زهرا دشتی

زهرا دشتی

@ZahraDashti

168 دنبال شده

141 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        یک عاشقانه‌ی نجیب

«اصلاً به من چیزی نگو. تو برایم ملکه‌ای بودی که باید ستایش شوی. من آموخته شدم که دوست داشتنت را کتمان کنم؛ آن قدر که حتی برای خودم بهتر از تو و دیگران کتمانش کردم. آموخته شدم تو را همان طور نگاهت کنم که دوست داری؛ نه آن طور که دوست دارم.» - بخشی از متن کتاب
سال‌ها بود عاشقانه‌ی نوشته‌ی یک نویسنده‌ی مرد این‌قدر به دلم ننشسته بود. شاید عبارت عاشقانه‌ی نجیب بهترین توصیف برای بخش‌های عاشقانه‌ی «عاشقی به سبک ون‌گوگ» باشد. 
هرچند که با وجود چنین نامی، محمدرضا شرفی خبوشان صرفا رمانی عاشقانه ننوشته است، بلکه رمانی با رنگ و بوی مقاومت، در دو برهه زمانی حوالی انقلاب اسلامی و بخشی در دوران رضا خان نوشته است.
عمده‌ی داستان آمیخته با فضای ذهنی عاشقانه البرز، قهرمانِ داستان، می‌گذرد. داستان علی‌رغم وجود بخش‌هایی که به کشتار و شکنجه‌های مربوط به انتهای دوران پهلوی است، زبانی شیوا، هنرمندانه و پُر لطافت دارد، گویی نه رمان، که یک اثری تماما هنری است. از این جهت رمان را بسیار پسندیدم. هرچند عاقبت عشق البرز برایم کمی قابل درک و پذیرش نبود. 
بخشی از کتاب که در زمان رضاخان رخ داد، اگر چه خالی از لطف نبود اما نبودش هم خللی به بخش اصلی کتاب وارد نکرد. البته چرخش شدید زبان، از یک زبان روان و معیار به زبان لهجه‌دار و قدیمی کمی برایم آزاردهنده بود، به ویژه که ناآشنایی با لهجه سرعت خوانش‌ام رو به شدت کم کرد. با این همه در نوع خودش لذت‌بخش بود.
اگر اهل رمان خواندن هستید، به ویژه از تجربه یک نگاه عاشقانه جدید لذت می‌برید، خوانش این کتاب را به شما توصیه می‌کنم.
این کتاب توسط نشر شهرستان ادب چاپ شده است.
      

2

زهرا دشتی

زهرا دشتی

7 روز پیش

        کتاب از طرف فرزند کوچک شما مجموعه‌ای از چهارده روایت از نویسنده‌های مختلف است. یازده روایت به صورت مستقیم به ارتباط نویسنده با یکی از والدین نوشته شده و یک روایت از ارتباط نویسنده با مادربزرگ و دو روایت، روایت تجرد دختران در سن بالاست، یکی بر محور فرزند نداشتن و دیگری بیشتر بر همان چالش‌های تجرد است. بیشتر روایت‌ها از خالی از تنش‌های جدی والد/فرزندی است و بیشتر بر پایه نظاره کردن عملکرد والدین توسط نویسنده است. روایات خوش خوان بودند و جز دو سه مورد، نثر یکدست بود و در شیوه‌ی بیان اختلاف فاحشی نداشت.  برای من این مجموعه علی‌رغم جالب بودن، چندان هم‌ذات‌پنداری ایجاد نکرد. شاید به این دلیل که چالش‌هایی از جنس چالش‌های نویسنده‌ها با والدینم نداشتم. بیشترین درک را از دو روایت تجرد در سنین بالا داشتم، به خاطر تجارب شخصی‌ام در گذشته و مشاهده افرادی با شرایط مشابه‌‌ام در نسل خودم، یعنی دهه شصتی‌ها. 
این مجموعه، مجموعه‌ای آرام بود، خوانش آن، علی‌رغم موضوع حساسش، موجب تنش یا آزار روحی برایم نشد و احتمالا برای دیگران هم چنین باشد. کتاب کم حجم است و در یکی دو نشست خوانده می‌شود.
اگر تجربه چالشی با والدین خود داشته‌اید یا تجربه خاصی از زیست با/بدون والدین خود داشته‌اید یا به ارتباط والدین و فرزند توجه ویژه دارید این کتاب برای شما جذاب خواهد بود.
روایات این مجموعه از زهره دلجو، فاطمه سادات موسوی، زینب خزایی، فاطمه لیالی، فاطمه مرادی، محمد امیر هنزایی، حانیه مسلمی، مکرمه شوشتری، مجتبی بنی اسدی، مریم دوست محمدیان، آسیه طاهری، معصومه صفایی‌راد، فاطمه طبسی و زهرا کاردانی است.
دبیر مجموعه خانم مکرمه شوشتری است و توسط نشر مهرستان چاپ شده است.
      

1

        ‍قصه‌گویِ زندگیِ خویش

کتاب  قصه‌ای که انتخاب می‌کنیم اثر  دیوید دنبورو اثری ارزشمند در زمینه‌ی درمان روایتی است که به خوانندگان کمک می‌کند روایت‌های زندگی خود را بازبینی و بازتعریف کنند. دنبورو که از پیشگامان این رویکرد درمانی است، با الهام گرفتن از تحقیقات و اصول بنیادین مایکل وایت و اپستون، این کتاب را به زبانی ساده و کاربردی برای عموم مردم و متخصصان نوشته است.
در این کتاب، دنبورو به ما نشان می‌دهد که چگونه داستان‌هایی که درباره زندگی و هویت خود می‌گوییم، می‌توانند قدرت فوق‌العاده‌ای در شکل‌دهی به تجربیات، باورها و احساسات ما داشته باشند. او با استفاده از مفاهیم کلیدی درمان روایتی، مانند "روایت‌های جایگزین" و "تمرکز بر نقاط روشن"، خواننده را تشویق می‌کند تا داستان‌هایی که موجب محدودیت یا ناراحتی آن‌ها شده‌اند را بازنویسی کرده و جایگزین روایت‌هایی الهام‌بخش‌تر و امیدوارکننده‌تر کنند.
یکی از ویژگی‌های برجسته این کتاب، ارائه تمرینات عملی و مثال‌های واقعی از زندگی افراد است که به خوانندگان امکان می‌دهد به‌طور ملموس‌تر با مفاهیم مطرح شده ارتباط برقرار کنند. دن‌برو به خوانندگان ابزارهایی ارائه می‌دهد تا بتوانند داستان‌های خود را از دیدگاه تازه‌ای ببینند و با تأکید بر نقاط قوت، ارزش‌ها و موفقیت‌های خود، روایتی قدرتمندتر از زندگی‌شان بسازند.
از دیگر نقاط قوت این کتاب، ساختار منسجم و فصل‌بندی روشن آن است که خواننده را مرحله‌به‌مرحله در فرآیند بازسازی روایت‌های زندگی همراهی می‌کند. همچنین، ارائه مثال‌های واقعی و تمرینات عملی در هر فصل، مفاهیم کتاب را برای خواننده ملموس‌تر می‌سازد.
این کتاب نه تنها برای متخصصان حوزه روان‌شناسی و مشاوره مفید است، بلکه برای هر کسی که به دنبال رشد فردی، خودشناسی و تقویت هویت خویش است نیز جذاب و کاربردی خواهد بود. 

در مجموع، «قصه‌ای که انتخاب می‌کنیم» یک راهنمای الهام‌بخش برای تغییر مثبت در زندگی است. اگر به دنبال روشی عملی و عمیق برای بازتعریف تجربیات گذشته و ترسیم آینده‌ای بهتر هستید، این کتاب یک انتخاب فوق‌العاده است.

ترجمه کتاب توسط حسنا مهرمحمدی انجام شده که انصافا ترجمه خوب و روانی‌است.
نشر اطراف ترجمه این کتاب را در ایران چاپ کرده است.


      

20

        وقتی به پیشنهاد همکارم مشغول مطالعه چند مقاله در حوزه متاورس شدم به رمانی برخوردم که ظاهرا، الهام بخش اکثر بزرگان فعلی حوزه متاورس بوده. این کتاب Snow Crash اثر نیل استفنسن نام داره و در ایران با دو ترجمه متفاوت با نام‌ها برفک و سقوط برف چاپ شده که البته با توجه به محتوای داستان، شخصا عنوان برفک رو بیشتر می‌پسندم و از قضا ترجمه‌‌ی پیمان اسماعیلیان که از نشر باژ مطالعه کردم با این عنوان منتشر شده. 
برفک، رمانی در ژانر سایبرپانک از نیل استیونسن است که در سال 1992 منتشر شد. این رمان نه تنها به عنوان یکی از اولین آثار علمی-تخیلی در مورد متاورس شناخته می‌شود، بلکه به دلیل ترکیب هوشمندانه‌ی ژانرهای مختلف و دنیای پیچیده‌ای که خلق کرده، به یک اثر کلاسیک در این حوزه تبدیل شده است.
داستان برفک در آینده‌ای نزدیک رخ می‌دهد که در آن، یک ویروس مرموز به نام برفک" در فراجهان (یا همان متاورس جهان داستان)، دنیای مجازی سه‌بعدی، شیوع پیدا کرده است. این ویروس نه تنها به کاربران در فراجهان آسیب می‌رساند، بلکه بر دنیای واقعی نیز باعث تاثیرات مخرب روی مغز آن‌ها و نوعی مسخ‌شدگی آن‌ها می‌شود. هیرو پروتاگونیست داستان، یک پیک پیتزارسان و هکر آزاد است که که همراه با ارشا، دخترک پانزده‌ساله‌ای که به عنوان پیک اسکیت‌سوار کار می‌کند برای یافتن منشأ این ویروس و نجات جهان، وارد ماجراجویی خطرناکی می‌شوند. 
یکی از نقاط قوت این رمان، جهان‌سازی دقیق و خلاقانه‌ای است که استفنسن برای دنیای آینده‌ای خود به تصویر کشیده است. دنیای متاورس که در کتاب به تصویر کشیده شده، سال‌ها پیش از به وجود آمدن ایده‌های امروزی از واقعیت مجازی و اینترنت، یک مفهوم انقلابی به حساب می‌آمد. همچنین زبان طنزآمیز و تند و تیز کتاب و نقد اجتماعی شدید آن از وضعیت جوامع مدرن، اثری بسیار خواندنی خلق کرده است.
با این حال، برای برخی از خوانندگان، کتاب شاید به دلیل مفاهیم پیچیده تکنولوژیکی و فلسفی‌اش کمی سنگین باشد. همچنین شخصیت‌پردازی در برخی بخش‌ها ممکن است به دلیل تمرکز بیشتر بر جهان‌سازی و موضوعات تکنولوژیک، کمی سطحی به نظر برسد.
برفک، یکی از شاهکارهای ژانر سایبرپانک و از آثار برجسته ادبیات علمی تخیلی است. این کتاب نه تنها تصویری پیش‌رو از آینده فناوری و اینترنت را به تصویر می‌کشد، بلکه پرسش‌های عمیقی دربارهٔ کنترل اطلاعات، آزادی فردی، و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی فناوری مطرح می‌کند. این کتاب برای علاقه‌مندان به آثار علمی تخیلی و سایبرپانک، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی خواهد بود.
ترجمه آقای اسماعیلیان ترجمه روان و خوانایی بود اما کتاب نیاز به ویراستاری دقیق‌تری داشت که امیدوارم نشر باژ در چاپ‌های بعدی اعمال شود.
اگر به دنیای متاورس و فناوری علاقه‌مندید، یا دوست دارید درک شهودی خوبی از متاورس داشته باشید، برفک، به شما دیدگاهی عمیق و جذاب از آینده‌ی فناوری و تأثیرات آن بر جامعه ارائه می‌دهد.
 
      

4

        کتابی که هر برنامه‌نویس باید بخونه! شاید این جمله خیلی تبلیغاتی باشه، راستش قبل از این که خودم این کتاب رو بخونم، وقتی این جمله رو در مورد این کتاب شنیدم چنین حسی داشتم‌ اما الان به جرات می‌گم که این جمله، اصلا تبلیغاتی نیست و یک توصیه حرفه‌ای است. 
بخشی از حرفهای این کتاب رو، قبلا در کتب دیگه، بعضا با ادبیات تخصصی‌تر خونده بودم. مخصوصا در حیطه تست و ریفکتور. اما خیلی از مباحث تازگی داشت. به ویژه مباحث مربوط به حوزه مدیریت پروژه، چگونگی همکاری تیم، چگونگی ارتباط با کاربران و .... بسیار جذاب و اثر گذار بود. 
من ویرایش اول کتاب رو نخوندم اما برای من بسیار جالب بود که نویسنده‌های کتاب، بر اثر بیست سال تجربه، بعضی نظرات گذشته خودشون رو نقض می کردند و اعلام میکردند که اشتباه کردند و بعد، بر اساس تجارب جدیدشون اطلاعاتی رو در اختیار خواننده می‌گذاشتند. 
مثالهای ملموس کتاب، خواننده رو در درک بهتر کتاب یاری می‌کرد.
در مجموع کتابی است که توصیه می‌کنم بخونید. حتی اگر ویرایش اول رو خوندید، حتما ویرایش دوم رو مطالعه کنید. خیلی دوست دارم بعدها، مجددا این کتاب رو بخونم و ببینم چقدر تونستم توصیه‌های کتاب رو، عملیاتی کنم.
      

0

        در ستایش جازدن
سخنرانان انگیزشی همیشه با قدرت و لحنی پُر هیجان ما را به ادامه دادن و «جا نزدن» تشویق کردند، معلم‌ها و دوستان و اقوام هم. «جا زدن» فعل زشتی بود ناشی از کم ارادگی و سستی. ست گادین اما نگاه متفاوتی دارد. او در کتاب کوچک شیب از هنر به موقع «جا زدن» همان‌قدر می‌گوید که از «ادامه دادن و جانزدن»! 
گادین معتقد ما نمی‌توانیم در همه چیز بهترین باشیم و اگر بخواهیم همزمان در همه چیز بهترین باشیم احتمالا فقط یک آدم معمولی باقی می‌مانیم پس شاید بهتر باشد به جای تلاش در بهترین شدن در همه چیز، در یک چیز بهترین باشیم. این جاست که باید بفهمیم وقت جا زدن در بسیاری کارهاست که قرار نیست در آن‌ها بهترین شویم. از طرفی اگر کاری که قرار است در آن بهترین شویم را پیدا کردیم نباید جابزنیم و تا پشت سر گذاشتن شیب ادامه دهیم.
این کتاب کم حجم اما کاربردی را در روزهایی خواندم که نیاز داشتم کسی به من بگوید که «جا زدن» خفت‌بار نیست، در واقع جلوگیری از شکست و هدر دادن منابع است. و ست گادین با این کتاب کوچک، این هدیه را به من داد.
اگر مثل من، همزمان هندوانه‌های بسیاری را بلند کرده‌اید و به خاطر سنگینی بارشان قادر نیستید قدم از قدم بردارید و فکر می‌کنید زمین گذاشتن حتی یکی از آن‌ها هم یعنی شکست و حقارت، توصیه می‌کنم کتاب کوچک شیب را بخوانید. بیشتر از یک الی دو ساعت از شما وقت نمی‌گیرد، اما بدون شک، نگاه شما را برای بقیه عمر، عوض خواهد کرد.
      

3

        کشتن مرغ مینا 

اسکات فینچ، دخترک هفت ساله و برادر بزرگترش جیم با پدرشان که وکیل عدلیه است، در ایالت آلاباما در جنوب آمریکا  زندگی می‌کنند. در دورانی که هنوز تبعیض نژادی بر زندگی سیاه‌پوستان سایه تیره‌ای انداخته است. در میانه‌ی دعوایی که در آن سیاه‌پوستی متهم به تجاوز به دختری فقیر و -از نظر شهروندان بی‌اصل و نسب اما- سفید پوست است، اسکات و برادرش که پدرشان وکیل مرد سیاه‌پوست است، با بی‌عدالتی سهمگینی مواجه می‌شوند. ذهن کودکانه راوی، اسکات فینچ، از درک بسیاری از مفاهیم و کلمات عاجز است. با اتکا به حرف‌های برادرش که چند سالی از او بزرگ‌تر است سعی می‌کند وقایع را که به نظرش بی‌منطق جلوه می‌کنند درک کند. 
هارپر لی استادانه توانسته سادگی و بی‌اطلاعی یک دختر در آن زمان و مکان را به تصویر بکشد و در روند ساده و روزمره زندگی یک جنوبی در آمریکا، روبرویی آن‌ها با جهانی که برخلاف شعارهای زیبای برابری مسیحی، لبریز از تبعیض و بی‌عدالتی است به تصویر می‌کشد و ما به نرمی در میان صفحات این رمان، -که بازه‌ی زمانی دو سال را نمایش می‌دهد- رشد و پختگی این دو کودک را می‌بینم، چیزی که خانم لی بسیار هنرمندانه و طبیعی آن را به تصویر درآورده، که نشان از توانمندی نویسنده است که بدون شعارزدگی و جملات درشت و عالمانه در میان سطور داستان، به شیواترین شکل ممکن، «بی‌عدالتی و تبعیض» را به خواننده «نشان» می‌دهد.
کشتن مرغ مینا که در سال ۱۹۶۰ چاپ شده از شاهکارهای ادبی محسوب می‌شود در سال ۱۹۶۴ میلادی، جایزه پولیتزر را برای هارپر لی به ارمغان آورده است.
این رمان با چند ترجمه در ایران چاپ شده است، من ترجمه‌ی فخرالدین میررمضانی با چاپ نشر امیرکبیر را مطالعه کردم.
      

17

        اریک نه ساله از پیانوی کهنه‌ای که میراث خانوادگی‌شان است بیزار است، چون تنها چیزی که از آن شنیده، صداهای ناخوشایندی است که خواهرش با آن ایجاد می‌کند. تا روزی که خاله جوان و مرموزش، امه، به خانه‌ی آن‌ها می‌آید و پشت آن پیانو می‌نشیند و قطعه‌ای از شوپن را می‌نوازد. جادوی موسیقی شوپن، اریک را مسحور می‌کند و تصمیم می‌گیرد که شوپن بنوازد اما آن چنان که آرزو دارد، موفق نیست. 
سال‌ها می‌گذرد و در جوانی و در راه رسیدن به این آرزو با زنی میانسال به نام مادام پیلینسکا آشنا می‌شود که استاد موسیقی به ویژه شوپن است و طریقه‌ی عجیبی برای آموزش اریک جوان دارد.
داستان مادام پیلینسکا و راز شوپن در واقع داستان لمس زندگی است. داستان درک لطیف زندگی، جذبه، عشق و نور است و ما در این سفر با اریک جوان هم سفر می‌شویم.
این رمانِ کوتاه، خوش‌خوان و گیراست و من در یک نشست آن را نوشیدم.
اگر جزئیات و لطایف زندگی شما را به وجد می‌آورد توصیه می‌کنم حتما این کتاب را بخوانید.

این اثر که به قلم اریک امانوئل اشمیت به تحریر درآمده با ترجمه عاطفه حبیبی در نشر چترنگ چاپ شده است.
      

14

        ‍ اردو در قبرستان ژغاره داستان پسر هفده ساله‌ای با نام عجیب «بادآورد» است- نامی که پدربزرگش برای او که اولین نوه‌ی مذکر اوست، انتخاب کرده. بادآورد که از تمسخر همکلاسی‌ها و مردم به خاطر اسمش رنج می‌کشد، قصد دارد بعد از هجده سالگی، نام خود را عوض کند. اما می‌داند این کار ساده نیست و سرزنش یک فامیل و دلخوری پدربزرگ مقتدرش را به دنبال دارد. عزم خود را جزم می‌کند که از پدربزرگش بپرسد چرا چنین نام عجیب و مضحکی برایش انتخاب کرده و از او بخواهد که این نام را عوض کند و این سرآغاز روبرو شدن او با ماجرایی عجیب از زندگی نیاکانش است.
رمان کم حجم اردو در قبرستان ژغاره مانند هر رمان نوجوان خوب دیگری، زبانی روان و گیرا دارد و خالی از حواشی یا جزئیاتی که ممکن است خواننده مخاطب خود را خسته کند. ریتم داستان تند و متناسب با ماجراست. مخاطب این اثر می‌تواند از سنین ده سال تا همان هفده سال باشد، هرچند ممکن است برای بعضی نوجوانان بالای چهارده سال کمی کودکانه به نظر برسد با این همه خوانش آن برای منِ بزرگسال نیز خالی از لطف نبود.
این کتاب شیرین به قلم زهرا جلالی‌فر نوشته و توسط نشر به‌نشر چاپ شده است.

      

0

        اول از داستان کتاب می گم، بعد از ترجمه و ویراستاری.
در مجموع کتاب دوم از نظر ماجرا جذاب تر از کتاب اول بود ولی خیلی گذرا بود، ماجرای چشمگیری در این کتاب رخ نمیده. دو سه مورد  تناقضاتی هم داشت که قابل اغماض بود. نویسنده در این جلد تصمیم گرفته بود دو راوی اول شخص داشته باشه و فصل ها یکی در میان بین دو راوی زن و مرد کتاب تقسیم شده بود و دیگه فقط کاسیا راوی نبود. خوبی هایی داشت مثلا کم شدن ابهامات احساس ها و تفکرات قهرمان دوم داستان و بدیهایی داشت که مجددا همون کم شدن ابهامات احساس ها و تفکرات قهرمان دوم داستان که از چالش های ذهنی خواننده کم می کرد و خیلی قصه رو سرراست می کرد. ماجراهای این جلد کمی شبیه داستان های جان کریستوفر بود.  از اون جا که جلد دوم مجموعه بود و یک جورهایی حالت گذرا داشت، زیاد نمی شه در مورد انتهاش صحبتی کرد چون رویداد خاصی رخ نداد، هر چند به نظرم نظر نهایی قهرمان مرد داستان خیلی یهویی و خیلی عجیب از موضع سخت پیشینش عوض شد که البته این نظر نهایی برای ادامه داستان لازم بود اما مقدمه چینی مناسب یا دلیل قابل توجهی برای این تغییر نظر دیده نشد.
اما ترجمه و ویراستاری. اول از همه بی سلیقگی کامل در انتخاب نام فارسی کتاب یعنی عصیانگر که کلا بی معنی بود. در حالی که نام اصلی کتاب، یعنی crossed کاملا متناسب با داستان بود و حسی که باید رو می داد. اما خوب، دوستان تصمیم گرفتند نظر شخصی شون رو اعمال کنند! ترجمه در مجموع خیلی تفاوتی با جلد قبلی نداشت، ویراستاری، کمی بهتر شده بود. در واقع فقط از تعداد سوتی های فاحش کم شده بود.
      

0

        کتاب خویشتن‌داری به واسطه‌ی معرفی بزرگواری خیلی غیر منتظره وارد صف مطالعه‌ام شد. یک نگاه به فهرستش باعث شد همون موقع حدود سی چهل صفحه‌شو بخونم و این طوری بدون اجازه اومد سر صف مطالعه‌ام. 
کتاب خویشتن‌داری در واقع در مورد انضباط و نیروی اراده است. پیتر هالینز در این کتاب اراده داشتن و منضبط بودن رو مهارتی اکتسابی می‌داند که قابل دستیابی است، حتی در سن‌های بالا، با این شرط که فرد قبول کند که به این امر تواناست و نیت تغییر را داشته باشد. ایم کتاب کم حجم ۱۴۳ صفحه‌ای بدون حواشی و پُرحرفی، در یازده فصل به شیوه‌ی عملی بر اساس یافته‌های علمی، راه و روش منصبط شدن و با اراده بودن را آموزش می‌دهد. 
هالینز نخست مبانی زیست شناختی خویشتن‌داری را شرح می‌دهد سپس چند تکنیک برای تقویت انضباط را معرفی و شرح می‌دهد و سپس راه‌هایی برای مقابله با عواملی که ما را متزلزل می کنند ارائه می‌کند.
گذشته از مختصر و مفید بودن کتاب، جمع بندی‌ها و خلاصه‌های بسیار مفید در انتهای هر فصل از ویژگی‌های بسیار خوب و راه‌گشای کتاب است. حتی در انتهای کتاب، بعت از بخش یازدهم، بخشی وجود دارد که این خلاصه‌ها را جهت ارجاع‌های سریع در آینده، به تفکیک فصل ذکر کرده است.
ویژگی بارز دیگر کتاب، آموزشی و تکنیکی بودن آن است که آن را به یک راهنمای عملی تبدیل کرده است.
تنها نکته‌ای که در خوانش کتاب، کمی آزاردهنده بود، کم بودن علائم نگارشی که خوانش را راحت‌تر می‌کرد بود. با توجه به محتوای کتاب، به نظر من در این مورد کم لطفی شده بود.
این کتاب عالی با ترجمه خوب سمیه قوامی‌نژاد، توسط نشر کار درست آریاناقلم در تابستان ۱۴۰۳ برای اولین بار چاپ شده است.
      

0

        در جبهه‌ی غرب خبری نیست، با عنوان اصلی «در غرب خبری نیست» اثری ضدجنگ است. اریش ماریا رمارک این رمان را بر اساس تجربه‌ی خود در جنگ جهانی اول و در جبهه آلمان نوشته است و گویا بین شخصیت‌های داستان و دوستان و همرزمانش، تشابهاتی هست.
رمارک داستان را از زبان پُل پسر جوانی که در حوالی هجده سالگی و در روزهای اول جنگ با تشویق مدرسه همراه با گروهی از هم‌کلاسی‌هایش راهی جنگ می‌شود، روایت می‌کند. اریش رمارک با توصیفی جان‌دار، از بحران‌هایی که پل در طول سال‌های با آن روبرو می‌شود و او را از جوانی سرزنده به روحی فرسوده و دور از زندگی عادی تبدیل می‌کند، می‌گوید، بحران‌هایی که ساده‌ترین آن مرگ دوستان و سفیر خبر مرگ آن‌ها برای خانواده‌هایشان بودن است. در این داستان با جوان‌هایی روبرو می‌شویم که قبل از این که فرصت تجربه زندگی جوانی را داشته باشند وارد جنگی می‌شوند که حتی به درستی علت آن را نمی‌دانند و حتی آرمانی ندارند که آن‌ها را از پوچی و بی‌هویتی این جنگ نجات دهد، جنگی که به خاطر آن، مجبورند برای دفاع از وطن، زندگی خود را تباه کنند و برای آن‌ها سوالاتی بی‌پاسخ از دلیل شروع و چرایی این جنگ ایجاد می‌شود. زمانی می‌رسد که متوجه هویت انسانی دشمنان‌شان می‌شوند و فقط غریزه‌ی حیوانی دفاع از خود، می‌تواند آنها را به کشتن دشمن، وادارد.
گم شدن زندگی، در جنگی بی‌معنا، نکته‌ی کلیدی این رمان است که به نظر من نویسنده در انتقال آن بسیار موفق بوده است.
این کتاب با دو عنوان «در جبهه غرب خبری نیست» و «در غرب خبری نیست» که دومی عنوان اصلی کتاب است، توسط مترجمان و ناشران مختلف در ایران چاپ شده است. من ترجمه رضا جولایی از نشر چشمه را خواندم که ترجمه خوب و روانی هم بود.
      

15

        پنجره‌های تشنه

پنجره‌های تشنه روزنوشت‌های مهدی قزلی از انتقال ضریح حرم امام حسین (ع) در سال ۱۳۹۱ از شهر قم تا کربلای معلی است. روایتی که نخست قرار بود توسط رضا امیرخانی نوشته شود اما به پیشنهاد خود امیرخانی این مهم به قزلی سپرده شد. 
این ضریح که کاملا با هزینه‌های مردمی و توسط هیئت امنایی مردم نهاد ساخته شده، در پاییز ۱۳۹۱ پس از دهه عاشورا از شهر قم راهی کربلا می‌شود.
روزنوشت‌های مهدی قزلی از قبل از حرکت ضریح شروع و تا انتقال کامل ضریح به حرم مطهر امام حسین (ع) ادامه داد. هرچند بیشتر این روزنوشت‌ها مربوط به سفر کاروان انتقال ضریح در خاک کشورمان و استقبال گسترده‌ و پر شور مردم از این کاروان است. 
مهدی قزلی که در ابتدا تا حدی درگیر مسئله تبرک داشتند یا نداشتن ضریح نصب نشده است، در مسیر این سفر طولانی، آثار و برکاتی از حضور ضریح منسوب به امام حسین (ع) را بارها می‌بینید. به ویژه در خوزستان که در آن سال‌ها به شدت درگیر فنته اشاعه وهابیت بوده است. 
نویسنده در این روزنوشت‌ها به تک تک اعضای کاروان خلقیات و تلاش‌ها و تغییرات آن‌ها تا جای ممکن پرداخته و ما سیری از تحولی دسته جمعی در این روایت را داریم.
این مجموعه توسط نشر سوره مهر و با حمایت مالی پویش مطالعاتی روشنا چاپ و در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.
      

1

        شرح خطبه منا منزل نهم از مجموعه سلوک عاشورایی، برعکس نُه جلد دیگر این مجموعه، به دوران به حکومت رسیدن یزید و حرکت امام حسین (ع) در اون دوران نمی‌پردازه. بلکه به دو سال قبل و حکومت معاویه برمی‌گرده، زمانی که در ایام حج، امام حسین (ع) در منا، در حضور بیش از دویست نفر از صحابه و هشتصد نفر از تابعین، خطبه‌ای غرّا در سه بخش ایراد می‌کنند که نشان می‌دهد حرکت امام حسین (ع) در سال ۶۱ هجری و پس از به حکومت رسیدن یزید، نه تصمیمی آنی و بی‌پشتوانه، که حرکتی فکر شده بوده که طرح آن را حضرت دو سال قبل ارائه کردند. برای من بسیار باعث شگفتی بود چون حتی از وجود چنین اتفاق و خطبه‌ای بی‌اطلاع بودم، چه برسد به محتوای آن. 
این کتاب چه از لحاظ زمان وقایع چه از لحاظ فرم بیان، با کتب قبلی فرق داشت. اما در واقع تکه‌ی آخر پازل مجموعه‌ی سلوک عاشورایی بود که انگار همه‌ی این مباحث به هم مرتبط را با روشن‌گری در مقابل خواننده/شونده یکپارچه می‌کرد: به مانند خورشیدی که هر شعاع آن یکی از مباحث قبلی است.
نکته‌ی جالب اینجاست که خوانش این مجلد بدون خوانش جلدهای قبلی، باز هم راهگشاست. توصیه می‌کنم اگر امکان زمان گذاشتن برای هر ده جلد را ندارید، این مجلد را از دست ندهید. هرچند توصیه اکید من خواندن همه مجموعه است. رزقی که از دریافتش پشیمان نمی‌شوید و شاید حتی حسرت بخورید که چرا زودتر سراغش نرفتید.
این کتاب و سایر جلدهای آن توسط نشر مصابیح الهدی تنظیم و منتشر شده است.
      

2

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

عاشقی به سبک ون گوگ
          یک عاشقانه‌ی نجیب

«اصلاً به من چیزی نگو. تو برایم ملکه‌ای بودی که باید ستایش شوی. من آموخته شدم که دوست داشتنت را کتمان کنم؛ آن قدر که حتی برای خودم بهتر از تو و دیگران کتمانش کردم. آموخته شدم تو را همان طور نگاهت کنم که دوست داری؛ نه آن طور که دوست دارم.» - بخشی از متن کتاب
سال‌ها بود عاشقانه‌ی نوشته‌ی یک نویسنده‌ی مرد این‌قدر به دلم ننشسته بود. شاید عبارت عاشقانه‌ی نجیب بهترین توصیف برای بخش‌های عاشقانه‌ی «عاشقی به سبک ون‌گوگ» باشد. 
هرچند که با وجود چنین نامی، محمدرضا شرفی خبوشان صرفا رمانی عاشقانه ننوشته است، بلکه رمانی با رنگ و بوی مقاومت، در دو برهه زمانی حوالی انقلاب اسلامی و بخشی در دوران رضا خان نوشته است.
عمده‌ی داستان آمیخته با فضای ذهنی عاشقانه البرز، قهرمانِ داستان، می‌گذرد. داستان علی‌رغم وجود بخش‌هایی که به کشتار و شکنجه‌های مربوط به انتهای دوران پهلوی است، زبانی شیوا، هنرمندانه و پُر لطافت دارد، گویی نه رمان، که یک اثری تماما هنری است. از این جهت رمان را بسیار پسندیدم. هرچند عاقبت عشق البرز برایم کمی قابل درک و پذیرش نبود. 
بخشی از کتاب که در زمان رضاخان رخ داد، اگر چه خالی از لطف نبود اما نبودش هم خللی به بخش اصلی کتاب وارد نکرد. البته چرخش شدید زبان، از یک زبان روان و معیار به زبان لهجه‌دار و قدیمی کمی برایم آزاردهنده بود، به ویژه که ناآشنایی با لهجه سرعت خوانش‌ام رو به شدت کم کرد. با این همه در نوع خودش لذت‌بخش بود.
اگر اهل رمان خواندن هستید، به ویژه از تجربه یک نگاه عاشقانه جدید لذت می‌برید، خوانش این کتاب را به شما توصیه می‌کنم.
این کتاب توسط نشر شهرستان ادب چاپ شده است.
        

2

از طرف فرزند کوچک شما؛ این بار فرزندان از پدر و مادر روایت می کنند
          کتاب از طرف فرزند کوچک شما مجموعه‌ای از چهارده روایت از نویسنده‌های مختلف است. یازده روایت به صورت مستقیم به ارتباط نویسنده با یکی از والدین نوشته شده و یک روایت از ارتباط نویسنده با مادربزرگ و دو روایت، روایت تجرد دختران در سن بالاست، یکی بر محور فرزند نداشتن و دیگری بیشتر بر همان چالش‌های تجرد است. بیشتر روایت‌ها از خالی از تنش‌های جدی والد/فرزندی است و بیشتر بر پایه نظاره کردن عملکرد والدین توسط نویسنده است. روایات خوش خوان بودند و جز دو سه مورد، نثر یکدست بود و در شیوه‌ی بیان اختلاف فاحشی نداشت.  برای من این مجموعه علی‌رغم جالب بودن، چندان هم‌ذات‌پنداری ایجاد نکرد. شاید به این دلیل که چالش‌هایی از جنس چالش‌های نویسنده‌ها با والدینم نداشتم. بیشترین درک را از دو روایت تجرد در سنین بالا داشتم، به خاطر تجارب شخصی‌ام در گذشته و مشاهده افرادی با شرایط مشابه‌‌ام در نسل خودم، یعنی دهه شصتی‌ها. 
این مجموعه، مجموعه‌ای آرام بود، خوانش آن، علی‌رغم موضوع حساسش، موجب تنش یا آزار روحی برایم نشد و احتمالا برای دیگران هم چنین باشد. کتاب کم حجم است و در یکی دو نشست خوانده می‌شود.
اگر تجربه چالشی با والدین خود داشته‌اید یا تجربه خاصی از زیست با/بدون والدین خود داشته‌اید یا به ارتباط والدین و فرزند توجه ویژه دارید این کتاب برای شما جذاب خواهد بود.
روایات این مجموعه از زهره دلجو، فاطمه سادات موسوی، زینب خزایی، فاطمه لیالی، فاطمه مرادی، محمد امیر هنزایی، حانیه مسلمی، مکرمه شوشتری، مجتبی بنی اسدی، مریم دوست محمدیان، آسیه طاهری، معصومه صفایی‌راد، فاطمه طبسی و زهرا کاردانی است.
دبیر مجموعه خانم مکرمه شوشتری است و توسط نشر مهرستان چاپ شده است.
        

1

از طرف فرزند کوچک شما؛ این بار فرزندان از پدر و مادر روایت می کنند
          کتاب از طرف فرزند کوچک شما مجموعه‌ای از چهارده روایت از نویسنده‌های مختلف است. یازده روایت به صورت مستقیم به ارتباط نویسنده با یکی از والدین نوشته شده و یک روایت از ارتباط نویسنده با مادربزرگ و دو روایت، روایت تجرد دختران در سن بالاست، یکی بر محور فرزند نداشتن و دیگری بیشتر بر همان چالش‌های تجرد است. بیشتر روایت‌ها از خالی از تنش‌های جدی والد/فرزندی است و بیشتر بر پایه نظاره کردن عملکرد والدین توسط نویسنده است. روایات خوش خوان بودند و جز دو سه مورد، نثر یکدست بود و در شیوه‌ی بیان اختلاف فاحشی نداشت.  برای من این مجموعه علی‌رغم جالب بودن، چندان هم‌ذات‌پنداری ایجاد نکرد. شاید به این دلیل که چالش‌هایی از جنس چالش‌های نویسنده‌ها با والدینم نداشتم. بیشترین درک را از دو روایت تجرد در سنین بالا داشتم، به خاطر تجارب شخصی‌ام در گذشته و مشاهده افرادی با شرایط مشابه‌‌ام در نسل خودم، یعنی دهه شصتی‌ها. 
این مجموعه، مجموعه‌ای آرام بود، خوانش آن، علی‌رغم موضوع حساسش، موجب تنش یا آزار روحی برایم نشد و احتمالا برای دیگران هم چنین باشد. کتاب کم حجم است و در یکی دو نشست خوانده می‌شود.
اگر تجربه چالشی با والدین خود داشته‌اید یا تجربه خاصی از زیست با/بدون والدین خود داشته‌اید یا به ارتباط والدین و فرزند توجه ویژه دارید این کتاب برای شما جذاب خواهد بود.
روایات این مجموعه از زهره دلجو، فاطمه سادات موسوی، زینب خزایی، فاطمه لیالی، فاطمه مرادی، محمد امیر هنزایی، حانیه مسلمی، مکرمه شوشتری، مجتبی بنی اسدی، مریم دوست محمدیان، آسیه طاهری، معصومه صفایی‌راد، فاطمه طبسی و زهرا کاردانی است.
دبیر مجموعه خانم مکرمه شوشتری است و توسط نشر مهرستان چاپ شده است.
        

1