یادداشت محسن خیابانی

                دنیاسازی از جذاب‌ترین و وسوسه‌انگیزترین تمهیداتی است که نویسندگان ادبیات ژانری، به‌ویژه نویسندگان ادبیات فانتزی و علمی-خیالی، برای جلب مخاطب از یک سو و القای پیام مورد نظرشان از سوی دیگر، به سراغش می‌روند. البته خیلی از نویسندگان در اجرای ایده‌های جذابشان در متن داستان، شکست می‌خورند ولی صرف دنیاسازی، می‌تواند منجر به پرفروش شدن اثر، ولو برای مدتی اندک شود. پس از آن بحث ماندگاری اثر پیش می‌آید که عیار واقعی کار نویسنده را مشخص می‌کند. 
«تلماسه» اولین رمان مجموعه‌ای چند جلدی است که هر یک تا حدی مستقل از دیگری بوده و همه بخشی از دنیای ادبی‌ای هستند که توسط «فرانک هربرت» خلق شده است، البته فقط 3 رمان اول این مجموعه را هربرت به نگارش درآورده و بقیه کتاب‌ها را پسرش و نویسندگان دیگر نوشته‌اند. او دنیایی با فرهنگ‌ها، مذاهب و حکومت‌های مخصوص به خود را ساخته که مبتنی بر مطالعاتش از فرهنگ و تمدن بشری بوده است. «تلماسه» قطعاً رمانی فراژانری است، یعنی همان‌طور که می‌توان به افرادی که چندان طرفدار فانتزی نیستند، «ارباب حلقه‌ها» را توصیه کرد، می‌توان «تلماسه» را نیز به افرادی که طرفدار ژانر علمی-خیالی نیستند، پیشنهاد داد. نویسنده تکنولوژی را به حاشیه برده و بیشتر مسائلی از قبیل مذهب و سیر تحول آن در جوامع گوناگون، بازی‌های سیاسی، اخلاق و ... را پررنگ کرده است و در عین حال اهمیت ویژه‌ای برای شخصیت‌پردازی و منطق روایی اثرش قائل شده است. 
«تلماسه» ملغمه‌ای از اسامی مذهبی و اسطوره‌ای جوامع گوناگون بشری است و اصطلاحات اسلامی نیز در آن حضور پررنگی دارد. دو واژه‌ی «مهدی» و «سُنّی» در متن اصلی وجود داشته‌اند که برای فرار از تیغ سانسور به «هوشیدر» و «ذن اباضی» تغییر یافته‌اند ولی ترکیباتی مثل عالم المثال، معرفت، کرامت، ولی و ... نیز در اثر وجود دارند. مشخص است که نویسنده عرفان اسلامی و فرهنگ اعراب (چه بعد از اسلام و چه قبل از آن) را مطالعه کرده است ولی نگاه هربرت آن‌قدر به دین منفی است که گویا مترجم مجبور شده تا بخش‌هایی از اثر را خودش سانسور کند. چیزی که موقع خواندن «تلماسه» احساس کردم این بود که هم نشر «کتابسرای تندیس» و هم «سید مهیار فروتن‌فر» قصد داشته‌اند به هر قیمتی که شده یکی از مهمترین آثار ادبیات علمی-خیالی را بعد از پنج دهه به مخاطب فارسی‌زبان عرضه کنند و در این راه، تن به کارهایی داده‌اند که تا حدودی کیفیت اثر خروجی را تحت‌الشعاع قرار داده است. 
بنده به‌عنوان یک مخاطب عام رمان، تلماسه را می‌ستایم ولی به‌عنوان یک بچه‌شیعه هرگز نمی‌توانم نگاه منفی «هربرت» را نسبت به مذهب بپذیرم. مذاهبی که او در اثرش بر مبنای مذاهب جهان واقعی ساخته، کاملاً در خدمت القای اندیشه‌ی مد نظر او هستند و نه چیز دیگر. در واقع همین دید بسیار ایدئولوژیک است که در اواخر رمان، آن را از تبدیل شدن به یک شاهکار بازمی‌دارد، چون نویسنده آن‌قدر محو پیام و دیدگاه شخصی‌اش از دین بوده که از طمأنینه‌ی فصل‌های قبلی فاصله می‌گیرد و اشتباهاتی در منطق روایی رخ می‌دهد و توصیفاتش نیز ضعیف‌تر می‌شود.
زبان آثار هربرت از نظر گرامر بسیار پیچیده و حتی برای افراد انگلیسی‌زبان نیز دشوار است. «سید مهیار فروتن‌فر» سعی کرده زبانی پیچیده را در ترجمه اثرش برگزیند ولی چیزی که ما می‌بینیم عملاً پیچیده‌نمایی است. مثلاً نویسنده واژه Fremen را ترجمه کرده: حُرّه‌مرد! در واقع مترجم، ثقیل بودن جملات را حفظ کرده و ثقیل بودن ترجمه اسامی را نیز به آن افزوده است! دیگر از این بگذریم که خیلی از اسامی خاص ترجمه شده‌اند! 
در کل بنده این رمان را خیلی دوست داشتم ولی با پیام کفرآمیز و ضد دین آن موافق نیستم.
        
(0/1000)

نظرات

برای من دنیایی که هربرت ساخته از دنیای هری پاتر و امثالهم خیلی زیباتره.
1
👌 
بسیار عالی ♥️👌
ضد دین؟
این طور به نظر نمی رسید.
گویی هربرت، بیشتر معتقد به دین جهانی بود. 
نکته دیگر اینکه بهتر است کتابی ترجمه نشود، تا اینکه بخواهد تحریف شود.
هر چقدر هم ضد دین یا دیگر مطالب، کتابی که اینگونه قوی باشد باید صحیح ترجمه شود. تا موقعی که ظرفیت مورد نیاز برای ترجمه صحیح نباشد چرا ترجمه شود؟
به نظرم، تلماسه به هیچ عنوان علمی-تخیلی نبود.
بیشتر ضد علم بود.
آن هولوکاستی که از ربات ها مطرح کرده بود، بسیار ضذ علم نشان می‌داد.
از سویی، تلماسه را پدر ادبیات فانتزی می‌دانند که البت حرفی‌ست بسی گزاف و چرت!
1
این نیز نگاهی است به افتادن سیبی 
من چند وقت پیش شروع کردم به خوندن متن زبان اصلی این رمان، خیلی تعریفش رو شنیده بودم و ملت می‌گفتن اگه طرفدار سبک علمی-تخیلی هستی زشته اینو نخونده باشی 😅 ولی راستش نتونستم تمومش کنم... یه دلیلم همین بحث استفاده از اسامی و مفاهیم اسلامی بود که واقعا اذیتم می‌کرد و نکته دیگه یه سری مسائل جنسی انحرافی که احتمالا تو نسخه ترجمه سانسور شده باشن... این بحث استفاده بد از مفاهیم اسلامی و انحرافات جنسی اینقدر رو بودن و بدون هیچ خجالتی ریخته بودن وسط رمان که جدا دیگه نتونستم ادامه بدم به خوندنش...
1
👌