The gambler
خرید این کتاب از کتابفروشیها
طبق معمول اول پای کسب و کار در میان آمد. پولینا همین که دید پولی که به او داده ام هفتصد گولدن بیشتر نیست، اوقاتش تلخ شد. اوقاتش تلخ شد. به خودش اطمینان داده بود که جواهراتش را در پاریس کم کم هم که گرو می گذاشتم دو هزار گولدن می شد. گفت: صددرصد مقداری پول لازم دارم. باید هم به دستش بیاورم و الا کارم زار است.
بریدۀ کتابهای مرتبط به The gambler
نمایش همهپستهای مرتبط به The gambler
یادداشتهای مرتبط به The gambler