5
27 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

15

خوانده‌ام

39

خواهم خواند

47

در جهانی سوار بر سه پایه سلطه طلبی،سیاست بازی و سوداگری و گردنده بر چرخ آدم کشان رایانه سان، ساحرگان نژاد پرور و ناوبران زمان نورد،پل، دوک زاده ی جوان خاندان آتریدیز، خود را گرفتار در طوفانی عالم آشوب می یابد: نزاعی کیهانی بر سر ملغما،کیمیای زمانه، در آوردگاه یگانه سرچشمه اش در سراسر کائنات: تلماسه... کره ای از شن سوزان که دغدغه ی بومیانش نه مغلما، که بقاست.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به تلماسه

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 781

اما این سیاره برای پاردو کاینز تجلی گاه بی حد و مرز انرژی بود؛ .... فکر کاینز بلافاصله متوجه جمعیتی از انسانها شد که آزادانه بر سطح این سیاره به این سو و آن سو می رفتند: حره مردان.چه چالش هیجان انگیزی! چه ابزار قدرتمندی می توانست از آنها بسازد! حره مردان : نیرویی بوم شناختی و زمین شناختی با توان بالقوه ای بی حد و حصر. پاردو کاینز از بسیاری جهات مردی ساده و عملگرا بود. محدودیت هایی که هارکونن ها بر همه چیز اعمال کرده اند دست تان را بسته؟ چاره اش ساده است : با زنی حره مرد ( اقوام بیابان نشین و خودمختار آراکیس که بازماندگان کوچ نشینشان ذِن اَباضی هستند (طبق لغت نامه ی سلطنتی: 《راهزنان بیابان》)) ازدواج کنید و وقتی برایتان پسری حره مرد آورد، کارتان با او، با لیت-کاینز و با تمام بچه های دیگر شروع کنید : به آنها سواد بوم شناسی بیاموزید، زبان جدیدی خلق کنید که هدف کلمات و علائمش تجهیز ذهن برای مهار و دستکاریِ کلِ یک سرزمین، اقلیمش و محدودیت های فصلی اش باشد. سواد و زبانی که ...

لیست‌های مرتبط به تلماسه

نمایش همه

پست‌های مرتبط به تلماسه

یادداشت‌های مرتبط به تلماسه

Taha. b

1402/06/29

            🔷 اسلام شناسی یا اسلام ستیزی؟ 

داستان کتاب درمورد خاندان آتریدیس ( پل و خاندانش) که به جایی  توسط امپراتور یه جورایی تبعید میشن و باید ملغما رو مدیریت کنن، ملغما در اون زمان مثل طلا میمونه و در تلماسه به وفور پیدا میشه و دست حره مردان نوعی صحرایی اون منطقه است....🛑

تلماسه مهمه چون علاوه بر کتابی علمی تخیلی ، کتابی کاملا فرهنگی است و پر از نماد گذاری های فراوانه☘️/. این کتاب نثر خیلی سنگینی داره و حوصله میخواد علاوه بر اینکه این کتاب شاید اسمش تخیلی باشه اما اصلا کودکان و بعضی نوجوانان نمیتونن کتاب رو درک کنن این کتاب پر از تمثیله ، تمثیلی از دین و مذاهب( برای مثال قضیه اون کله گاو روی دیوار که به داستان حضرت موسی اشاره داره در داستان) داستان و تمثیلی از اجتماع و مردم که بزرگترین دشمنان خودشونن - کتاب از نظر ادبی خیلی بی نظیره اما هربرت در زیرلایه که کم کم به سطح میاد به ادیان پشت پا میزنه و به نظرم اینجاست که من رو اذیت میکنه 
 
🔴و درمورد فیلم هم، این کتاب و نثرش به ادبیات آمیخته شده و من خودم فیلم رو ندیدم اما توی نقد هایی که ازش خوندم فیلم رو گُنگ توصیف کرده بود که به عقیده من طبیعیه چون یک سوم اولیه کتاب هم گُنگه و بعد واضح میشه و فیلم هم که از یک سوم اولیه کتاب عبور نمیکنه ولی اگه خواستید فیلم رو ببینید یه سر به کتاب بزنید ببینید میتونید باهاش کنار بیاید یا نه چون قطعا هرچی هم بسازن کتاب از فیلم بالاتره ❗
          
            دنیاسازی از جذاب‌ترین و وسوسه‌انگیزترین تمهیداتی است که نویسندگان ادبیات ژانری، به‌ویژه نویسندگان ادبیات فانتزی و علمی-خیالی، برای جلب مخاطب از یک سو و القای پیام مورد نظرشان از سوی دیگر، به سراغش می‌روند. البته خیلی از نویسندگان در اجرای ایده‌های جذابشان در متن داستان، شکست می‌خورند ولی صرف دنیاسازی، می‌تواند منجر به پرفروش شدن اثر، ولو برای مدتی اندک شود. پس از آن بحث ماندگاری اثر پیش می‌آید که عیار واقعی کار نویسنده را مشخص می‌کند. 
«تلماسه» اولین رمان مجموعه‌ای چند جلدی است که هر یک تا حدی مستقل از دیگری بوده و همه بخشی از دنیای ادبی‌ای هستند که توسط «فرانک هربرت» خلق شده است، البته فقط 3 رمان اول این مجموعه را هربرت به نگارش درآورده و بقیه کتاب‌ها را پسرش و نویسندگان دیگر نوشته‌اند. او دنیایی با فرهنگ‌ها، مذاهب و حکومت‌های مخصوص به خود را ساخته که مبتنی بر مطالعاتش از فرهنگ و تمدن بشری بوده است. «تلماسه» قطعاً رمانی فراژانری است، یعنی همان‌طور که می‌توان به افرادی که چندان طرفدار فانتزی نیستند، «ارباب حلقه‌ها» را توصیه کرد، می‌توان «تلماسه» را نیز به افرادی که طرفدار ژانر علمی-خیالی نیستند، پیشنهاد داد. نویسنده تکنولوژی را به حاشیه برده و بیشتر مسائلی از قبیل مذهب و سیر تحول آن در جوامع گوناگون، بازی‌های سیاسی، اخلاق و ... را پررنگ کرده است و در عین حال اهمیت ویژه‌ای برای شخصیت‌پردازی و منطق روایی اثرش قائل شده است. 
«تلماسه» ملغمه‌ای از اسامی مذهبی و اسطوره‌ای جوامع گوناگون بشری است و اصطلاحات اسلامی نیز در آن حضور پررنگی دارد. دو واژه‌ی «مهدی» و «سُنّی» در متن اصلی وجود داشته‌اند که برای فرار از تیغ سانسور به «هوشیدر» و «ذن اباضی» تغییر یافته‌اند ولی ترکیباتی مثل عالم المثال، معرفت، کرامت، ولی و ... نیز در اثر وجود دارند. مشخص است که نویسنده عرفان اسلامی و فرهنگ اعراب (چه بعد از اسلام و چه قبل از آن) را مطالعه کرده است ولی نگاه هربرت آن‌قدر به دین منفی است که گویا مترجم مجبور شده تا بخش‌هایی از اثر را خودش سانسور کند. چیزی که موقع خواندن «تلماسه» احساس کردم این بود که هم نشر «کتابسرای تندیس» و هم «سید مهیار فروتن‌فر» قصد داشته‌اند به هر قیمتی که شده یکی از مهمترین آثار ادبیات علمی-خیالی را بعد از پنج دهه به مخاطب فارسی‌زبان عرضه کنند و در این راه، تن به کارهایی داده‌اند که تا حدودی کیفیت اثر خروجی را تحت‌الشعاع قرار داده است. 
بنده به‌عنوان یک مخاطب عام رمان، تلماسه را می‌ستایم ولی به‌عنوان یک بچه‌شیعه هرگز نمی‌توانم نگاه منفی «هربرت» را نسبت به مذهب بپذیرم. مذاهبی که او در اثرش بر مبنای مذاهب جهان واقعی ساخته، کاملاً در خدمت القای اندیشه‌ی مد نظر او هستند و نه چیز دیگر. در واقع همین دید بسیار ایدئولوژیک است که در اواخر رمان، آن را از تبدیل شدن به یک شاهکار بازمی‌دارد، چون نویسنده آن‌قدر محو پیام و دیدگاه شخصی‌اش از دین بوده که از طمأنینه‌ی فصل‌های قبلی فاصله می‌گیرد و اشتباهاتی در منطق روایی رخ می‌دهد و توصیفاتش نیز ضعیف‌تر می‌شود.
زبان آثار هربرت از نظر گرامر بسیار پیچیده و حتی برای افراد انگلیسی‌زبان نیز دشوار است. «سید مهیار فروتن‌فر» سعی کرده زبانی پیچیده را در ترجمه اثرش برگزیند ولی چیزی که ما می‌بینیم عملاً پیچیده‌نمایی است. مثلاً نویسنده واژه Fremen را ترجمه کرده: حُرّه‌مرد! در واقع مترجم، ثقیل بودن جملات را حفظ کرده و ثقیل بودن ترجمه اسامی را نیز به آن افزوده است! دیگر از این بگذریم که خیلی از اسامی خاص ترجمه شده‌اند! 
در کل بنده این رمان را خیلی دوست داشتم ولی با پیام کفرآمیز و ضد دین آن موافق نیستم.
          
            هر داستان علمی-تخیلی یا فانتزی‌ای محصول روابط سیاسی و اجتماعی زمان خودشه. مثلاً هری‌پاتر به شدت به موضوع فاشیسم می‌پردازه، اما فاشیسم در یک دنیای جادوگری که هیتلر درش تبدیل به ولدمورت می‌شه. تلماسه هم همینطوره. این کتاب در اوج وابستگی غرب به نفت خاورمیانه نوشته شده و در واقع نقدی بر روابط سیاسی اجتماعی اون زمانه، در حالی که نفت به ادویه، اعراب به حره‌مردان و اسلام به مذهب متعصبانه‌ی حره‌مردان بدل شده. باید این رو در نظر داشت که چند سال بعد از چاپ این رمان بود که با تأسیس سازمان اوپک و تنظیم قیمت نفت به دست کشورهای تولیدکننده، غرب به شدت در رکورد اقتصادی فرو رفت و درواقع می‌شه گفت این رمان می‌تونست یه زنگ خطر برای غرب باشه. 

پ.ن: دنیایی چنین پرجزئیات ساختن واقعاً مغز خلاق و توانایی می‌خواد و می‌تونه یه شمشیر دولبه باشه که هم به داستان پر و بال بده، و یا مخاطب رو خسته و دلگیر کنه و در بدترین حالت جزئیات بی‌شمار در خود اثر نقص بشه.
          
            رمزگشايي از دنياي "تلماسه" (Dune)

بخش اول: "جهاد باتلري" (The Butlerian Jihad)

"جهاد باتلري" بازه‌اي تاريخي (تقريباً 93 سال) از اتفاقات دنياي داستاني "تلماسه" است كه شايد بتوان آن را جنگ صليبي عليه رايانه‌ها (Crusade against Computers) نام نهاد. هدف از اين جهاد، بازداري از ماشيني شدن انسان و بازگشت به قواي ذهني است. اين جديت تا جايي پيش مي‌رود كه در كتابي مذهبي به نام "كتاب مقدس نارنجي كاتوليك" (The Orange Catholic Bible) كه آن را "كتاب اندوخته" (Accumulated Book) هم مي‌نامند و مردم معتقدند ريشه شكل‌گيري آن سياره‌اي باستاني و افسانه‌اي است به نام "زمين" (Earth)، ساخت و نگهداري هرگونه ماشين با خصلت‌هاي ذهني بشري و داراي آگاهي گناه بوده و مجازات آن اعدام و مرگ است. پس از پايان جهاد باتلري و نابودي ماشين‌هاي آگاه، مسير جوامع بشري در دنياي داستاني "تلماسه" به سمت نوعي فئوداليسم پيش مي‌رود و در اين ميان انجمن‌هايي با تمركز و تأكيد بر قواي فكري و توانايي ذهني بشر شكل مي‌گيرند. يكي از اين فرقه‌ها "خواهران بني‌جزيره" (Bene Gesserit Sisterhood) است. به نظر مي‌رسد فرانك هربرت" (Frank Herbert)، خالق دنياي داستاني "تلماسه" (Dune)، عنوان "جهاد باتلري" را به جهت اداي دين به نويسنده انگليسي، "ساموئل باتلر" (Samuel Butler)، برگزيده باشد. "باتلر" در يكي از آثار خود به نام "اِروهان" (Erewhon) كه در سال 1872 ميلادي نوشته‌شده، دنيايي ماشيني را تصوير مي‌كند كه درنهايت، انسان‌ها از ترس پيشي‌گرفتن ماشين‌ها، تمامشان را نابود مي‌كنند. در سال 2002 ميلادي، "برايان هربرت" (Brian Patrick Herbert)، پسر فرانك، به همراهي "كوين اندرسون" (Kevin J. Anderson) بر اساس ايده اوليه خود "هربرت" پدر، كتاب "تلماسه: جهاد باتلري" (Dune: The Butlerian Jihad) را منتشر كردند كه وقايع آن در زماني حدود ده هزار سال پيش از داستان اصلي "تلماسه" مي‌گذرد. اين كتاب جلد اول از يك سه‌گانه است. 

رمزگشايي از دنياي "تلماسه" (Dune)

بخش دوم: "كتاب العبر" (Ketab Al-Ibar)

"فرانك هربرت" (Frank Herbert) در داستان اصلي "تلماسه" (Dune) كه در سال 1965 ميلادي نوشته‌شده است، از كتابي نام مي‌برد به نام "كتاب العبر" (ترجمه اين عنوان به انگليسي عبارت است از Book of Lessons) كه راهنماي رهنوردان براي نجات يافتن از صحراي سوزان سياره "آراكيس" (Arrakis) است. او در بخش‌هاي متفاوت داستان جملاتي را از اين كتاب خيالي نقل مي‌كند. 
اما واقعاً كتابي به نام "كتاب العبر" وجود دارد و نام اصلي و كامل آن عبارت است از: "العِبَر، و ديوان المبتدأ و الخبر في أيام العرب و العجم و البربر و ..." در هفت جلد و نوشتۀ تاريخ‌نگار سده‌ي هشتم هجري، "عبدالرحمان ابن خلدون". "ابن خلدون" به اجتماع رآي صاحب‌نظران اولين جامعه‌شناس تاريخ بشر است و كتاب او اگرچه از جنس تاريخ‌نگاري است، اما با چاشنی جامعه‌شناسي به تاريخ پرداخته. ايده ديگر "ابن خلدون" كه  "هربرت" در "تلماسه" از آن سود جسته، تحليل توانايي اقوام بدوي و قبايل كوچ‌نشين در براندازي حکومت‌های مقتدر است، كه البته به روايت "كتاب العبر" اين پيروزي پس از حدود چهار نسل به‌واسطه تن‌آسايي و لذت‌طلبي اين اقوام دچار فروپاشي خواهد شد. 
از طرف ديگر "ابن خلدون" در حكومت "حفصيان" مقام صدارت داشت و اين حكومت همانند پیشینان خود نظير "فاطميون"، "موحدون" و "مرابطون"، رويكرد "مهدويت" را در ايدئولوژي خود قرار داده بود. پيرو رويكرد اين حكومت‌ها نفوذ "مهدويت" در شمال آفريقا تا حدي بود كه سال‌ها بعد و در قرن نوزدهم ميلادي "شيخ مهدي سوداني" در كشور سودان خود را "مهدي" خواند و با پيروان خود تلفات سختي بر نظاميان استعمارگر انگليسي وارد كرد. بااین‌همه "ابن خلدون" بر اين ايدئولوژي نقدها و انتقاداتي داشت. 
در داستان "هربرت" شخصيت اصلي يعني "پل آتريديس" (Paul Atreides) توسط قبائل بومي سياره "آراكيس" مهدي و "لسان‌الغيب" خوانده مي‌شود. مترجم فارسي در ترجمه كتاب "تلماسه" (و احتمالاً براي رهايي از مشكلات مجوز) از واژه "هوشيدر" استفاده كرده است كه نام اولين منجي از منجيان سه‌گانه زرتشتي در سه هزار سال نهايي تاريخ است. 

رمزگشايي از دنياي تلماسه (Dune)

بخش سوم: بازسازي يك منجي

"آيزاك آسيموف" (Isaac Asimov) در مجموعه "بنياد" (Foundation) كه شروع نگارش آن در دهه 40 ميلادي است، توصيفي از يك امپراتوري كهكشاني ارائه مي‌دهد كه الهام گرفته از داستان امپراتوري روم است. "آسیموف" بر اين اعتقاد بود كه در حكومت بر وسعت يك كهكشان حكومت "جمهوري" ناتوان است. "فرانك هربرت" (Frank Herbert) در داستان "تلماسه" (Dune) و در دهه 60 ميلادي، با الهام از مجموعه "بنياد" توصيفي از يك امپراتوري كهكشاني ارائه مي‌دهد كه در زمان وقوع داستان اصلي تحت حاكميت امپراتور پادشاهي به نام "صدام كورينوي چهارم" (Shaddam Corrino IV) است. در اين داستان خانداني به نام "هاركونن" (Harkonnen) كه اعمال آنان يادآور خاندان بنی‌امیه و حكام اموي است در جايگاه شر ظاهر مي‌شوند و قهرمان داستان يا همان منجي شخصي است از خاندان "آتريديس" (Atreides) به نام "پل" (Paul) و با لقب "مؤدّب" (Muad'Dib) كه اگرچه در داستان نام نوعي موجود صحرايي زيرك است كه به لحاظ ظاهري ترکیبی است از موش و كانگورو، اما به لحاظ لغوي به معناي تأديب‌گر و ادب‌كننده به كار می‌رود. ظهور "مؤدّب" در پيش‌بيني‌‌هاي آييني اقوام بومي و صحرانشين مقيم سياره "آراكيس" (Arrakis) آمده است و در مقام مقايسه شايد بتوان اين پيش‌بيني‌ها را الهامي از علم "روان‌تاريخ" (Psychohistory) در داستان "بنياد" قلمداد كرد، علمي كه "هري سلدون" (Hari Seldon) بنا گذاشت و بر اساس آن قواعد و رويدادهاي كلان تاريخي در يك سامانه اجتماعي پيچيده با قوانين رياضي قابل پيش‌بيني هستند. 
"آتريديس" در اساطير يوناني به فرزندان پادشاهي به نام "آترئوس" (Atreus) اطلاق مي‌شود. فرزندان "آترئوس" فرماندهان جنگ "تروا" (Troy) بودند
          
یکی از بهت
            یکی از بهترین و پیچیده‌ترین کتاب‌هایی بود که تا حالا خوانده‌ام. بخش اول کتاب تا حدودی خسته‌کننده است اما هر چه پیشتر می‌روید بیشتر جذب داستان می‌شوید. داستان در ژانر علمی - تخیلی است. اگر به این سبک کتاب‌ها علاقه دارید شاهکار این ژانر را به هیچ عنوان از دست ندهید. تلماسه را به کسانی که به این ژانر علاقه ندارند هم پیشنهاد می‌کنم. به عقیده‌ی خودم بهترین کتاب‌های هر ژانر را جدای از بحث علاقه برای گسترش دیدگاه هم که شده باید خواند. در مورد ترجمه باید بگویم از ابتدا از آن متفر خواهید شد! اما از کتاب دست نکشید و ادامه دهید. حدود صد صفحه که بخوانید متوجه خواهید شد متن کتاب ثقیل است و مترجم به بهترین شکل ممکن آن را ترجمه کرده است. با جلو رفتن داستان ترجمه‌ی ادبی آن هم کم‌کم به دل می‌نشیند. یک ایراد مهم که بر ساختار کتاب وارد است واژه‌نامه‌ی ته آن است. واقعا آزاردهنده است که هر بار با دیدن کلمه‌ای جدید باید انتهایش را چک کرد. اما چاره‌ای نیست و کتاب پر است از کلمات پیچیده و اسامی خاص. گفتم اسامی خاص این را هم اضافه کنم که همگی بلااستثنا به فارسی برگردانده شده‌اند. باید بگویم اوایل کتاب این قضیه روی مخ خواهد بود اما با جلوتر رفتن کتاب و بیشتر شدن آن‌ها خدا را شکر خواهید کرد که آقای فروتن‌فر همه را به فارسی برگردانده‌اند. در مجموع تلماسه کتابی سنگین است ولی بدون شک ارزش تحمل همه‌ی سختی‌های خوانشش را دارد.
          
            
کتاب حاضر برای علاقه مندان به ژانر علمی تخیلی پیشنهاد می‌شود. می‌توان گفت جزو بهترین‌ها در این ژانر است به گونه‌ای که به آن لقب اپرای فضایی داده‌اند. البته نمی‌توان ترجمه آقای فروتن‌فر را بی‌تاثیر دانست. ترجمه او تحسین برانگیز است. چرا که معنای کلمات در تخیل کاریست دشوار. با آنکه متن کتاب ثقیل و پیچیده است اما ترجمه آن بسیار ظریف و دقیق انجام شده. تاکید بر ترجمه این کتاب از آن حیث است که ژانر تخیلی بخودی خود درکی دشوار دارد بنابراین ترجمه اهمیت بیشتری دارد.
مبارزه ی انسان و طبیعت از مسائلی است که این کتاب به زیبایی به آن پرداخته. سیاره ای بیابانی که اهالی آن دچار جنگ طولانی برای بقا شده‌اند که حوادثی بسیار جالب اتفاق می‌افتد. داستان کتاب در مورد خاندانی مرفه است که مورد حسادت حاکمان دیگر قرار میگیرند. امپراطور تصمیم میگیرد این خانواده را نابود کند. آنها به ناچار به بیابانی به نام تلماسه می روند.
جایی که ادویه تنها ماده ی حیاتی آنجاست که با آن انسان قادر است به فضا سفر کند و درنهایت جنگی برای دستیابی به این ادویه رخ می دهد.
از افتخارات این کتاب میتوان به فروش بالا و بیش از ۲۰ میلیون نسخه اشاره کرد. فیلمی هم در این زمینه درست شده که میتوان با ارباب حلقه ها در یک رده قرار داد.