بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

اتاقی از آن خود

اتاقی از آن خود

اتاقی از آن خود

ویرجینیا وولف و 2 نفر دیگر
3.7
32 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

58

خواهم خواند

31

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

نویسنده در این کتاب در نثری داستان گونه به موضوعاتی چون «گمنامی زنان»، «تاریخ ادبیات زنان»، «تأثیر سبک و ارزش های مردانه در نوشته های زنان»، «خشم و نفرت در هنر و مخاطرات آن برای هنرمند»، «تحلیل رمان به عنوان ژانر اصلی نوشتار زنان» و... می پردازد. نویسنده در این کتاب بحث می کند که تا قرن نوزدهم زنان شخصیتی از آن خود نداشتند و موجوداتی وابسته بودند و با طنز گزنده ای موضوع «خواهرِ شکسپیر» را مطرح می کند که بعدها نمونه ای در ادبیات فمنیستی می شود.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به اتاقی از آن خود

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به اتاقی از آن خود

پست‌های مرتبط به اتاقی از آن خود

یادداشت‌های مرتبط به اتاقی از آن خود

            ادعای کتاب روشن است؛ زن‌ها برای نوشتن به درآمدی منطقی و فضایی شخصی احتیاج دارند و این دو چیز ساده قرن‌ها از آن‌ها گرفته شده و به دلیل بی‌توجهی به نقش مسائل اقتصادی و آموزشی با تاریخی به شدت مردانه مواجه هستیم. اما این وضع می‌تواند تغییر کند، اگر به جای تمرکز بر تفاوت‌های فیزیلوژیک زن و مرد، شرایط زیست متفاوت‌شان را بررسی کنیم و سعی کنیم فضایی برابر برای‌شان ایجاد کنیم. 
نثر وولف خیلی قشنگ و روان و دل‌نشینه. خوش‌صحبته و انگار جلوت نشسته و بدون تکلف داره اندیشه‌های ژرفش رو باهات درمیون می‌ذاره؛ مثل یه خاله‌ی مهربون و عاقل و مستقل که نصیحتت می‌کنه. و به‌نظرم این ادعای کلی‌ش خیلی قابل تعمیمه به کسانی که کار فرهنگی می‌کنن و این باور اشتباهی که ازشون انتظار می‌ره این کار رو باید مجانی انجام بدن، درحالی‌که دوام هرکاری - خوب یا بد - برمی‌گرده به‌این‌که اون آدم از نظر مالی اون‌قدری تأمین باشه که بتونه به‌صورت متمرکز و بدون دغدغه‌ی آسیب‌زننده تمام انرژی‌ش رو بذاره روی کار مفیدش.
          
شراره

1402/04/24

            به به، چه کتابی، چه نویسنده‌ی عاقل و فهمیده‌ای...
برعکس تمام فمینیست‌های دیوانه‌ی کله‌خرابی که در این سال‌ها دیده‌ام و تمام فکر و ذکرشان نمایش نوک پستان، داشتن موی زیر بغل و لخت به خیابان آمدن بود و هست، نویسنده با همین کتاب کوچک تمام نابرابری‌های جنسی را که در جامعه‌ی خود رویت کرد را به بهترین شکل ممکن با آثار روحی و روانی‌ش به خواننده عرضه می‌‌دارد.

این نخستین کتابی بود که از ویرجینیا وولف می‌خواندم. یکی از نکات جالب ایشان، مطالعات زیاد و البته عمیق ایشان بود که در نتیجه‌ی آن، در همین کتاب کوچک، تعداد نقل قول‌هایی که از کتاب‌های مختلف به میان آورد و آنان را به چالش کشید بسیار زیاد بود.

این کتاب، کتابی بسیار خوب در زمینه‌ی مطالعات زنان است و خواندنش برای من بسیار مهم بود و در نتیجه‌ خواندنش را به سایر دوستانم به ویژه دوستان زنم پیشنهاد می‌کنم.

نقل‌قول نامه
"زیبایی دنیایی که به زودی نابود می‌شود دو وجهه دارد، یکی خنده و یکی غم و اندوه که قلب را شرحه شرحه می‌کند."

"آیا زنان قابلیت تحصیل کردن دارند؟ به نظر ناپلئون این قابلیت را نداشتند، اما نظر دکتر جانسون عکس این بود. آیا زنان روح دارند؟ برخی از قبایل بدوی معتقدند که زنان روح ندارند و دیگران برعکس اعتقاد دارند که زنان نیمه‌خدا هستند و از این رو آن‌ها را می‌پرستیدند. برخی از عاقلان بر این باورند که زنان از نظر ذهنی سطحی‌ترند و برخی دیگر می‌گویند از نظر هوشیاری عمیق‌ترند. گوته به زنان احترام می‌گذاشت و موسیلینی از آنان متنفر بود. به هر کجا که نگاه می‌کردی مردان در مورد زنان فکر می‌کردند و نظر متفاوتی داشتند..."

"برای ما موجوداتی که اسیر وهم و خیالیم بیش از هر چیز دیگری اعتماد به نفس لازم است. بدون اعتماد به نفس مثل کودکی در گهواره‌ایم."

کارنامه
فقط یک نمره از کتاب بابت ترجمه‌ی نه چندان روانش کسر و چهار ستاره برای کتاب منظور می‌کنم. مطلعم که ترجمه‌ی دیگری از این کتاب از خانم #صفورا_نوربخش توسط #نشر_نیلوفر نیز چاپ گردیده است که مورد اقبال خواننده‌ها بوده اما متاسفانه جهت مطالعه در دسترس من نبود، برای همین پیشنهاد می‌کنم پیش از خرید و مطالعه به سراغ آن ترجمه بروید.

سی‌ام آبان‌‌ماه یک‌هزار و چهارصد و یک
          
            به به، چه کتابی، چه نویسنده‌ی عاقل و فهمیده‌ای...
برعکس تمام فمینیست‌های دیوانه‌ی کله‌خرابی که در این سال‌ها دیده‌ام و تمام فکر و ذکرشان نمایش نوک پستان، داشتن موی زیر بغل و لخت به خیابان آمدن بود و هست، نویسنده با همین کتاب کوچک تمام نابرابری‌های جنسی را که در جامعه‌ی خود رویت کرد را به بهترین شکل ممکن با آثار روحی و روانی‌ش به خواننده عرضه می‌‌دارد.

این نخستین کتابی بود که از ویرجینیا وولف می‌خواندم. یکی از نکات جالب ایشان، مطالعات زیاد و البته عمیق ایشان بود که در نتیجه‌ی آن، در همین کتاب کوچک، تعداد نقل قول‌هایی که از کتاب‌های مختلف به میان آورد و آنان را به چالش کشید بسیار زیاد بود.

این کتاب، کتابی بسیار خوب در زمینه‌ی مطالعات زنان است و خواندنش برای من بسیار مهم بود و در نتیجه‌ خواندنش را به سایر دوستانم به ویژه دوستان زنم پیشنهاد می‌کنم.

نقل‌قول نامه
"زیبایی دنیایی که به زودی نابود می‌شود دو وجهه دارد، یکی خنده و یکی غم و اندوه که قلب را شرحه شرحه می‌کند."

"آیا زنان قابلیت تحصیل کردن دارند؟ به نظر ناپلئون این قابلیت را نداشتند، اما نظر دکتر جانسون عکس این بود. آیا زنان روح دارند؟ برخی از قبایل بدوی معتقدند که زنان روح ندارند و دیگران برعکس اعتقاد دارند که زنان نیمه‌خدا هستند و از این رو آن‌ها را می‌پرستیدند. برخی از عاقلان بر این باورند که زنان از نظر ذهنی سطحی‌ترند و برخی دیگر می‌گویند از نظر هوشیاری عمیق‌ترند. گوته به زنان احترام می‌گذاشت و موسیلینی از آنان متنفر بود. به هر کجا که نگاه می‌کردی مردان در مورد زنان فکر می‌کردند و نظر متفاوتی داشتند..."

"برای ما موجوداتی که اسیر وهم و خیالیم بیش از هر چیز دیگری اعتماد به نفس لازم است. بدون اعتماد به نفس مثل کودکی در گهواره‌ایم."

کارنامه
فقط یک نمره از کتاب بابت ترجمه‌ی نه چندان روانش کسر و چهار ستاره برای کتاب منظور می‌کنم. مطلعم که ترجمه‌ی دیگری از این کتاب از خانم #صفورا_نوربخش توسط #نشر_نیلوفر نیز چاپ گردیده است که مورد اقبال خواننده‌ها بوده اما متاسفانه جهت مطالعه در دسترس من نبود، برای همین پیشنهاد می‌کنم پیش از خرید و مطالعه به سراغ آن ترجمه بروید.

سی‌ام آبان‌‌ماه یک‌هزار و چهارصد و یک
          
            ماجرا از زمانی شروع میشه که خانم ویرجینیا وولف درمورد «زن و داستان» در دو کالج نیوهام و گرتن سخنرانی می‌کنه (سال ۱۹۲۸) و تا پایان همون سال هم مقاله‌ای با همین عنوان می‌نویسه و در مجلۀ ادبی معتبر فروم چاپ می‌کنه. بعد از اون، سه‌ماه وقت می‌ذاره و نوشته‌هاش رو تصحیح می‌کنه و کتابی می‌نویسه که عنوانش رو از زن و داستان به «اتاقی از آن خود» تغییر میده؛ البته که مقاله و کتاب از جهاتی با هم تفاوت دارند از جمله شیوه نگارش که به نوبۀ خودش از اهمیت زیادی برخورداره و گفته میشه که هنوز هم در کلاس‌های آیین نگارش و فن بیان سطوح متفاوت دانشگاهی تدریس میشه.
از این که بگذریم، این کتاب به این دلیل حائز اهمیته که به‌عنوان سرآغازی برای یک جریان فکری محسوب میشه که «به‌طور کلی نظریه‌پردازی فمنیسم و به‌طور خاص نقد ادبی فمنیسم» رو شکل میده و بله، نقد فمنیسمی به‌طور رسمی با این کتابه که آغاز میشه.
و اما در مورد خود کتاب: نثر روونی داره. از تاریخ ادبیات میگه، رابطۀ زن و داستان در گذشته و حال، تاثیرش بر آثار تولیدشده و عوامل تاثیرگذار در این زمینه چیزیه که در این کتاب بهش پرداخته شده. در نهایت باید بگم که
علاوه بر یک بررسی‌ تاریخی، دیدگاه‌های جالبی توی این کتاب مطرح شده که ارزش خوندن داره.