بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت زهرا دشتی

                بندها، داستانی پیرامون بندهایی است زندگی خانوادگی و خانواده، بر پای انسان‌ها می‌بندد، بندهایی که لازمه‌ی زندگی خانوادگی است. این بند‌ها می‌توانند خوشایند باشند و نشانه‌ای از امنیت و آرامش یا برعکس می‌توانند نشانه‌ای از اسارت و رنج باشند و اغلب، ترکیبی از هر دو.
استارنونه در کتاب بندها، تصمیم گرفته بُعد تلخ این بندها را به تصویر بکشد، احتمالا به خاطر تغییرات فرهنگی ایتالیا، در قرن گذشته و دور شدن فرهنگ این کشور از سنت‌هایی که بنیان آن، احترام به خانواده و ارزش بخشیدن به آن است و رفتن به سوی فرهنگی که آزادی جنسی و بی‌اعتباری خانواده را ارزش می‌داند.
با این همه، حقیقت تلخی، فارغ از اندیشه‌ی دومنیکو استارنونه، وجود دارد. در بسیاری از زندگی‌ها، روابط خانوادگی برای افراد درگیر، به حق یا ناحق، تبدیل به بندهایی می‌شود که جلوی رشد، تعالی مادی و بعضا معنوی می‌شود. اگر فضای نامحسوس القای تفکر ضد خانواده موجود در کتاب را نادیده بگیریم، کتاب با قدرت این واقعیت تلخ را در کامل‌ترین شکل خود به تصویر کشیده است. 
داستان در مورد خانواده‌ای چهار نفره است، زن و شوهر و پسر و دخترشان، اما در سه بخش روایت شده. بخش اول، در غالب نامه‌های زن به شوهرش، بخش دوم روایت مرد از بندهایی که حس می‌کرده و بخش آخر از زاویه دید دختر خانواده روایت می‌شود.
هنر نویسنده اینجاست که در هر بخش خواننده همدلانه با راوی همراه می‌شود و تا حد قابل توجهی به او حق می‌دهد و این نکته است که این کتاب را به اثری با ارزش برای مطالعه و تامل تبدیل می ‌کند.
طرح روی جلد اصلی کتاب، که تصویری از کفشی مردانه در پای مردی است که بندهایش را به هم گره زده بسیار گویای روایتی است که نویسنده در پی بیان آن بوده که با کج سلیقگی در ترجمه تغییر کرده و به تصویری بی‌ربط تبدیل شده. 
برای من این کتاب، کتابی تلخ اما به دلیل چالش‌های انسانی، جذاب بود. کتابی نیست که به هر کسی آن را توصیه کنم. به ویژه افرادی که در روابط خانوادگی خود دچار چالش هستند. شاید بهترین مخاطب برای این کتاب،نویسندگان، روانشناسان و افرادی که از پیچیدگی‌های روابط انسانی لذت می‌برند باشند.
ترجمه کتاب که توسط امیرمهدی حقیقت انجام شده، خوب و روان است.
این کتاب توسط نشر چشمه چاپ شده است.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.