گره
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
15
خواندهام
296
خواهم خواند
113
نسخههای دیگر
توضیحات
ترجمه فارسی کتابی که جومپا لاهیری از ایتالیایی به انگلیسی ترجمه کرده استرمان «گره» نوشته دومنیکو استارنونه به تازگی با ترجمه یلدا بلارک توسط نشر ورا منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب یکی از عناوین مجموعه «رمان جهان» است که این ناشر چاپ می کند. این رمان از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده و ترجمه ایتالیایی به انگلیسی اش توسط جومپالاهیری انجام شده است.دومینیکو استارنونه نویسنده، نمایشنامه نویس و روزنامه نگار ایتالیایی است که در ناپل متولد شده و در رم زندگی می کند. این نویسنده ?? کتاب در کارنامه دارد که بین آن ها می توان به «اعدام اول»، «وویاجمیتو» و «گره» اشاره کرد. رمان «گره» جایزه بریج را به خود اختصاص داده است.جومپالاهیری نویسنده هندی تبار آمریکایی بر ترجمه انگلیسی اش از این رمان، مقدمه ای نوشته که در آن می گوید: این کتاب، علیرغم روند طوفانی و دیدگاه تاریک، به آزادی و خوشبختی اشاره دارد. در این رمان، آزادی و خوشبختی چه مزیت و ویژگی به حساب بیایند و چه جرم، یکسان و برابر هستند: وضعیت وحشیانه ای که رام نشدنی است و نمی تواند تعدیل شده و فرو بنشیند. این رمان به بهای آزادی و خوشبختی، نگاهی خونسردانه دارد. خوشبختی و جدایی را هم تحسین و هم انتقاد می کند. گرچه خوشبختی اغلب به معنی ارتباط داشتن با دیگر افراد است. به عبارت دیگر، فراتر رفتن از حاشیه امن خود، چیزی است که در تحلیل نهایی، شخصیت ها به تنهایی تجربه می کنند.عنوان اصلی این رمان به زبان ایتالیایی به معنای «بند کفش» است. تصویر روی جلد ایتالیایی رمان هم انتخاب خود نویسنده و مردی است که یک جفت کفش پوشیده و بندهای آن به هم گره خورده است. یعنی همان گره ای او را گیر انداخته و نمی گذارد جایی برود. روی این جلد، صورت مرد دیده نمی شود بلکه فقط پاهایش در معرض دید مخاطب قرار دارد.رمان «گره» ? فصل اصلی دارد که با نام های کتاب اول تا سوم نامگذاری شده اند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به گره
نمایش همهیادداشتها
1401/7/7
16
1403/1/8
7
1403/6/14
هر آدم نرمالی دوست داره که آزادی و استقلال داشته باشه و در قید و بندِ محدودیت نباشه،دقیقا چیزی که آلدو هم میخواست. البته که میل و اشتیاقی که به رهایی داشت کاملا درک میکردم،اما مشکل اونجا بود که آلدو این آزادی رو در مجرد بودن و خودش رو در بند محدودیتی به اسم«خانواده» می دید به قول خودش«زن و بچه داشتن نه نشانه آزادی بلکه از عقب ماندگی حکایت داشت»!!.و همین باعث شده بود خیانت به همسرش براش یه عادت بشه تا خودش رو قانع کنه که با اینکه ازدواج کرده اما هنوز تعهد و مسئولیتی نسبت به کسی نداره. که در نتیجه تاثیرات جبران ناپذیر روی روح و روان بچه هاش و مخصوصا زنش شد!(: #آلدو_نباشیم!
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
0
1402/8/1
8
1403/6/12
13
1402/7/19
3
1403/9/17
6
1403/9/4
3
1403/1/17
8