زهرا دشتی

زهرا دشتی

@ZahraDashti

158 دنبال شده

139 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        کتابی که هر برنامه‌نویس باید بخونه! شاید این جمله خیلی تبلیغاتی باشه، راستش قبل از این که خودم این کتاب رو بخونم، وقتی این جمله رو در مورد این کتاب شنیدم چنین حسی داشتم‌ اما الان به جرات می‌گم که این جمله، اصلا تبلیغاتی نیست و یک توصیه حرفه‌ای است. 
بخشی از حرفهای این کتاب رو، قبلا در کتب دیگه، بعضا با ادبیات تخصصی‌تر خونده بودم. مخصوصا در حیطه تست و ریفکتور. اما خیلی از مباحث تازگی داشت. به ویژه مباحث مربوط به حوزه مدیریت پروژه، چگونگی همکاری تیم، چگونگی ارتباط با کاربران و .... بسیار جذاب و اثر گذار بود. 
من ویرایش اول کتاب رو نخوندم اما برای من بسیار جالب بود که نویسنده‌های کتاب، بر اثر بیست سال تجربه، بعضی نظرات گذشته خودشون رو نقض می کردند و اعلام میکردند که اشتباه کردند و بعد، بر اساس تجارب جدیدشون اطلاعاتی رو در اختیار خواننده می‌گذاشتند. 
مثالهای ملموس کتاب، خواننده رو در درک بهتر کتاب یاری می‌کرد.
در مجموع کتابی است که توصیه می‌کنم بخونید. حتی اگر ویرایش اول رو خوندید، حتما ویرایش دوم رو مطالعه کنید. خیلی دوست دارم بعدها، مجددا این کتاب رو بخونم و ببینم چقدر تونستم توصیه‌های کتاب رو، عملیاتی کنم.
      

0

        در ستایش جازدن
سخنرانان انگیزشی همیشه با قدرت و لحنی پُر هیجان ما را به ادامه دادن و «جا نزدن» تشویق کردند، معلم‌ها و دوستان و اقوام هم. «جا زدن» فعل زشتی بود ناشی از کم ارادگی و سستی. ست گادین اما نگاه متفاوتی دارد. او در کتاب کوچک شیب از هنر به موقع «جا زدن» همان‌قدر می‌گوید که از «ادامه دادن و جانزدن»! 
گادین معتقد ما نمی‌توانیم در همه چیز بهترین باشیم و اگر بخواهیم همزمان در همه چیز بهترین باشیم احتمالا فقط یک آدم معمولی باقی می‌مانیم پس شاید بهتر باشد به جای تلاش در بهترین شدن در همه چیز، در یک چیز بهترین باشیم. این جاست که باید بفهمیم وقت جا زدن در بسیاری کارهاست که قرار نیست در آن‌ها بهترین شویم. از طرفی اگر کاری که قرار است در آن بهترین شویم را پیدا کردیم نباید جابزنیم و تا پشت سر گذاشتن شیب ادامه دهیم.
این کتاب کم حجم اما کاربردی را در روزهایی خواندم که نیاز داشتم کسی به من بگوید که «جا زدن» خفت‌بار نیست، در واقع جلوگیری از شکست و هدر دادن منابع است. و ست گادین با این کتاب کوچک، این هدیه را به من داد.
اگر مثل من، همزمان هندوانه‌های بسیاری را بلند کرده‌اید و به خاطر سنگینی بارشان قادر نیستید قدم از قدم بردارید و فکر می‌کنید زمین گذاشتن حتی یکی از آن‌ها هم یعنی شکست و حقارت، توصیه می‌کنم کتاب کوچک شیب را بخوانید. بیشتر از یک الی دو ساعت از شما وقت نمی‌گیرد، اما بدون شک، نگاه شما را برای بقیه عمر، عوض خواهد کرد.
      

2

        کشتن مرغ مینا 

اسکات فینچ، دخترک هفت ساله و برادر بزرگترش جیم با پدرشان که وکیل عدلیه است، در ایالت آلاباما در جنوب آمریکا  زندگی می‌کنند. در دورانی که هنوز تبعیض نژادی بر زندگی سیاه‌پوستان سایه تیره‌ای انداخته است. در میانه‌ی دعوایی که در آن سیاه‌پوستی متهم به تجاوز به دختری فقیر و -از نظر شهروندان بی‌اصل و نسب اما- سفید پوست است، اسکات و برادرش که پدرشان وکیل مرد سیاه‌پوست است، با بی‌عدالتی سهمگینی مواجه می‌شوند. ذهن کودکانه راوی، اسکات فینچ، از درک بسیاری از مفاهیم و کلمات عاجز است. با اتکا به حرف‌های برادرش که چند سالی از او بزرگ‌تر است سعی می‌کند وقایع را که به نظرش بی‌منطق جلوه می‌کنند درک کند. 
هارپر لی استادانه توانسته سادگی و بی‌اطلاعی یک دختر در آن زمان و مکان را به تصویر بکشد و در روند ساده و روزمره زندگی یک جنوبی در آمریکا، روبرویی آن‌ها با جهانی که برخلاف شعارهای زیبای برابری مسیحی، لبریز از تبعیض و بی‌عدالتی است به تصویر می‌کشد و ما به نرمی در میان صفحات این رمان، -که بازه‌ی زمانی دو سال را نمایش می‌دهد- رشد و پختگی این دو کودک را می‌بینم، چیزی که خانم لی بسیار هنرمندانه و طبیعی آن را به تصویر درآورده، که نشان از توانمندی نویسنده است که بدون شعارزدگی و جملات درشت و عالمانه در میان سطور داستان، به شیواترین شکل ممکن، «بی‌عدالتی و تبعیض» را به خواننده «نشان» می‌دهد.
کشتن مرغ مینا که در سال ۱۹۶۰ چاپ شده از شاهکارهای ادبی محسوب می‌شود در سال ۱۹۶۴ میلادی، جایزه پولیتزر را برای هارپر لی به ارمغان آورده است.
این رمان با چند ترجمه در ایران چاپ شده است، من ترجمه‌ی فخرالدین میررمضانی با چاپ نشر امیرکبیر را مطالعه کردم.
      

16

        اریک نه ساله از پیانوی کهنه‌ای که میراث خانوادگی‌شان است بیزار است، چون تنها چیزی که از آن شنیده، صداهای ناخوشایندی است که خواهرش با آن ایجاد می‌کند. تا روزی که خاله جوان و مرموزش، امه، به خانه‌ی آن‌ها می‌آید و پشت آن پیانو می‌نشیند و قطعه‌ای از شوپن را می‌نوازد. جادوی موسیقی شوپن، اریک را مسحور می‌کند و تصمیم می‌گیرد که شوپن بنوازد اما آن چنان که آرزو دارد، موفق نیست. 
سال‌ها می‌گذرد و در جوانی و در راه رسیدن به این آرزو با زنی میانسال به نام مادام پیلینسکا آشنا می‌شود که استاد موسیقی به ویژه شوپن است و طریقه‌ی عجیبی برای آموزش اریک جوان دارد.
داستان مادام پیلینسکا و راز شوپن در واقع داستان لمس زندگی است. داستان درک لطیف زندگی، جذبه، عشق و نور است و ما در این سفر با اریک جوان هم سفر می‌شویم.
این رمانِ کوتاه، خوش‌خوان و گیراست و من در یک نشست آن را نوشیدم.
اگر جزئیات و لطایف زندگی شما را به وجد می‌آورد توصیه می‌کنم حتما این کتاب را بخوانید.

این اثر که به قلم اریک امانوئل اشمیت به تحریر درآمده با ترجمه عاطفه حبیبی در نشر چترنگ چاپ شده است.
      

14

        ‍ اردو در قبرستان ژغاره داستان پسر هفده ساله‌ای با نام عجیب «بادآورد» است- نامی که پدربزرگش برای او که اولین نوه‌ی مذکر اوست، انتخاب کرده. بادآورد که از تمسخر همکلاسی‌ها و مردم به خاطر اسمش رنج می‌کشد، قصد دارد بعد از هجده سالگی، نام خود را عوض کند. اما می‌داند این کار ساده نیست و سرزنش یک فامیل و دلخوری پدربزرگ مقتدرش را به دنبال دارد. عزم خود را جزم می‌کند که از پدربزرگش بپرسد چرا چنین نام عجیب و مضحکی برایش انتخاب کرده و از او بخواهد که این نام را عوض کند و این سرآغاز روبرو شدن او با ماجرایی عجیب از زندگی نیاکانش است.
رمان کم حجم اردو در قبرستان ژغاره مانند هر رمان نوجوان خوب دیگری، زبانی روان و گیرا دارد و خالی از حواشی یا جزئیاتی که ممکن است خواننده مخاطب خود را خسته کند. ریتم داستان تند و متناسب با ماجراست. مخاطب این اثر می‌تواند از سنین ده سال تا همان هفده سال باشد، هرچند ممکن است برای بعضی نوجوانان بالای چهارده سال کمی کودکانه به نظر برسد با این همه خوانش آن برای منِ بزرگسال نیز خالی از لطف نبود.
این کتاب شیرین به قلم زهرا جلالی‌فر نوشته و توسط نشر به‌نشر چاپ شده است.

      

0

        اول از داستان کتاب می گم، بعد از ترجمه و ویراستاری.
در مجموع کتاب دوم از نظر ماجرا جذاب تر از کتاب اول بود ولی خیلی گذرا بود، ماجرای چشمگیری در این کتاب رخ نمیده. دو سه مورد  تناقضاتی هم داشت که قابل اغماض بود. نویسنده در این جلد تصمیم گرفته بود دو راوی اول شخص داشته باشه و فصل ها یکی در میان بین دو راوی زن و مرد کتاب تقسیم شده بود و دیگه فقط کاسیا راوی نبود. خوبی هایی داشت مثلا کم شدن ابهامات احساس ها و تفکرات قهرمان دوم داستان و بدیهایی داشت که مجددا همون کم شدن ابهامات احساس ها و تفکرات قهرمان دوم داستان که از چالش های ذهنی خواننده کم می کرد و خیلی قصه رو سرراست می کرد. ماجراهای این جلد کمی شبیه داستان های جان کریستوفر بود.  از اون جا که جلد دوم مجموعه بود و یک جورهایی حالت گذرا داشت، زیاد نمی شه در مورد انتهاش صحبتی کرد چون رویداد خاصی رخ نداد، هر چند به نظرم نظر نهایی قهرمان مرد داستان خیلی یهویی و خیلی عجیب از موضع سخت پیشینش عوض شد که البته این نظر نهایی برای ادامه داستان لازم بود اما مقدمه چینی مناسب یا دلیل قابل توجهی برای این تغییر نظر دیده نشد.
اما ترجمه و ویراستاری. اول از همه بی سلیقگی کامل در انتخاب نام فارسی کتاب یعنی عصیانگر که کلا بی معنی بود. در حالی که نام اصلی کتاب، یعنی crossed کاملا متناسب با داستان بود و حسی که باید رو می داد. اما خوب، دوستان تصمیم گرفتند نظر شخصی شون رو اعمال کنند! ترجمه در مجموع خیلی تفاوتی با جلد قبلی نداشت، ویراستاری، کمی بهتر شده بود. در واقع فقط از تعداد سوتی های فاحش کم شده بود.
      

0

        کتاب خویشتن‌داری به واسطه‌ی معرفی بزرگواری خیلی غیر منتظره وارد صف مطالعه‌ام شد. یک نگاه به فهرستش باعث شد همون موقع حدود سی چهل صفحه‌شو بخونم و این طوری بدون اجازه اومد سر صف مطالعه‌ام. 
کتاب خویشتن‌داری در واقع در مورد انضباط و نیروی اراده است. پیتر هالینز در این کتاب اراده داشتن و منضبط بودن رو مهارتی اکتسابی می‌داند که قابل دستیابی است، حتی در سن‌های بالا، با این شرط که فرد قبول کند که به این امر تواناست و نیت تغییر را داشته باشد. ایم کتاب کم حجم ۱۴۳ صفحه‌ای بدون حواشی و پُرحرفی، در یازده فصل به شیوه‌ی عملی بر اساس یافته‌های علمی، راه و روش منصبط شدن و با اراده بودن را آموزش می‌دهد. 
هالینز نخست مبانی زیست شناختی خویشتن‌داری را شرح می‌دهد سپس چند تکنیک برای تقویت انضباط را معرفی و شرح می‌دهد و سپس راه‌هایی برای مقابله با عواملی که ما را متزلزل می کنند ارائه می‌کند.
گذشته از مختصر و مفید بودن کتاب، جمع بندی‌ها و خلاصه‌های بسیار مفید در انتهای هر فصل از ویژگی‌های بسیار خوب و راه‌گشای کتاب است. حتی در انتهای کتاب، بعت از بخش یازدهم، بخشی وجود دارد که این خلاصه‌ها را جهت ارجاع‌های سریع در آینده، به تفکیک فصل ذکر کرده است.
ویژگی بارز دیگر کتاب، آموزشی و تکنیکی بودن آن است که آن را به یک راهنمای عملی تبدیل کرده است.
تنها نکته‌ای که در خوانش کتاب، کمی آزاردهنده بود، کم بودن علائم نگارشی که خوانش را راحت‌تر می‌کرد بود. با توجه به محتوای کتاب، به نظر من در این مورد کم لطفی شده بود.
این کتاب عالی با ترجمه خوب سمیه قوامی‌نژاد، توسط نشر کار درست آریاناقلم در تابستان ۱۴۰۳ برای اولین بار چاپ شده است.
      

0

        در جبهه‌ی غرب خبری نیست، با عنوان اصلی «در غرب خبری نیست» اثری ضدجنگ است. اریش ماریا رمارک این رمان را بر اساس تجربه‌ی خود در جنگ جهانی اول و در جبهه آلمان نوشته است و گویا بین شخصیت‌های داستان و دوستان و همرزمانش، تشابهاتی هست.
رمارک داستان را از زبان پُل پسر جوانی که در حوالی هجده سالگی و در روزهای اول جنگ با تشویق مدرسه همراه با گروهی از هم‌کلاسی‌هایش راهی جنگ می‌شود، روایت می‌کند. اریش رمارک با توصیفی جان‌دار، از بحران‌هایی که پل در طول سال‌های با آن روبرو می‌شود و او را از جوانی سرزنده به روحی فرسوده و دور از زندگی عادی تبدیل می‌کند، می‌گوید، بحران‌هایی که ساده‌ترین آن مرگ دوستان و سفیر خبر مرگ آن‌ها برای خانواده‌هایشان بودن است. در این داستان با جوان‌هایی روبرو می‌شویم که قبل از این که فرصت تجربه زندگی جوانی را داشته باشند وارد جنگی می‌شوند که حتی به درستی علت آن را نمی‌دانند و حتی آرمانی ندارند که آن‌ها را از پوچی و بی‌هویتی این جنگ نجات دهد، جنگی که به خاطر آن، مجبورند برای دفاع از وطن، زندگی خود را تباه کنند و برای آن‌ها سوالاتی بی‌پاسخ از دلیل شروع و چرایی این جنگ ایجاد می‌شود. زمانی می‌رسد که متوجه هویت انسانی دشمنان‌شان می‌شوند و فقط غریزه‌ی حیوانی دفاع از خود، می‌تواند آنها را به کشتن دشمن، وادارد.
گم شدن زندگی، در جنگی بی‌معنا، نکته‌ی کلیدی این رمان است که به نظر من نویسنده در انتقال آن بسیار موفق بوده است.
این کتاب با دو عنوان «در جبهه غرب خبری نیست» و «در غرب خبری نیست» که دومی عنوان اصلی کتاب است، توسط مترجمان و ناشران مختلف در ایران چاپ شده است. من ترجمه رضا جولایی از نشر چشمه را خواندم که ترجمه خوب و روانی هم بود.
      

15

        پنجره‌های تشنه

پنجره‌های تشنه روزنوشت‌های مهدی قزلی از انتقال ضریح حرم امام حسین (ع) در سال ۱۳۹۱ از شهر قم تا کربلای معلی است. روایتی که نخست قرار بود توسط رضا امیرخانی نوشته شود اما به پیشنهاد خود امیرخانی این مهم به قزلی سپرده شد. 
این ضریح که کاملا با هزینه‌های مردمی و توسط هیئت امنایی مردم نهاد ساخته شده، در پاییز ۱۳۹۱ پس از دهه عاشورا از شهر قم راهی کربلا می‌شود.
روزنوشت‌های مهدی قزلی از قبل از حرکت ضریح شروع و تا انتقال کامل ضریح به حرم مطهر امام حسین (ع) ادامه داد. هرچند بیشتر این روزنوشت‌ها مربوط به سفر کاروان انتقال ضریح در خاک کشورمان و استقبال گسترده‌ و پر شور مردم از این کاروان است. 
مهدی قزلی که در ابتدا تا حدی درگیر مسئله تبرک داشتند یا نداشتن ضریح نصب نشده است، در مسیر این سفر طولانی، آثار و برکاتی از حضور ضریح منسوب به امام حسین (ع) را بارها می‌بینید. به ویژه در خوزستان که در آن سال‌ها به شدت درگیر فنته اشاعه وهابیت بوده است. 
نویسنده در این روزنوشت‌ها به تک تک اعضای کاروان خلقیات و تلاش‌ها و تغییرات آن‌ها تا جای ممکن پرداخته و ما سیری از تحولی دسته جمعی در این روایت را داریم.
این مجموعه توسط نشر سوره مهر و با حمایت مالی پویش مطالعاتی روشنا چاپ و در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.
      

1

        شرح خطبه منا منزل نهم از مجموعه سلوک عاشورایی، برعکس نُه جلد دیگر این مجموعه، به دوران به حکومت رسیدن یزید و حرکت امام حسین (ع) در اون دوران نمی‌پردازه. بلکه به دو سال قبل و حکومت معاویه برمی‌گرده، زمانی که در ایام حج، امام حسین (ع) در منا، در حضور بیش از دویست نفر از صحابه و هشتصد نفر از تابعین، خطبه‌ای غرّا در سه بخش ایراد می‌کنند که نشان می‌دهد حرکت امام حسین (ع) در سال ۶۱ هجری و پس از به حکومت رسیدن یزید، نه تصمیمی آنی و بی‌پشتوانه، که حرکتی فکر شده بوده که طرح آن را حضرت دو سال قبل ارائه کردند. برای من بسیار باعث شگفتی بود چون حتی از وجود چنین اتفاق و خطبه‌ای بی‌اطلاع بودم، چه برسد به محتوای آن. 
این کتاب چه از لحاظ زمان وقایع چه از لحاظ فرم بیان، با کتب قبلی فرق داشت. اما در واقع تکه‌ی آخر پازل مجموعه‌ی سلوک عاشورایی بود که انگار همه‌ی این مباحث به هم مرتبط را با روشن‌گری در مقابل خواننده/شونده یکپارچه می‌کرد: به مانند خورشیدی که هر شعاع آن یکی از مباحث قبلی است.
نکته‌ی جالب اینجاست که خوانش این مجلد بدون خوانش جلدهای قبلی، باز هم راهگشاست. توصیه می‌کنم اگر امکان زمان گذاشتن برای هر ده جلد را ندارید، این مجلد را از دست ندهید. هرچند توصیه اکید من خواندن همه مجموعه است. رزقی که از دریافتش پشیمان نمی‌شوید و شاید حتی حسرت بخورید که چرا زودتر سراغش نرفتید.
این کتاب و سایر جلدهای آن توسط نشر مصابیح الهدی تنظیم و منتشر شده است.
      

2

        

سباستین، نامی است که ایبیس زن کوبایی که اتاقی در خانه‌اش را به منصور ضابطیان در هاوانا، اجاره داده روی او گذاشته است: خوانش اشتباهی از کلمه ضابطیان که حاضر به اصلاحش هم نیست. ضابطیان خوش ذوقانه این نام را بر کتابش می‌گذارد. 
کوبا کشوری که ما آن را با فیدل کاسترو می‌شناسیم و درگیری با آمریکا. ضابطیان این کشور را در روزهایی که زمزمه بهبود روابط بین آمریکا و کوباست برای سفر انتخاب می‌کند و در سفری بیست روزه در مارس و آوریل ۲۰۱۶ راهی این کشور در آمریکای لاتین می‌شود، کشوری با مزرعه‌های توتون و نیشکر. تضاد فقر و شادی است چیزی است که منصور ضابطیان در کوبا می‌بیند، چیزی که با منطق عموم جهان در تضاد است. اما مردم کوبا گویا آموخته‌اند که با وجود فقر و زندگی به شدت صرفه‌جویانه، شاد زندگی کنند.  پاکیزگی و استفاده تا حد نابودی از هر وسیله است، حتی بطری‌های آب معدنی! 
خلق و خوی راحت و مهمان دوستانه مردم کوبا که در عین فقر مادی با خوشرویی و لبخند با دیگران برخورد می‌کنند و آماده کمک به دیگران هستند نکته‌ی جالبی بود که در لابه‌لای صفحات کتاب یافتم. فرهنگ جیره بندی و کوپنی و دولتی بودن همه چیز، نکته‌ی دیگری از زندگی در کوباست. 
روایت شیرین ضابطیان از این سفر با تصاویری جذاب کامل می‌شود. تصاویری از مکان‌ها و مردمانی از نژاد‌های مختلف که هیچ کدام البته نژاد بومی اصیل این خطه نیستند.، اما در کنار هم همزیستی دارند.
این کتاب کم حجم اما جذاب توسط نشر مثلث چاپ و منتشر شده است.
      

18

        حاج آقا مجتبی تهرانی در عاشورای سال ۱۳۸۹ شمسی بصیرت دینی را به عنوان محور اساسی حرکت امام حسین علیه‌السلام  با عنوان بینش و نگرش  را طرح کردند که این مجموعه سخنرانی در کتاب سلوک عاشورایی منزل نهم، به صورت مکتوب جمع‌آوری شده است. 
حاج آقا مجتبی تهرانی برای طرح این بحث نخست به مفهوم غیور بودن و ضدّ غرور بودن امام و تقابل این ویژگی‌ها با روش‌های فریب شیطان یعنی فریب و تطمیع و تحقیر که ناشی از غرور است می‌پردازد. سپس از تلاش امام برای روشن‌گری در گفتگو با سپاهیان یزید صحبت کرده و تفاوت برخورد حکومت الهی و شیطانی در برابر مردم را بیان می‌کنند. در ادامه شیوه اصلاح امّت و تقدم کار عملی در مقابل کار فرهنگی را طرح کرده و دلیل فریب خوردن انسان‌ها و رویگردانی آن‌ها از هدایت و مسیر الهی را بررسی می‌کنند.
مباحث این کتاب، به سبب ظرافت‌های طلبگی اندکی دقت و توجه و پیش زمینه لازم دارد و اگر کسی با رویه حاج آقا آشنا نباشد و بدون مقدمات کتب قبلی، مستقیما وارد این بحث شود، ممکن است دچار مشکل در فهم بعضی موارد شود که توصیه می‌شود، قبل از رسیدن به مباحث این کتاب، کتب قبلی به ویژه «امر به معروف و نهی از منکر» و «حق و باطل» و «غیرت دینی» مطالعه شود.
این سلسله سخنرانی که از بیست و نهم ذی‌الحجّه ۱۴۳۱ شروع تا پایان ماه صفر سال ۱۴۳۱ هجری قمری ادامه داشته است.
      

5

        زمین سوخته از روزهای قبل از حمله‌ی عراق به ایران و شروع جنگ تحمیلی آغاز می‌شود. راوی، مردی که تا انتهای کتاب نه نامی از او می‌دانیم و نه حدود سن و سالش را، متعلق به خانواده‌ای نسبتا پرجمعیت در خوزستان است. شخصیتی نسبتا منفعل که بیشتر ناظر است تا کنش‌گر و در این نگاه ناظرانه‌ی خود برای ما داستان محله‌ای که در آن ساکن است و چون مشتی که نمونه خروار باشد، نمونه‌ای از مردمان خوزستان در چند ماهه جنگ را روایت می‌کند. داستان شخصیت‌های زیادی دارد که کمابیش با داستانِ هر یک و نقشی که در این چند ماه روایت شده در رمان دارند آشنا می‌شویم. روایت ساده و تقریبا خطی است، هرچند گهگاه گریزی در حد یکی دو پاراگراف کوتاه به گذشته شخصیت‌های فرعی زده می‌شود. شخصیت‌هایی که گاه با اسم و رسم مثل یوسف بیعار، میتی پاپتی و ... و گاه با نسبت خود با یکی دیگر از شخصیت‌های فرعی معرفی می‌شوند و تا انتهای داستان نیز از نام آن‌ها مطلع نمی‌شویم. مثلا خواهر گلابتون، شوهر گلابتون، پدر گلابتون و ... احمد محمود در مورد بعضی شخصیت‌ها گاهی بارها و بارها یکی از ویژگی‌های جسمی یا شخصیتی او را تا انتهای داستان بازگو می‌کنند، مثل این که انگشت کوچک محمد مکانیک که از بند دوم قطع شده است.
راوی روزهای اول جنگ را همراه با خانواده بزرگ خود است، اما کم کم خانواده خود را راهی می‌کند اما به دلایلی که مشخص نیست خودش تا ماه ها بعد در شهر جنگ زده خود می‌ماند و شاهد اثرات جنگ بر شهر خود است. ما به ندرت درگیر افکار و احساسات راوی می‌شویم و بیشتر مانند او به نظاره آنچه که رخ می‌دهد هستیم. این که افراد در شرایط بحرانی جنگ چطور وجوه متفاوتی از شخصیت خود را سفید یا سیاه رو می‌کنند.
کتاب، داستانی ضد جنگ است اما برخلاف خیلی از داستان‌های ضد جنگ، برای تقبیح جنگ به سیاه‌نمایی دفاع مقدس ایرانی‌ها در جنگ هشت ساله نمی‌پردازد. بلکه با روایتی ناظر گونه و تقریبا بی‌تفسیر، هر آن چه جنگ از تباهی و نابودی بر سر سرزمینی می‌آورد را به تصویر می‌کشد. 
زبان روان محمود در این رمان، آن را تبدیل به اثری خوش خوان و گیرا کرده که می‌توان بی‌آن که متوجه گذر زمان شد، یک نفس خواند و شاید تنها مانع یک جلسه خواندن آن حجم نه چندان کم کتاب یعنی حدود سیصد صفحه‌ای آن باشد.
این کتاب توسط انتشارات معین چاپ شده است.
      

0

        کتاب تست مامان، کتابی در مورد مدیریت بازاریابی و مشتری هست. کتاب با این واقعیت بامزه شروع کرده که اگر ایده استارتاپ‌تون رو برای مادرتون بگین صد در صد ازش تعریف می کنه که دلتون نشکنه! هرچند ممکنه بعدا دلتون یه جایی در آینده که استارتاپ‌تون شکست خورد بشکنه!
کتاب یک کتاب تکنیکی هست که بر پایه مثال و نمونه پیش رفته و همین امر باعث می شه مباحث برای آدم جا بیفته.
این کتاب ۱۶۰ صفحه ای که به قلم راب فیتزپاتریک نوشته شده،  توسط تیم ترجمه ۸۵ نفره‌ی پینگونیو، ترجمه شده و اگرچه در رساندن مفهوم کاملا موفق بودن، اما این عزیزان گویا علی‌رغم اینکه زبان متن‌های غیرگفتگوی هر کتابی باید معیار باشه، کتاب رو سراسر محاوره ترجمه کردند که روی اعصاب بود. اما به هر حال در بیان منظور موفق بودند.
این کتاب ربط چندانی به من و شغل من نداشت، حداقل ربط مستقیم. من این کتاب رو که از کتابخونه شرکت برداشته بودم به عنوان وسیله‌ای برای خالی کردن ذهن از دغدغه‌های کاری می‌خوندم و یعنی با کمترین تلاش برای تمرکز و به خاطر سپاری، با این همه نکات جالبی در مورد روند مذاکره به من یاد داد که باعث می‌شد حس نکنم خوانش کتاب، حتی برای یکی مثل من، کار بی فایده‌ای هست.
      

0

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

The Pragmatic Programmer: From Journeyman to Master
          کتابی که هر برنامه‌نویس باید بخونه! شاید این جمله خیلی تبلیغاتی باشه، راستش قبل از این که خودم این کتاب رو بخونم، وقتی این جمله رو در مورد این کتاب شنیدم چنین حسی داشتم‌ اما الان به جرات می‌گم که این جمله، اصلا تبلیغاتی نیست و یک توصیه حرفه‌ای است. 
بخشی از حرفهای این کتاب رو، قبلا در کتب دیگه، بعضا با ادبیات تخصصی‌تر خونده بودم. مخصوصا در حیطه تست و ریفکتور. اما خیلی از مباحث تازگی داشت. به ویژه مباحث مربوط به حوزه مدیریت پروژه، چگونگی همکاری تیم، چگونگی ارتباط با کاربران و .... بسیار جذاب و اثر گذار بود. 
من ویرایش اول کتاب رو نخوندم اما برای من بسیار جالب بود که نویسنده‌های کتاب، بر اثر بیست سال تجربه، بعضی نظرات گذشته خودشون رو نقض می کردند و اعلام میکردند که اشتباه کردند و بعد، بر اساس تجارب جدیدشون اطلاعاتی رو در اختیار خواننده می‌گذاشتند. 
مثالهای ملموس کتاب، خواننده رو در درک بهتر کتاب یاری می‌کرد.
در مجموع کتابی است که توصیه می‌کنم بخونید. حتی اگر ویرایش اول رو خوندید، حتما ویرایش دوم رو مطالعه کنید. خیلی دوست دارم بعدها، مجددا این کتاب رو بخونم و ببینم چقدر تونستم توصیه‌های کتاب رو، عملیاتی کنم.
        

0

شیب
          در ستایش جازدن
سخنرانان انگیزشی همیشه با قدرت و لحنی پُر هیجان ما را به ادامه دادن و «جا نزدن» تشویق کردند، معلم‌ها و دوستان و اقوام هم. «جا زدن» فعل زشتی بود ناشی از کم ارادگی و سستی. ست گادین اما نگاه متفاوتی دارد. او در کتاب کوچک شیب از هنر به موقع «جا زدن» همان‌قدر می‌گوید که از «ادامه دادن و جانزدن»! 
گادین معتقد ما نمی‌توانیم در همه چیز بهترین باشیم و اگر بخواهیم همزمان در همه چیز بهترین باشیم احتمالا فقط یک آدم معمولی باقی می‌مانیم پس شاید بهتر باشد به جای تلاش در بهترین شدن در همه چیز، در یک چیز بهترین باشیم. این جاست که باید بفهمیم وقت جا زدن در بسیاری کارهاست که قرار نیست در آن‌ها بهترین شویم. از طرفی اگر کاری که قرار است در آن بهترین شویم را پیدا کردیم نباید جابزنیم و تا پشت سر گذاشتن شیب ادامه دهیم.
این کتاب کم حجم اما کاربردی را در روزهایی خواندم که نیاز داشتم کسی به من بگوید که «جا زدن» خفت‌بار نیست، در واقع جلوگیری از شکست و هدر دادن منابع است. و ست گادین با این کتاب کوچک، این هدیه را به من داد.
اگر مثل من، همزمان هندوانه‌های بسیاری را بلند کرده‌اید و به خاطر سنگینی بارشان قادر نیستید قدم از قدم بردارید و فکر می‌کنید زمین گذاشتن حتی یکی از آن‌ها هم یعنی شکست و حقارت، توصیه می‌کنم کتاب کوچک شیب را بخوانید. بیشتر از یک الی دو ساعت از شما وقت نمی‌گیرد، اما بدون شک، نگاه شما را برای بقیه عمر، عوض خواهد کرد.
        

2

کشتن مرغ مینا
          کشتن مرغ مینا 

اسکات فینچ، دخترک هفت ساله و برادر بزرگترش جیم با پدرشان که وکیل عدلیه است، در ایالت آلاباما در جنوب آمریکا  زندگی می‌کنند. در دورانی که هنوز تبعیض نژادی بر زندگی سیاه‌پوستان سایه تیره‌ای انداخته است. در میانه‌ی دعوایی که در آن سیاه‌پوستی متهم به تجاوز به دختری فقیر و -از نظر شهروندان بی‌اصل و نسب اما- سفید پوست است، اسکات و برادرش که پدرشان وکیل مرد سیاه‌پوست است، با بی‌عدالتی سهمگینی مواجه می‌شوند. ذهن کودکانه راوی، اسکات فینچ، از درک بسیاری از مفاهیم و کلمات عاجز است. با اتکا به حرف‌های برادرش که چند سالی از او بزرگ‌تر است سعی می‌کند وقایع را که به نظرش بی‌منطق جلوه می‌کنند درک کند. 
هارپر لی استادانه توانسته سادگی و بی‌اطلاعی یک دختر در آن زمان و مکان را به تصویر بکشد و در روند ساده و روزمره زندگی یک جنوبی در آمریکا، روبرویی آن‌ها با جهانی که برخلاف شعارهای زیبای برابری مسیحی، لبریز از تبعیض و بی‌عدالتی است به تصویر می‌کشد و ما به نرمی در میان صفحات این رمان، -که بازه‌ی زمانی دو سال را نمایش می‌دهد- رشد و پختگی این دو کودک را می‌بینم، چیزی که خانم لی بسیار هنرمندانه و طبیعی آن را به تصویر درآورده، که نشان از توانمندی نویسنده است که بدون شعارزدگی و جملات درشت و عالمانه در میان سطور داستان، به شیواترین شکل ممکن، «بی‌عدالتی و تبعیض» را به خواننده «نشان» می‌دهد.
کشتن مرغ مینا که در سال ۱۹۶۰ چاپ شده از شاهکارهای ادبی محسوب می‌شود در سال ۱۹۶۴ میلادی، جایزه پولیتزر را برای هارپر لی به ارمغان آورده است.
این رمان با چند ترجمه در ایران چاپ شده است، من ترجمه‌ی فخرالدین میررمضانی با چاپ نشر امیرکبیر را مطالعه کردم.
        

16

زهرا دشتی پسندید.
مادام پیلینسکا و راز شوپن

30

مادام پیلینسکا و راز شوپن
          اریک نه ساله از پیانوی کهنه‌ای که میراث خانوادگی‌شان است بیزار است، چون تنها چیزی که از آن شنیده، صداهای ناخوشایندی است که خواهرش با آن ایجاد می‌کند. تا روزی که خاله جوان و مرموزش، امه، به خانه‌ی آن‌ها می‌آید و پشت آن پیانو می‌نشیند و قطعه‌ای از شوپن را می‌نوازد. جادوی موسیقی شوپن، اریک را مسحور می‌کند و تصمیم می‌گیرد که شوپن بنوازد اما آن چنان که آرزو دارد، موفق نیست. 
سال‌ها می‌گذرد و در جوانی و در راه رسیدن به این آرزو با زنی میانسال به نام مادام پیلینسکا آشنا می‌شود که استاد موسیقی به ویژه شوپن است و طریقه‌ی عجیبی برای آموزش اریک جوان دارد.
داستان مادام پیلینسکا و راز شوپن در واقع داستان لمس زندگی است. داستان درک لطیف زندگی، جذبه، عشق و نور است و ما در این سفر با اریک جوان هم سفر می‌شویم.
این رمانِ کوتاه، خوش‌خوان و گیراست و من در یک نشست آن را نوشیدم.
اگر جزئیات و لطایف زندگی شما را به وجد می‌آورد توصیه می‌کنم حتما این کتاب را بخوانید.

این اثر که به قلم اریک امانوئل اشمیت به تحریر درآمده با ترجمه عاطفه حبیبی در نشر چترنگ چاپ شده است.
        

14