یادداشت‌های زهرا نجفی فر (49)

        خیلی معمولی بود🥲
و این سومین داستان جنایی بود که میخوندم و هر سه تا هم خود راوی مجرم بود؛ با این حساب فکر میکنم همه داستانای جنایی به همین شیوه باشن و خوندنشون چنگی به دل نزنه چون خیلی قابل حدس میشه برای آدم
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

        اولین کتابی بود که ازین ژانر میخوندم و قطعا کتاب‌های دیگه‌ای هم خواهم خوند..
فکر میکردم قاتل برام قابل حدسه و بارها پازل ذهنیم میرفت تا حل بشه ولی آخرش قطعات پازل بهم میرخت از نو..
هم دوستش داشتم هم حس‌های متناقضی دارم بهش...
در واقع حس میکنم نویسنده فقط خواسته اخرش بگه من بردم و یه شوک بده به خواننده و  تمام حدسیات خواننده رو  بی‌اعتبار کنه که البته اینم خودش یه نوع هنره
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7