کاندید
در حال خواندن
5
خواندهام
112
خواهم خواند
36
نسخههای دیگر
توضیحات
ساده دل به حساب عادت، با دمیدن خورشید و به بانگ خروس از خواب برخاست. او هم چون جماعت اعیان نبود که کسل و بی حال تا وقتی که خورشید به نصف النهار برسد در رخت خواب می لولند، نه می توانند بخوابند و نه می توانند برخیزند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به کاندید
نمایش همهیادداشت ها
1401/1/24
11
1402/12/17
2
1403/1/25
1
1402/12/9
16
1402/5/28
1
1402/4/13
4
1401/12/23
2
1403/1/22
درود⚘️ «شاهکار شعور بشر»، لقبیه که به این اثر از ولتر دادن! کاندید یا خوش بینی؛ کتابی که مفاسد اجتماعی،سیاسی رو نقد میکنه و از ظلم و ستمی که بشر، به هم نوعان خودش روا داشته، گلایه میکنه. داستان کتاب، ماجراجویی جوونی به اسم کاندیده که تو قصر بارُنِ آلمانی زندگی میکنه، استادی فیلسوف داره، به نام پانگْلُس؛که بیشترین نقشو در خوش بینیِ کاندید نسبت به جهان داره. کاندید،دلبسته ی «کُنه گُند»دختر اربابش میشه، و به همین دلیل از قصر اخراجش میکنن...بالاجبار به ارتش میره، شلاق میخوره، مورد خیانت و دزدی قرار میگیره و توسط عاملین تفتیش عقاید شکنجه میشه.به شهرها و کشورهای زیادی سفر میکنه، با ادم های خوب و بد زیادی سروکله میزنه، رنج و مصیبت های زیادی رو تجربه میکنه و گاهی به این نتیجه میرسه که بر خلاف نظر استادش،جهان، اونقدراهم جای قشنگی نیست! واسه منی که اصلا ادم خوشبینی نیستم و وقتی همه میگن نیمه پر لیوانو ببین، معتقدم اصلا لیوانی وجود نداره،کتاب غریبی بود،با پرسش هایی قابل تأمل! مثل: +چرا حیوان عجیبی به نام بشر خلق شد؟! +خوشبینی چیه؟ -کاندید:تظاهر به اینکه همه چی خوبه، اونم وقتی که تو جهنمی! مارتین معتقد بود خدا جهان را به شیطان سپرده! چون هیچ مملکتی را نمیشناخت که در آرزوی نابودی بقیه ی ممالک نباشد هیچکس را نمیشناخت که کاری را جز برای منفعت خودش انجام دهد کاندید مخالف بود! ایمان داشت «هنوز» چیزهای امیدوار کننده ای هست. +کاندید:بنظرت زمین برای چی ساخته شده -مارتین:برای اینکه دیوونمون کنه! +کاندید:بنظرت بشر همیشه شرور بوده،همیشه خیانت کرده، قدرت طلب و ریاکار بوده؟! -مارتین :مگه گرگ همیشه گوسفند نمیخوره! +کاندید، انسان و گرگ قابل مقایسه نیستن انسان اختیار و ازادی داره
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
20