یادداشت

کاندید
        از بدترین داستان هایی که خوانده ام. چیزی در سطح روزنامه و مجله.
تبدیل یک سخنرانی فحش آمیز و انتقام جویی فلسفی به داستان آن هم با درجه نازلی از بیان.
تو گویی  دانشجوی مبتدی داتان نویسی طرح اولیه ای نوشته باشد.
جای تعجب نیست که استقبال از این اثر اینقدر زیاد است چرا که اساسا فحش نامه ای است عوامانه و عوام پسند. 
پر از نماد پردازی و شخصیت های کاغذی و هر جا هم که می تواند توسل به روابط جنسی.
سرعت بالای اتفاقات شبیه کمیک استریپ های بزرگسالانه است.
بیایید نام ولتر را از این اثر برداریم چه میماند جز اثری شایسته پاورقی؟
بیایید با 1984 یا مزرعه حیوانات دو نمونه شاخص نمادپردازی سیاسی و سطحی دیگر مقایسه کنیم: آنها شاهکار به نظر میرسند!
مثلا روابط جنسی در 1984 اگرچه سواستفاده ای برای جذابیت داستان است اما لااقل بار معنایی کمی پیدا میکند. اینجا مثل پورنوگرافی است. البته ممکن است کسی بگوید هدف همین بوده و تحقیر نظریات فلسفی. میگویم بفرمایید کتاب فلسفه و تاریخ و سیاست بنویسید، این هرچه هست داستان نیست.
      
5

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.